پرش به محتوا

حق‌الله و حق‌الناس و حق‌النفس در رساله حقوق امام سجاد(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به رساله حقوق امام سجاد(ع) در مورد حق الله، حق الناس و حق النفس توضيح دهيد؟
با توجه به رساله حقوق امام سجاد(ع) در مورد حق الله، حق الناس و حق النفس توضیح دهید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==حق‌الله ==
اولين حق كه در آن رساله بيان شد و در منابع ديگر اسلامي مطرح گرديده است حق الله است، در واقع اساس دين داري است. و اين حق يعني حق الله مطلق است و در ازاي اداي اين حقوق بندگان هيچ حقي نسبت به خداوند ندارند. اما در ساير حقوق مناسبات و اداي تكليف كاملاً متقابل و دو سويه است حق الله خاستگاه و منشأ ساير حقوق است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref> خداوند حقوق فراوان بر بندگانش دارد كه اعتقاد و ايمان آوردن به او و عمل به دستورات او و انجام بندگي، بخشي از حقوق الهي بر انسان است. امام سجاد(ع) درباره حق الله مي فرمايد: (بزرگترين حق خداوند اين است كه او را بپرستي و چيزي را شريكش نداني، و چون از روي اخلاص اين كار را كردي خدا بر عهده گرفته است كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهي برايت نگاهدارد.)<ref>ابن شعبه حراني، حسن، تحف المعقول، ترجمه علي اكبر غفاري، تهران، نشر كتاب خانه اسلاميه، ص۲۶۱.</ref> پس به طور کلي «حق الله» آن امور و تکاليفي هستند که فقط مربوط به خود انسان و خداي خويش است و پاي هيچ کس ديگر در ميان نباشد. مانند انجام عبادات واجبي که خدا دستور داده و يا اجتناب از نجاسات و محرماتي که خدا آن ها را نهي کرده مثل خوردن چيزهاي حرام و يا دروغ گفتن و يا ريا و ...
==حق‌الناس ==
اولاً بايد در تعريف حق الناس گفت كه حق الناس عبارت است از حقوق متقابل، اين حقوق روابط انسان ها و جوامع را در مناسبات گوناگون اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فردي، فرهنگي، مذهبي، حكومتي، بين المللي قانون مند مي كند. اين حقوق را كه خداوند واجب گردانده براي تأمين آسايش فردي و اجتماعي و اصلاح امور و جامعه انساني است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref>
مسئله حق الناس در محورهاي مختلف مطرح است؛ مانند حقوق والدين، حق فرزند به والدين، حقوق زن و شوهر (حقوق خانوادگي) حقوق برادري، حقوق اجتماعي، حقوق همسايه‎داري و موارد متعدد ديگر و چون اين حقوق زيباتر از هر جا در كلام امام سجاد بازگو شده لذا به نمونه‎هايي از كلمات نوراني آن حضرت اشاره مي شود تا در دل‎ها نفوذ نموده و مفيد و مؤثر باشد؛ اما قبل از طرح آن كلمات نوراني بايد اشاره شود كه حقوق گاهي جنبه فقهي دارد، يعني بايد ادا شود و گاهي جنبه اخلاقي و تربيتي دارد، گرچه واجب نيست اداء شود، اما بهتر است ادا شود. اما در مجموع آنچه مفيد و آموزنده است، جنبه اخلاقي و تربيتي قضيّه است و نه جنبه علمي حقوق. اما بخش هايي از كلام امام سجاد(ع) در اين باره:
۱. حق پدر علمي تو و استادت تعظيم او و احترام مجلس اوست كه خوب به او گوش كني و به او روكني و با او ياري دهي تا آنچه را نياز داري به تو بياموزد؛ به اين صورت كه عقل خود را خاص او سازي و فهم و هوشت را با او بپردازي و دل خود را بدو دهي و خوب چشمت را به او اندازي، به سبب ترك لذت و صرف نظر كردن و كم كردن از شهوات.
۲. حقوق همسر به انسان آن است كه هر كدام از دو طرف بايد توجه داشته باشد که خدا او را آرامش جان و راحت باش و انيس و نگاهدار همسرش ساخته و نيز هر كدام از زن و شوهر بايد به نعمت وجود همسرش، حمد كند و بداند كه اين نعمت خداست كه به او داده و لازم است كه با نعمت خدا خوش رفتاري كند و آن را گرامي دارد و با او بسازد.
۳. حق مادرت اين است كه بداني او تو را در درون خود برداشته كه احدي كسي را در آن راه ندهد و از ميوه دلش به تو خورانيده كه احدي از آن به ديگري نخوراند و او است كه ترا با گوشش و چشمش و دستش و پايش و مويش و سراپايش و همه اعضايش نگاهداري كرده ...
۵. حق پدرت، بايد بداني كه او ريشه تو است و تو شاخه او هستي و بداني كه اگر او نبود تو نبودي، پس هر زماني در خود چيزي ديدي كه خوشت آمد بدان كه از پدرت داري خدا را سپاس گزار و شكر نما.
۶. حق فرزندت بدان كه او از توست و در اين دنيا به تو وابسته است خوب باشد يا بد، تو مسؤولي از سرپرستي او با پرورش خوب و رهنمائي او به پروردگارش و كمك او به طاعت وي درباره خودت و درباره خودش و بر عمل او ثواب بري و در صورت تقصير كيفر شوي، پس درباره او كاري كني كه در دنيا حسن داشته باشد.
۷. و اما حق برادرت، بدان كه او دست توست كه با آن كار مي كني و پشت تو است كه به او پناه مي بري و عزت تو است كه به او اعتماد داري و نيروي تو است كه با آن يورش بري. مبادا او را ساز و برگ نافرماني خدا بداني و نيز وسيله ظلم بحق خدا و او را درباره خودش يار باش و در برابر دشمنش كمك كار.
۸. اما حق همسايه حفظ اوست، هر گاه در خانه نباشد و احترام اوست در حضور و ياري و كمك به او است در هر حال عيبي از او وارسي نكني و از بدي او كاوش منما كه بفهمي و اگر بدي او را بدون تجسس و قصد فهميدي بايد براي آنچه فهميدي چون قلعه محكم و چون پرده ضخيمي باشي، در سختي او را رها مكن و در نعمت بر او حسد مبر، و از لغزشش در گذر و از گناهش صرف نظر كن و اگر بر تو ناداني كرد بردباري كن و به مسالمت با او رفتار كن و زبان به دشنام از او بگردان.
در اين بخش حضرت، به حقوق ديگري از جمله حق دولت، حق مشاور، حق شاگرد، و ... اشاره كرده اند، مي توانيد با مراجعه به منابع معرفي شده آن ها را مطالعه فرماييد.
==حقوق‌النفس==
در ابتداء اختصاراً بايد يادآوري شود كه اين نوع حقوق يعني حق نفس و اعضاء انسان به انسان بدين معناست كه اگر انسان بدان ها توجه نكند، در واقع به خود ظلم كرده و ضررش به خودش بر مي گردد.
يكي از حقوق كه در آن رساله نوراني آمده و براي همگان آموزنده و مفيد است جريان حقوق نفس است كه به چند نمونه از آن حقوق اشاره مي‎شود حضرت فرمود:
حق نفست بر تو اين است كه كاملاً او را در اطاعت خدا بگماري به زبانت حقش را بپردازي و بگوشت حقش را بپردازي و هم چنين ساير اعضايت، بعد فرمود:
۱. حق زبانت آن است كه آن را از دشنام حفظ نمايي و به سخن خوب عادتش بدهي و مؤدبش داري و آن را نگاهداري مگر در جايي كه نياز به گفتن باشد و سخن گفتن براي دنيا و يا دين شما مفيد باشد. و آن را از پرگويي و ياوه سرائي كم فايده حفظ كني، زبان گواه خرد و دليل عقل است و آراستگي انسان به زيور عقل و خوشي زبان اوست.


۲. حق گوش پاك داشتن اوست از شنيدن هر چيزي مگر خبر خوبي كه در دلت خير پديد آورد. اخلاق نيك نصيبت نمايد، گوش دروازه دل است هر نوع معني خوب يا بدي را به آن مي‎رساند.
== حق‌الله ==
اولین حق که در آن رساله بیان شد و در منابع دیگر اسلامی مطرح گردیده است حق الله است، در واقع اساس دین داری است. و این حق یعنی حق الله مطلق است و در ازای ادای این حقوق بندگان هیچ حقی نسبت به خداوند ندارند. اما در سایر حقوق مناسبات و ادای تکلیف کاملاً متقابل و دو سویه است حق الله خاستگاه و منشأ سایر حقوق است.<ref>دائره المعارف تشیع، ج۶، ص۴۰۴.</ref> خداوند حقوق فراوان بر بندگانش دارد که اعتقاد و ایمان آوردن به او و عمل به دستورات او و انجام بندگی، بخشی از حقوق الهی بر انسان است. امام سجاد(ع) درباره حق الله می‌فرماید: (بزرگترین حق خداوند این است که او را بپرستی و چیزی را شریکش ندانی، و چون از روی اخلاص این کار را کردی خدا بر عهده گرفته است که کار دنیا و آخرت تو را کفایت کند و آنچه از آن بخواهی برایت نگاهدارد)<ref>ابن شعبه حرانی، حسن، تحف المعقول، ترجمه علی اکبر غفاری، تهران، نشر کتاب‌خانه اسلامیه، ص۲۶۱.</ref> پس به‌طور کلی «حق الله» آن امور و تکالیفی هستند که فقط مربوط به خود انسان و خدای خویش است و پای هیچ‌کس دیگر در میان نباشد. مانند انجام عبادات واجبی که خدا دستور داده یا اجتناب از نجاسات و محرماتی که خدا آن‌ها را نهی کرده مثل خوردن چیزهای حرام یا دروغ گفتن یا ریا و …
۳. حق چشمت اين است كه از هر چه روا نيست آن را بپوشاني و مبتذلش نسازي مگر بدان محل عبرت آوري كه از آن بينا شوي يا دانشي بدست آوري زيرا ديده وسيله عبرت است.
 
== حق‌الناس ==
۴. حق دو پايت اين است كه با آنها به جايي كه روا نيست نروي و آن‎ها را به راهي كه باعث سبكي راه رونده است نكشاني زيرا آنها تو را حمل مي‎ كنند و ترا به راه دين مي برند و پيش مي اندازند.
اولاً باید در تعریف حق الناس گفت که حق الناس عبارت است از حقوق متقابل، این حقوق روابط انسان‌ها و جوامع را در مناسبات گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فردی، فرهنگی، مذهبی، حکومتی، بین‌المللی قانون مند می‌کند. این حقوق را که خداوند واجب گردانده برای تأمین آسایش فردی و اجتماعی و اصلاح امور و جامعه انسانی است.<ref>دائره المعارف تشیع، ج۶، ص۴۰۴.</ref>
 
۵. حق دست تو اين است كه آن را به ناروا دراز نكني تا بدست اندازي بدان گرفتار عقوبت آخرت خدا شوي و گرفتار سرزنش مردم در دنيا و آن را از كاري كه به تو واجب كرده نبندي ولي آن را احترام كني با اين كه از محرمات بسيارش بسنده و بسياري از آنچه هم كه بر او واجب نيست، به كار اندازي و چون دست تو در اين دنيا از حرام باز ايستاد و خود را شريف داشت يا با عقل و شرافت به كار رفت در آخرت ثواب خوب دارد.
مسئله حق الناس در محورهای مختلف مطرح است؛ مانند حقوق والدین، حق فرزند به والدین، حقوق زن و شوهر (حقوق خانوادگی) حقوق برادری، حقوق اجتماعی، حقوق همسایه‌داری و موارد متعدد دیگر و چون این حقوق زیباتر از هر جا در کلام امام سجاد بازگو شده لذا به نمونه‌هایی از کلمات نورانی آن حضرت اشاره می‌شود تا در دل‌ها نفوذ نموده و مفید و مؤثر باشد؛ اما قبل از طرح آن کلمات نورانی باید اشاره شود که حقوق گاهی جنبه فقهی دارد، یعنی باید ادا شود و گاهی جنبه اخلاقی و تربیتی دارد، گرچه واجب نیست اداء شود، اما بهتر است ادا شود. اما در مجموع آنچه مفید و آموزنده است، جنبه اخلاقی و تربیتی قضیّه است و نه جنبه علمی حقوق. اما بخش‌هایی از کلام امام سجاد(ع) در این باره:
 
۶. حق شكمت اين است كه آن را ظرف كم و يا بيش از حرام نكني و از حلال هم باندازه اش بدهي و از حد تقويت به حد شكم خوارگي و بي مروتي نرساني، و هر گاه گرفتار گرسنگي و تشنگي شد، او را ضبط كني زيرا سيري بي اندازه شكم را بياشوبد و كسالت آورد كه مايه باز ماندن و دور شدن از هر كار نيك و ارجمند است<ref>ابن شعبه حراني، حسن، تحف العقول، همان، ص۳۶۱ ـ ۲۷۸.</ref>.
# حق پدر علمی تو و استادت تعظیم او و احترام مجلس اوست که خوب به او گوش کنی و به او روکنی و با او یاری دهی تا آنچه را نیاز داری به تو بیاموزد؛ به این صورت که عقل خود را خاص او سازی و فهم و هوشت را با او بپردازی و دل خود را بدو دهی و خوب چشمت را به او اندازی، به سبب ترک لذت و صرف نظر کردن و کم کردن از شهوات.
# حقوق همسر به انسان آن است که هر کدام از دو طرف باید توجه داشته باشد که خدا او را آرامش جان و راحت باش و انیس و نگاهدار همسرش ساخته و نیز هر کدام از زن و شوهر باید به نعمت وجود همسرش، حمد کند و بداند که این نعمت خداست که به او داده و لازم است که با نعمت خدا خوش رفتاری کند و آن را گرامی دارد و با او بسازد.
# حق مادرت این است که بدانی او تو را در درون خود برداشته که احدی کسی را در آن راه ندهد و از میوه دلش به تو خورانیده که احدی از آن به دیگری نخوراند و او است که ترا با گوشش و چشمش و دستش و پایش و مویش و سراپایش و همه اعضایش نگاهداری کرده …
# حق پدرت، باید بدانی که او ریشه تو است و تو شاخه او هستی و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر زمانی در خود چیزی دیدی که خوشت آمد بدان که از پدرت داری خدا را سپاس‌گزار و شکر نما.
# حق فرزندت بدان که او از توست و در این دنیا به تو وابسته است خوب باشد یا بد، تو مسؤولی از سرپرستی او با پرورش خوب و رهنمائی او به پروردگارش و کمک او به طاعت وی درباره خودت و درباره خودش و بر عمل او ثواب بری و در صورت تقصیر کیفر شوی، پس درباره او کاری کنی که در دنیا حسن داشته باشد.
# و اما حق برادرت، بدان که او دست توست که با آن کار می‌کنی و پشت تو است که به او پناه می‌بری و عزت تو است که به او اعتماد داری و نیروی تو است که با آن یورش بری. مبادا او را ساز و برگ نافرمانی خدا بدانی و نیز وسیله ظلم بحق خدا و او را درباره خودش یار باش و در برابر دشمنش کمک‌کار.
# اما حق همسایه حفظ اوست، هر گاه در خانه نباشد و احترام اوست در حضور و یاری و کمک به او است در هر حال عیبی از او وارسی نکنی و از بدی او کاوش منما که بفهمی و اگر بدی او را بدون تجسس و قصد فهمیدی باید برای آنچه فهمیدی چون قلعه محکم و چون پرده ضخیمی باشی، در سختی او را رها مکن و در نعمت بر او حسد مبر، و از لغزشش در گذر و از گناهش صرف نظر کن و اگر بر تو نادانی کرد بردباری کن و به مسالمت با او رفتار کن و زبان به دشنام از او بگردان.
در این بخش حضرت، به حقوق دیگری از جمله حق دولت، حق مشاور، حق شاگرد، و … اشاره کرده‌اند، می‌توانید با مراجعه به منابع معرفی شده آن‌ها را مطالعه فرمایید.
 
== حقوق‌النفس ==
در ابتداء اختصاراً باید یادآوری شود که این نوع حقوق یعنی حق نفس و اعضاء انسان به انسان بدین معناست که اگر انسان بدان‌ها توجه نکند، در واقع به خود ظلم کرده و ضررش به خودش بر می‌گردد.
 
یکی از حقوق که در آن رساله نورانی آمده و برای همگان آموزنده و مفید است جریان حقوق نفس است که به چند نمونه از آن حقوق اشاره می‌شود حضرت فرمود:
 
حق نفست بر تو این است که کاملاً او را در اطاعت خدا بگماری به زبانت حقش را بپردازی و بگوشت حقش را بپردازی و هم چنین سایر اعضایت، بعد فرمود:
 
# حق زبانت آن است که آن را از دشنام حفظ نمایی و به سخن خوب عادتش بدهی و مؤدبش داری و آن را نگاهداری مگر در جایی که نیاز به گفتن باشد و سخن گفتن برای دنیا یا دین شما مفید باشد. و آن را از پرگویی و یاوه سرائی کم فایده حفظ کنی، زبان گواه خرد و دلیل عقل است و آراستگی انسان به زیور عقل و خوشی زبان اوست.
# حق گوش پاک داشتن اوست از شنیدن هر چیزی مگر خبر خوبی که در دلت خیر پدیدآورد. اخلاق نیک نصیبت نماید، گوش دروازه دل است هر نوع معنی خوب یا بدی را به آن می‌رساند.
# حق چشمت این است که از هر چه روا نیست آن را بپوشانی و مبتذلش نسازی مگر بدان محل عبرت آوری که از آن بینا شوی یا دانشی بدست آوری زیرا دیده وسیله عبرت است.
# حق دو پایت این است که با آنها به جایی که روا نیست نروی و آن‌ها را به راهی که باعث سبکی راه رونده است نکشانی زیرا آنها تو را حمل می‌کنند و ترا به راه دین می‌برند و پیش می‌اندازند.
# حق دست تو این است که آن را به ناروا دراز نکنی تا بدست اندازی بدان گرفتار عقوبت آخرت خدا شوی و گرفتار سرزنش مردم در دنیا و آن را از کاری که به تو واجب کرده نبندی ولی آن را احترام کنی با این که از محرمات بسیارش بسنده و بسیاری از آنچه هم که بر او واجب نیست، به کار اندازی و چون دست تو در این دنیا از حرام بازایستاد و خود را شریف داشت یا با عقل و شرافت به کار رفت در آخرت ثواب خوب دارد.
۶. حق شکمت این است که آن را ظرف کم یا بیش از حرام نکنی و از حلال هم باندازه اش بدهی و از حد تقویت به حد شکم خوارگی و بی مروتی نرسانی، و هر گاه گرفتار گرسنگی و تشنگی شد، او را ضبط کنی زیرا سیری بی‌اندازه شکم را بیاشوبد و کسالت آورد که مایه بازماندن و دور شدن از هر کار نیک و ارجمند است.<ref>ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، همان، ص۳۶۱–۲۷۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۹۲

ویرایش