پرش به محتوا

تناقض اقتضائات بشری پیامبر(ص) با عصمت او: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۴: خط ۹۴:
عصمت به هیچ وجه منافاتی با اختیار پیامبر ندارد؛ همانند پزشکی که هیچگاه غذای فرد مبتلا به آنفولانزای خوکی را نمی‌خورد؛ با اینکه اختیار دارد و این نشان از شدت علم ایشان به گناه است؛ لذا معصومان با اختیار خود به سراغ گناه نمی‌روند.<ref>سبحانی، عصمه الانبیاء، ص۳۷.</ref>
عصمت به هیچ وجه منافاتی با اختیار پیامبر ندارد؛ همانند پزشکی که هیچگاه غذای فرد مبتلا به آنفولانزای خوکی را نمی‌خورد؛ با اینکه اختیار دارد و این نشان از شدت علم ایشان به گناه است؛ لذا معصومان با اختیار خود به سراغ گناه نمی‌روند.<ref>سبحانی، عصمه الانبیاء، ص۳۷.</ref>


===شبهه چهارم=== منافات داشتن عصمت مطلق با بشر بودن
===شبهه چهارم===  
منافات داشتن عصمت مطلق با بشر بودن


اگر بخواهیم با تأکید بر صفات بشری، عصمت پیامبر را نفی کنیم، می‌توان گفت که بستگی به تعریف ما از انسان دارد. اگر صرفاً به جنبه مادی انسان توجه شود، نمی‌توان هیچ جنبه عالی و معنوی برای او در نظر گرفت؛ اما اگر به بعد معنوی و خلیفه اللهی او نگریسته شود، می‌تواند به جایی رسد که پای ملک هم بدانجا نرسید.<ref>"فکان قاب قوسین أو أدنی"(نجم:۹)؛ رک: حسن‌زاده، حسن، ولایت تکوینی، قیام، قم، ۱۳۸۷ ش، ص۵۲ به بعد.</ref> عدم توجه به موهبتی بودن برخی از کمالات و صرفاً نگریستن به توانایی‌های تحصیلی و اکتسابی انسانی، موجب دور دانستن کمالات معنوی برای انسان شده است. اصلاً خود وحی و نبوت امری موهبتی است و هیچ انسانی با سعی و کوشش بدان درجه نمی‌رسد. پس چگونه است که این موهبت عظیم را می‌پذیریم ولی لوازم آن را که آنها هم موهبتی است از جانب خداوند حکیم و بر اساس حکمت به کسانی می‌بخشد، انکار می‌کنیم.
اگر بخواهیم با تأکید بر صفات بشری، عصمت پیامبر را نفی کنیم، می‌توان گفت که بستگی به تعریف ما از انسان دارد. اگر صرفاً به جنبه مادی انسان توجه شود، نمی‌توان هیچ جنبه عالی و معنوی برای او در نظر گرفت؛ اما اگر به بعد معنوی و خلیفه اللهی او نگریسته شود، می‌تواند به جایی رسد که پای ملک هم بدانجا نرسید.<ref>"فکان قاب قوسین أو أدنی"(نجم:۹)؛ رک: حسن‌زاده، حسن، ولایت تکوینی، قیام، قم، ۱۳۸۷ ش، ص۵۲ به بعد.</ref> عدم توجه به موهبتی بودن برخی از کمالات و صرفاً نگریستن به توانایی‌های تحصیلی و اکتسابی انسانی، موجب دور دانستن کمالات معنوی برای انسان شده است. اصلاً خود وحی و نبوت امری موهبتی است و هیچ انسانی با سعی و کوشش بدان درجه نمی‌رسد. پس چگونه است که این موهبت عظیم را می‌پذیریم ولی لوازم آن را که آنها هم موهبتی است از جانب خداوند حکیم و بر اساس حکمت به کسانی می‌بخشد، انکار می‌کنیم.
۶٬۸۵۳

ویرایش