ادعای تأثیر حقوق روم بر حقوق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== مدعیان تأثیر ==
== مدعیان تأثیر ==
بعضی از حقوقدانان غرب از جمله گلدزیهر ـ فون کریمر ـ آیموس ـ اسیلیوبوسی ادعا کرده‌اند که نظام حقوقی اسلام از قوانین مردم اروپای شرقی استفاده کرده‌است. آنها برای ادعای خود به مشابهت در برخی قواعد و اصول استناد کرده‌اند؛ مثل قاعده «لاضرر» و اینکه «در محاکمات اقامه شاهد به عهده مدعی است» و این قاعده که «منکر، وظیفه‌ای جز قسم برای رد ادعای مدعی نخواهد داشت». این مدعیان، اشتراک در چنین اصول و قواعدی را دلیل بر اقتباس و استفاده حقوق اسلام از حقوق روم شرقی دانسته‌اند.
بعضی از حقوقدانان غرب از جمله گلدزیهر ـ فون کریمر ـ آیموس ـ اسیلیوبوسی ادعا کرده‌اند که نظام حقوقی اسلام از قوانین مردم اروپای شرقی استفاده کرده‌است. آنها برای ادعای خود به مشابهت در برخی قواعد و اصول استناد کرده‌اند؛ مثل قاعده «لاضرر» و اینکه «در محاکمات اقامه شاهد به عهده مدعی است» و این قاعده که «منکر، وظیفه‌ای جز قسم برای رد ادعای مدعی نخواهد داشت». این مدعیان، اشتراک در چنین اصول و قواعدی را دلیل بر اقتباس و استفاده حقوق اسلام از حقوق اروپای شرقی دانسته‌اند.


'''مخالفان'''
'''مخالفان'''


در جواب این ادعا باید گفت: «اولا اصول و قواعد یاد شده چیزی نیست که عقل سلیم از ادراک آن عاجز بوده، نیاز به کمک گرفتن از افکار دیگر داشته باشد. فلذا اشتراک، دلیل اقتباس نیست. ثانیا: اصول و قواعد مزبور هنگامی در حقوق اسلام رسمیت یافته که هنوز اسلام در اروپای شرقی نفوذ وگسترش نیافته بود و در نتیجه ارتباط لازم برای اقتباس حقوق آن سامان وجود نداشته است. ثالثا: از لحاظ تاریخی ثابت شده است که حقوق‌های الهی و آسمانی دیگری قبل از حقوق مردم اروپای شرقی وجود داشته که به احتمال قوی این نظام حقوقی از آنها متأثر شده است».<ref>صبحی، محمصانی، فلسفه قانون گذاری در اسلام، ترجمه اسماعیل گلستانی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۰.</ref>
در جواب این ادعا باید گفت: «اولا اصول و قواعد یاد‌شده چیزی نیست که عقل سلیم از ادراک آن عاجز بوده، نیاز به کمک گرفتن از افکار دیگر داشته باشد. بنابر‍این اشتراک، دلیل بر اقتباس نیست. ثانیا: اصول و قواعد مزبور هنگامی در حقوق اسلام رسمیت یافت که هنوز اسلام در اروپای شرقی نفوذ وگسترش نیافته بود و در نتیجه ارتباط لازم برای اقتباس حقوق آن سامان وجود نداشته است. ثالثا: از لحاظ تاریخی ثابت شده است که قبل از پیدایش نظام حقوقی مردم اروپای شرقی نظام‌های حقوقی الهی و آسمانی دیگری  وجود داشته که به احتمال قوی این نظام حقوقی از آنها متأثر شده است».<ref>صبحی، محمصانی، فلسفه قانون گذاری در اسلام، ترجمه اسماعیل گلستانی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۰.</ref>


بنابراین توافق اسلام با حقوق اروپای شرقی، در پاره‌ای موارد ممکن است در قوانینی باشد که حقوق مردم از حقوق ادیان پیشین اخذ کرده و طبیعی است که حقوق‌های آسمانی در اصول و کلیات با یکدیگر توافق داشته باشند، چرا که قانونگذار همه آنها خدای متعال است.
بنابراین توافق اسلام با حقوق اروپای شرقی، در پاره‌ای موارد ممکن است در قوانینی باشد که حقوق مردم از حقوق ادیان پیشین اخذ کرده و طبیعی است که حقوق‌های آسمانی در اصول و کلیات با یکدیگر توافق داشته باشند، چرا که قانونگذار همه آنها خدای متعال است.
۴۶۵

ویرایش