automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
لطفاً در مورد فرقه مخمسه توضیح دهید که چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود و این که توسط چه کسی ایجاد شد؟ | لطفاً در مورد فرقه مخمسه توضیح دهید که چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود و این که توسط چه کسی ایجاد شد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''فرقه مخمسه''' از گروه غالیان شناخته میشوند و از پیروان [[ابوالخطاب]] | {{پاسخ}}'''فرقه مخمسه''' از گروه غالیان شناخته میشوند و از پیروان [[ابوالخطاب]] مؤسس [[فرقه خطابیه]] هستند. پیروان این فرقه معتقدند که خداوند به صورت محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) ظاهر گردیده و در آنها حلول کرده است. آنها معتقد بودند این پنج نفر نورهای لم یزال هستند. از دیگر اعتقادات آنها، تناسخ و اباحهگری است. | ||
== ابوالخطاب و خطابیه == | == ابوالخطاب و خطابیه == | ||
ابوالخطاب، محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابو زینب اسدی معروف است در ابتداء از اصحاب امام صادق(ع) و شیعه بوده و سپس غالی گردیده است.<ref>حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.</ref> هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان میکرد انبیاء تفویض نمودهاند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود که تمام امامان نبی هستند بلکه به الوهیت ائمه باور داشته است و میپنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا میباشند.<ref>جزائری، سید نعمتالله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> | ابوالخطاب، محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابو زینب اسدی معروف است در ابتداء از اصحاب امام صادق(ع) و شیعه بوده و سپس غالی گردیده است.<ref>حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.</ref> هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان میکرد انبیاء تفویض نمودهاند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود که تمام امامان نبی هستند بلکه به الوهیت ائمه باور داشته است و میپنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا میباشند.<ref>جزائری، سید نعمتالله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> | ||
خطّابیه، فرقهای از غالیان زمان امام صادق علیه السلام. مؤسس این فرقه، ابوالخطّاب* محمدبن ابی زینب بود. او ابتدا از یاران و نزدیکان امام صادق علیه السلام بهشمار میآمد تا جایی که به نقل کلینی (ج ۵، ص۱۵۰) رابط امام و یارانِ دیگر ایشان بود و امام، یاران خود را به دوستی با وی امر کرده بودند. ابوالخطّاب بعدها، به دلیل عقاید غلوآمیزش، احتمالاً قبل از ۱۳۰ (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه) مورد لعن و تکفیر شدید امام صادق قرار گرفت (مجلسی، همانجا؛ نیز رجوع کنید به ابوالخطّاب*). بنابه گزارش ملل و نحل نویسان، ادعاهای وی در تغییر و تحول بود. او نخست ادعا کرد امام صادق وی را وصی خود کرده و اسم اعظم الهی را به او آموخته است (سعدبن عبداللّه اشعری، ص ۵۱). سپس از نبوت امامان سخن گفت (بغدادی، ص ۲۴۷) که این خطابه به تعبیر امام جواد علیه السلام ناشی از خلط میان محدَّث و نبی بوده است (کلینی، ج ۱، ص۲۷۰؛ مجلسی، ج ۲۶، ص ۶۷). پس از آن، حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله و سلم، علی علیه السلام و دیگر امامان را خدا خواند و پس از آنکه امام صادق وی را طرد و لعن نمود، خود را خدا خواند (بغدادی، همانجا). وی الهیت را نوری در نبوت و نبوت را نوری در امامت میدانست و معتقد بود زمین هرگز از این انوار خالی نخواهد بود<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref> | |||
«مخمسه» | «مخمسه» یکی دیگر از طوایف غلات میباشند و به این جهت آنها را مخمسه نامیدهاند که قایل به الوهیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده و عقیده داشتند او در عین حال در پنج صورت (در صورت خود و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) ظاهر گردیده است!<ref>آل کاشف الغطاء، محمدحسین، اصل الشیعة، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم، امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref> | ||
== تعریف و ویژگیها == | == تعریف و ویژگیها == | ||
در میان مسلمانان. نخستین معتقدان به تناسخ در میان | در میان مسلمانان. نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان، غُلات (رجوع کنید به غُلو *) هستند که تناسخ را بیشتر به معنای خاصِ انتقالِ روح الاهی در ائمه در نظر داشتهاند. چنانکه کیسانیه یا مختاریه، پیروان مختاربن ابوعبیده ثقفی (متوفی ۶۸)، تصور میکردند روح خدا در پیامبر حلول کرده و از پیامبر به حضرت علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام منتقل شده و سپس به محمدبن حنفیه، فرزند امام علی، رسیده است. فرقههای مختلفِ منشعب از اینان، مثل حارثیه و حربیه و بَیانیه، و دیگر فرقههای غلات، مثل خَطّابیه و راوندیه و جناحیه و مُخَمَّسه و عَلبائیه، نیز به تناسخ روح الاهی در امام خود اعتقاد داشتهاند. | ||
فرقة مخمّسه، معتقد | فرقة مخمّسه، معتقد بودهاند در عالم هیچ جمادی وجود ندارد و آنچه مردم بی جان میپندارند موجودات زنده ای در حال عذاب اند.<ref>مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.</ref> | ||
از | از گروههای اباحی مذهب این فرقه مخمسه و علیائیه را میتوان ذکر کرد که پیرو ابوالخطاب و بشّار شعیری بودند. از ویژگیهای مشترک هر دو گروه تعطیل فرائض سنن اسلامی بوده است. یکی از فرق اباحی مذهب غلات شیعه، خطّابیه است، که از ابوالخطاب محمدبن ابیزینب اجدع اسدی (د ۱۳۸ ق / ۷۵۵ م) پیروی میکردند. خطّابیه معتقد به الوهیت امام صادق(ع) و رسالت ابوالخطّاب بودند و ارتکاب بعضی از محرمّات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز، روزه، حج و زکات تسامح روا داشته و بر این عقیده بودند که اگر کسی از دوست خود بخواهد که علیه دشمن او شهادت دروغ دهد، باید بپذیرد.<ref>لاشیء، حسین، «اباحیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> | ||
مخمسه از پیروان ابوالخطاب هستند.<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، | مخمسه از پیروان ابوالخطاب هستند.<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref> | ||
از فرق غلاة | از فرق غلاة که پنج تن [محمد (ص) ، علی (ع) ، فاطمه (س) ، حسن (ع) ، حسین (ع)]را خدا دانند.<ref>مشکور، محمد جواد؛ مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، بیتا، ص۱۸۵.</ref> | ||
گروهی از غلات که (مخمسه) نامیده میشدند علی(ع) را خالق جهان تصور میکردند و معتقد بودند: سلمان فارسی مقداد ابوذر و عمروبن امیّه صیمری ازجانب علی(ع) بر مصالح عالم موکل هستند.<ref>غلات در نظر گاه شیخ مفید، نشریه حوزه، شماره ۵۴، ۱۳۷۱.</ref> | |||
فرقه مخمسه از فرقههای غلات بوده که در همان قرنهای اول منقرض شده است. غلات به کسانی گفته میشود که با وجود تظاهر به دین اسلام، الوهیت یا نبوت را به امام علی(ع) و سایر ائمه(ع) نسبت میدهند و آنان را به اموری توصیف میکنند که برای آنان نمیباشند.<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دارالمفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۱.</ref> | فرقه مخمسه از فرقههای غلات بوده که در همان قرنهای اول منقرض شده است. غلات به کسانی گفته میشود که با وجود تظاهر به دین اسلام، الوهیت یا نبوت را به امام علی(ع) و سایر ائمه(ع) نسبت میدهند و آنان را به اموری توصیف میکنند که برای آنان نمیباشند.<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دارالمفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۱.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مخمسه به فرقه دیگری هم گفته میشود که منسوب به خانواده کرخیها است. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد و برادرش به نام احمد و دو پسرش به نامهای جعفر و محمد اولین پیروان او هستند. این فرقه معتقد بوده که پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه و حسن و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.<ref>احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.</ref> و گفته شده این فرقه معتقد بوده که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به پنج نفر سپرده است و آنها عبارتنداز: سلمان، مقداد، عمار، ابوذر و عمر و ابن امیه.<ref>نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.</ref> | مخمسه به فرقه دیگری هم گفته میشود که منسوب به خانواده کرخیها است. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد و برادرش به نام احمد و دو پسرش به نامهای جعفر و محمد اولین پیروان او هستند. این فرقه معتقد بوده که پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه و حسن و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.<ref>احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.</ref> و گفته شده این فرقه معتقد بوده که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به پنج نفر سپرده است و آنها عبارتنداز: سلمان، مقداد، عمار، ابوذر و عمر و ابن امیه.<ref>نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.</ref> | ||
فرقه ای از غلاة که | فرقه ای از غلاة که میگفتند «سلمان فارسی» و «مقداد» و «عمار» و «ابوذر غفاری» و «عمربن امیهٔ ضیمری» از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت میدادند.<ref>اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، ص ۲۶۳؛ و نیز: ریحانة الادب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹، ج ۵ ص ۲۶۵.</ref> | ||
آنچه از عقیدهٔ قاسم کرخی و فرزندانش برمی آید آن است که مخمسه معتقد بودند محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین به صورت اشباح نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.<ref>یاقوت حَمَوی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ ۱۹۹۶م. ج ۴، ص ۴۴۷، ذیل کرخ البصرة.</ref> | آنچه از عقیدهٔ قاسم کرخی و فرزندانش برمی آید آن است که مخمسه معتقد بودند محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین به صورت اشباح نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.<ref>یاقوت حَمَوی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ ۱۹۹۶م. ج ۴، ص ۴۴۷، ذیل کرخ البصرة.</ref> | ||
مخمسة حضرت امام حسین (ع) | مخمسة حضرت امام حسین(ع) را… غایب و مستتر و حجت منتظر میدانند.<ref>الموسوی الخوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۱۳۳.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی. | * الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |