automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۸۴
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بیشمار او به روزه آشکار میشود، و پاره ای از این اشعار در ستایش روزه ماه مبارک رمضان است. | |||
جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بیشمار او به روزه آشکار | |||
معنی روزه نزدیکتر شدن به زندگی فرشتگان و ملائک است: قوت جبریل از مطبخ نبود. بود از دیدار خلاق وجود. همچنین این قوت ابدال حق. هم زحق دان نز طعام و از طبق. | معنی روزه نزدیکتر شدن به زندگی فرشتگان و ملائک است: قوت جبریل از مطبخ نبود. بود از دیدار خلاق وجود. همچنین این قوت ابدال حق. هم زحق دان نز طعام و از طبق. | ||
مولانا ادعا | مولانا ادعا میکند بزرگترین ستون از پنج ستون دین روزه است: گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج رکن. لیک والله هست از آن اعظم الارکان صیام. | ||
مولانا روزه را منجنیقی | مولانا روزه را منجنیقی میبیند که با آن برج و باروی قلعه ظلمت و کفر ویران میشود: بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر. | ||
روزه با عیسی نیز پیوند | روزه با عیسی نیز پیوند مییابد زیرا مگر مریم نذر نکرده بود که روزه بگیرد و چون نمیتوانست سخن بگوید، کودک نوزادش بر پاکیزگی و پاکی او شهادت داد. چون جایگاه عیسی در آسمان چهارم است، روزه میتواند مرد مؤمن را نیز به علیین برساند. روزه نم زمزم شد، در عیسی مریم شد. بر طارم چارم شد او در سفر روزه. | ||
روزه همیشه یاریگر است و از این رو در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش | روزه همیشه یاریگر است و از این رو در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش میآید: | ||
سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه. مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> | سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه. مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> | ||
== تیتر یک == | == تیتر یک == | ||
کی از شاعران و نویسندگان بزرگ تاریخ زبان و ادب فارسی که در آثار خویش بسیار از روزه و فرصت ماه رمضان سخن گفته، مولانا جلالالدین محمد بلخی خراسانی است. | |||
مولانا روزه را به چه تشبیه | مولانا روزه را به چه تشبیه کرده است؟ | ||
در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه و صوم (= روزه) و صیام (= روزهداری) به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس یا همان دیوان | در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه و صوم (= روزه) و صیام (= روزهداری) به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس یا همان دیوان کبیر، گاه ماه رمضان را «بند دهان» خوانده است: | ||
«ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» | «ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» | ||
و در | و در ادامهٔ همین غزل، روزه را به قدحی از شراب مانند میکند که بازار همه بادههای دنیایی را میشکند و بی جام و باده بزمی سراسر طرب برپا میدارد: | ||
«آمد قدح روزه، | «آمد قدح روزه، بشکست قدحها را / تا منکر این عشرت بی باده طرب بیند» | ||
در جایی دیگر هم از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد | در جایی دیگر هم از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد میکند؛ اما گاه نیز روزه را آتشی میداند که پلیدیهای نفس را میسوزاند، از این رو همچون شرابِ آتشگون طراوت و مغزِ جان را سبب میشود: | ||
«اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه | «اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه کوزه / تری دماغت آرد چو شراب همچو آذر» | ||
در بخشهای دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به | در بخشهای دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به صورت اضافه تشبیهی، با این ترکیبها یاد کرده است: «منجنیقِ صوم»، «قافِ صیام»، «سنگِ صوم»، «شِکرِ روزه»، «شررِ روزه»، «صفرای صیام»، «سپرِ روزه» و «اسب تازیِ صیام» | ||
مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند | مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند کرده که میتواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند: | ||
«به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ | «به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ یک پاره / اگر خود منجنیق صوم دایم سوی باره [= دیوار] ستی | ||
بزن این منجنیق صوم قلعه | بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر / اگر بودی مسلمانی، مؤذن بر مناره ستی» | ||
قدر و جایگاه | قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزهداری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است: | ||
«میبسازد جان و دل را بس عجایب | «میبسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام / گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام | ||
گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان | گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان که اسب تازی تو هست در میدان، صیام… | ||
ماهی بیچاره را آب آنچنان تازه | ماهی بیچاره را آب آنچنان تازه نکرد / آنچه کرد اندر دل و جانهای مشاقان صیام…» | ||
روزه نگرفتن، | روزه نگرفتن، شکستنِ کوزه آب حیات است | ||
مولانا چند رباعی نیز درباره شأن و ارزش روزه سروده است. در | مولانا چند رباعی نیز درباره شأن و ارزش روزه سروده است. در یکی از این رباعیها مولانا روزه را به زنبیلی مانند کرده که آدمی به وسیله آن میتواند در جستجوی رسیدنِ به «فقری» که «فخر» او باشد، به گدایی حق روان شود. در بیت دوم همین رباعی شاعر بار دیگر روزه را به کوزهای مانند کرده که در خود آب حیات را جای داده است. آنگاه به زیبایی روزهخواری را شکستنِ کوزهٔ آب حیات دانسته است: | ||
«مانندهٔ زنبیل بگیر این روزه / تا روزه کند تو را به حق دریوزه | |||
آب حیوان | آب حیوان خنک کند دلسوزه / این روزه چو کوزه است، مشکن کوزه» | ||
شاعرِ عارف در رباعی دیگری روزه و سختی گرسنگی را موجب نورانی شدن انسان و صعودش بر | شاعرِ عارف در رباعی دیگری روزه و سختی گرسنگی را موجب نورانی شدن انسان و صعودش بر افلاک معرفت معرفی کرده و در عوض در پی شکم و لقمه بودن را ظلمتی دانسته که سرانجامش خاک سیاه گور است: | ||
«در روزه چو از طبع دَمی | «در روزه چو از طبع دَمی پاک شوی / اندر پی پاکان تو بر افلاک شوی | ||
از سوزش روزه نور گردی چون شمع / وز ظلمت لقمه، لقمه | از سوزش روزه نور گردی چون شمع / وز ظلمت لقمه، لقمه خاک شوی» | ||
«روزه» در نگاه مولانا | «روزه» در نگاه مولانا پدیدهای است که رویی در شریعت دارد و رویی در طریقت. به بیان دیگر مولانا روزه را دارای ظاهر و باطن یا سطح و عمق میداند. رو، سطح یا ظاهر روزه از دید وی همان است که شرع بر هر مسلمانی واجب کرده است: دهان از اطعمه و اشربه بستن و در پی کامجوییِ شهوتِ حلال نرفتن از اذان صبح تا اذان مغرب. از این رو میگوید: | ||
«هین نوبت صبر آمد و ماه روزه / روزی دو مگو ز | «هین نوبت صبر آمد و ماه روزه / روزی دو مگو ز کاسه و از کوزه…» | ||
اما مولانا بر اساس تعالیم شرع مقدس میگوید | اما مولانا بر اساس تعالیم شرع مقدس میگوید که این لب از خوراک بستن، مقدمهای است برای اینکه انسان درون خود را شایسته ورود نور معرفت کند. بهطور کلی همچنانکه در روایتها و احادیث بسیاری از پرخوری و شکمپرکردن منع شده است، مولانا نیز شکم پر را با دریافتن حقیقت و نورانی شدن دل و پرواز به آسمانِ وصال، بیگانه میداند: | ||
«معده را پُر | «معده را پُر کردهای دوش از خمیر و از فطیر / خواب آمد چشم پُر شد، کُنج میجُستی، بگیر! | ||
بعد پُر خوردن چه آید؟ خواب غفلت یا حدث [= نجاست] / یار بادنجان چه باشد؟ | بعد پُر خوردن چه آید؟ خواب غفلت یا حدث [= نجاست] / یار بادنجان چه باشد؟ سرکه باشد یا که سیر!». | ||
مولانا آدمی را هشدار میدهد | مولانا آدمی را هشدار میدهد که قدر ماه رمضان را بداند و گاوِ رذایل اخلاقیاش را به خنجر روزه ذبح کند: | ||
«تو گاو فربه حرصت به روزه قربان | «تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن / که تا بری به تبرک هلال لاغر عید»؛ و یا: | ||
«به تدریج اَر | «به تدریج اَر کنی تو پی [= قطع کردنِ پا] خر دجّال از روزه / ببینی عیسی مریم که در میدان سوارَستی».<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/مولانادرباره-روزه-وماه-رمضان-چه-گفته-است مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref> | ||
== تیتر دو == | == تیتر دو == | ||
مولانا در مثنوی بیشتر در | مولانا در مثنوی بیشتر در بارهٔ جوع عارفانه یا گرسنگی اختیاری سخن گفته است و فریضهٔ روزه را نیز در مطاوی آن آورده است. او بیشتر ایام سال را به روزه می گذرانیده وبه گاه افطار نیز به اندک مایه ای بسنده میکرده است. با وجود این طعام ناچیز، به چالاکی چرخ میزده و رقص و سماعهای طولانی و بس سنگین ترتیب میداده است به نحوی که کسی نمیتوانست با او همراهی کند. وی معتقد بود که: «قوت جبریل از مطبخ نبود» از این رو اندامی نحیف و استخوانی داشت. نقل است که روزی به حمام درآمد وبه جسم لاغر خود نگاهی کرد و گفت: در تمام عمر خود از کسی شرمسار نشدم مگر امروز که از این جسم خجالت میکشم. اما چه کنم که آسایش من در رنج اوست. | ||
'''''روزه، رزق معنوی | '''''روزه، رزق معنوی میآورد''''' | ||
''باش در روزه شکیبا و مصر | ''باش در روزه شکیبا و مصر دم به دم قوت خدا را منتظر'' | ||
''کان خدای خوب کار بردبار | ''کان خدای خوب کار بردبار هدیهها را میدهد در انتظار'' | ||
''انتظار نان ندارد مرد سیر | ''انتظار نان ندارد مرد سیر که سبک آید وظیفه یا که دیر'' | ||
'' | '' (دفتر پنجم، ۱۷۵۱–۱۷۴۹) '' | ||
'''''گرسنگی اختیاری از هر دارویی درمانگر تر است''''' | '''''گرسنگی اختیاری از هر دارویی درمانگر تر است''''' | ||
''جوع، خود سلطان دارو هاست هین | ''جوع، خود سلطان دارو هاست هین جوع در جان نه، چنین خوارش مبین'' | ||
''جمله نا خوش، از مجاعت خوش شده است | ''جمله نا خوش، از مجاعت خوش شده است جمله خوشها بی مجاعتها رد است'' | ||
'' | '' (دفترپنجم، ۲۸۳۳–۲۸۳۲)'' | ||
''این دهان بستی دهانی باز شد | ''این دهان بستی دهانی باز شد تا خورندهٔ لقمههای راز شد'' | ||
''گر زشیر دیو، تن را وا بری | ''گر زشیر دیو، تن را وا بری در فطام او بسی نعمت خوری'' | ||
''گر تو این انبان زنان خالی کنی | ''گر تو این انبان زنان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی'' | ||
''طفل جان از شیر شیطان باز کن | ''طفل جان از شیر شیطان باز کن بعد ازآنش با ملک دمساز کن'' | ||
''تا تو تاریک و ملول و تیره ای | ''تا تو تاریک و ملول و تیره ای دان که با دیو لعین همشیره ای'' | ||
''چند خوردی چرب وشیرین از طعام | ''چند خوردی چرب وشیرین از طعام امتحان کن چند روزی درصیام'' | ||
''چند | ''چند شبها خواب را گشتی اسیر یک شبی بیدار شو دولت بگیر ''<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref> | ||
== تیتر سه == | == تیتر سه == | ||
از نکات جالب توجه در ''فیه مافیه''، توجه مولانا به جنبة کارکردی و اخلاقی روزه است؛ یعنی بحث تأویلی روزه در نزد او محدود به شهود و احوال | از نکات جالب توجه در ''فیه مافیه''، توجه مولانا به جنبة کارکردی و اخلاقی روزه است؛ یعنی بحث تأویلی روزه در نزد او محدود به شهود و احوال نمیشود، بلکه با بیرونی شدن این مفهوم در بعد اجتماعی نیز طرح میگردد. مفهوم بطنی و تأویلی روزه در بافت فکری مولانا بلافاصله نمودی مصداقی پیدا میکند و به عنوان یک اصل در سطح اجتماع و عموم مردم کارکرد پیدا میکند. به نظر میرسد که مقام مولانا به عنوان یک واعظ اهل منبر به نگاه او جنبهای مخاطبمدار داده است؛ یعنی توجه به حال مخاطب باعث شده است که وی در جهت عملی کردن بحثهای تأویلی و نظری روزه، بلافاصله به مصداقپردازیهایی در قالب افراد برجسته مانند «آدم»، «مصطفی» «ابوبکر» و… که در میان مردم تشخّص خاصی دارند، بپردازد. مولانا در طی فرایند نگاه بطنگرای خود، شاخصه و مرکز تأویل خود را در مضامین فقهی بر دو اصل عمل و محبت قرار میدهد. اصل عمل به نوعی نگاه کارکردی او را نشان میدهد که طی آن مضامین فقهی در صورت توجه به معنای عملی و بطنی، معنای خود را کسب میکنند. از طرفی با تکیه بر اصل محبت نگاه فراشرعی و حتی فرادینی خود را به مضامین فقهی نشان میدهد که در آن صرف توجه به روزهٔ شرعی رد میشود و چکیده و شاخصة تأویلی آن؛ یعنی محبت در پی فرایند گسترش معنایی، از دور آدم تا پیامبر(ص) را در بر میگیرد. | ||
در ''مثنوی'' بنا بر نوع بافت آن که ساختاری لایه لایه دارد و بر تداعیها و پرشهای ذهنی مولانا بنیان نهاده شده است، از روزه نیز در خلال | در ''مثنوی'' بنا بر نوع بافت آن که ساختاری لایه لایه دارد و بر تداعیها و پرشهای ذهنی مولانا بنیان نهاده شده است، از روزه نیز در خلال بحثها و مطالب دیگر یاد میشود. وی در مثنوی مانند عارفان پیش از خود نگاهی بطنی به روزه دارد و از مفاهیم متقابل بهره میگیرد. | ||
اما یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا که برخاسته از تفکّر و | اما یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا که برخاسته از تفکّر و جهانبینی خاص اوست، نگرش تبدیلی و امکانی است که در مهمترین شاخصة روزه؛ یعنی گرسنگی خود را نشان میدهد. وی با محور قرار دادن جوع و تقابل آن با خورش دنیوی به توصیف و مصداقیابی در محور جانشینی و همنشینی میپردازد. گرسنگی در این بافت به همبستههای معنایی و مصداقی خود خاصیتی استعلایی و خدایی میدهد. در مقابل، خورشهای دنیوی، بنابر خاصیت تبدیلی خود، به وابستههای خود، وجهه و نمودی حیوانی و سافل میدهد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =ماهها | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ =رمضان | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۵: | ||
| بازبینی نویسنده= | | بازبینی نویسنده= | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |