trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== '''مقدمهٔ دوم''': ایمان مطلقانگارانه و تجربهباورانه === | === '''مقدمهٔ دوم''': ایمان مطلقانگارانه و تجربهباورانه === | ||
ویلیام جیمز (۱۸۴۲ –۱۹۱۰م)،روانشناس و فیلسوف امریکایی، معتقد است انسانها دو | ویلیام جیمز (۱۸۴۲ –۱۹۱۰م)،روانشناس و فیلسوف امریکایی، معتقد است انسانها دو گونهاند: | ||
* انسانهای مطلقانگار که معتقدند برای انسان امکان دسترسی به حقیقت وجود دارد و هر وقت به حقیقت دسترسی پیدا کرد، از این که به حقیقت دست یافته است باخبر میشود؛ | |||
* انسانهای تجربهباور که، همانند دسته قبل، به امکان دسترسی به حقیقت معتقدند اما زمانی که به حقیقت دسترسی پیدا کردند، باخبر نمیشوند. ایمان، برای هر دو دسته ممکن است.<ref>ملکیان، «دویدن در پی آواز حقیقت»، کیان، ش۵۲، ص۲۳.</ref> | |||
=== '''مقدمهٔ سوم''': ایمان و عقیده === | === '''مقدمهٔ سوم''': ایمان و عقیده === | ||
خط ۵۲: | خط ۵۵: | ||
ملکیان بعد از ذکر این مقدمات چهارگانه ایمان را نوعی فرایند طلب حقیقت میداند، نه فرآوردهای که از پس حقیقتجویی بهدست آید. از نظر او ایمان دینی غیر از اعتقاد دینی است؛ ایمان دینی توجه به فرایند حقیقتخواهی است؛ ولی اعتقاد دینی علاقهٔ کور به برخی فرآوردههای حقایق دینی است. معتقد به یک دین خود را صاحب حقیقت میداند، اما مؤمن به دین خود را طالب حقیقت بر میشمارد. لازمهٔ طلب حقیقت رفتن است و نه ایستادن و همین باعث میشود که ایمان دینی موجب پویایی برای کشف حقیقت شود. در مقابل، اعتقاد دینی خمود، تصلب و کندی را بههمراه دارد. از نظر او ایمان طلب واقعیت بیقرار و جستن بیقراری است. همچنین ملکیان، با الهام از شعری از شاعر معاصر سهراب سپهری (۱۳۰۷-۱۳۵۹ش)، ایمان دینی را دویدن در پی آواز حقیقت و نه چسبیدن به عقیدهای خاص تلقی میکند.<ref>ملکیان، «دویدن در پی آواز حقیقت»، کیان، ش۵۲، ص۲۵-۲۶.</ref> | ملکیان بعد از ذکر این مقدمات چهارگانه ایمان را نوعی فرایند طلب حقیقت میداند، نه فرآوردهای که از پس حقیقتجویی بهدست آید. از نظر او ایمان دینی غیر از اعتقاد دینی است؛ ایمان دینی توجه به فرایند حقیقتخواهی است؛ ولی اعتقاد دینی علاقهٔ کور به برخی فرآوردههای حقایق دینی است. معتقد به یک دین خود را صاحب حقیقت میداند، اما مؤمن به دین خود را طالب حقیقت بر میشمارد. لازمهٔ طلب حقیقت رفتن است و نه ایستادن و همین باعث میشود که ایمان دینی موجب پویایی برای کشف حقیقت شود. در مقابل، اعتقاد دینی خمود، تصلب و کندی را بههمراه دارد. از نظر او ایمان طلب واقعیت بیقرار و جستن بیقراری است. همچنین ملکیان، با الهام از شعری از شاعر معاصر سهراب سپهری (۱۳۰۷-۱۳۵۹ش)، ایمان دینی را دویدن در پی آواز حقیقت و نه چسبیدن به عقیدهای خاص تلقی میکند.<ref>ملکیان، «دویدن در پی آواز حقیقت»، کیان، ش۵۲، ص۲۵-۲۶.</ref> | ||
== | == مناقشه در مقدمهٔ اول استدلال ملکیان: جای خالی باورهای استدلالی == | ||
برخی محققان بر مقدمه اول استدلال ملکیان دربارهٔ باور دینی مناقشه کردهاند. | |||
* آنان معتقدند که میتوان قسم ششمی به طبقهبندی راکیچ افزود و آن «باورهای استدلالی» است. در دستهبندی راکیچ سخنی از گزارهها و باورهایی که تنها از طریق استدلال حاصل میشود نیست. بهترین نمونه و الگو در این زمینه باورهای ریاضی است. اینگونه باورها در هیچ کدام از پنج طبقهٔ راکیچ نمیگنجد. از سوی دیگر، نمیتوان آنها را نادیده گرفت. بنیادیترین باورهای دینی، یعنی اصول دین، نیز از این دستهاند. متکلمان و فیلسوفان دینی در دورههای مختلف تلاش فوق العاده برای تبیین نوعی «ایمان منطقی ـ استدلالی» کردهاند که خود دلیلی بر وجود چنین باوری است.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۳۹۶ش، ص۹-۱۲؛ نیز: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم (مقدمهٔ کتاب)، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۵ش، ج۵، ص۱۱-۳۴.</ref> | |||
* بخشی از این باورهای دینی تعبدی هستند، ولی پیش از این گزارههای تعبدی، گزارههای اساسی دین وجود دارند که حالت تعبد نیستند. این گزارههای بنیادی غیر تعبدی همان مباحثی هستند که در زبان دین بهعنوان تحقیقیبودن اصول دین از آنها یاد میشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> | |||
* بسیاری از عقاید دینی درونمایهای استدلالی دارند و باور به آنها نیازمند استدلال است.<ref>مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم (مقدمهٔ کتاب)، ج۵، ص۱۱-۳۴.</ref> | |||
== مناقشه در مقدمهٔ دوم استدلال ملکیان: شک و امکان کشف حقیقت == | |||
برخی محققان امکان دسترسی به حقیقت را چیزی میدانند که میان انسانهای مطلقانگار و تجربهباور مشترک است. تصویری که در مقدمهٔ دوم از حقیقت ارائه میشود تصویری شکاکانه است. این تصویر با امکان دسترسی به حقیقت از سوی انسانهای مطلقانگار و تجربهباور در تضاد است؛ زیرا شکاکیت دقیقاً به معنای نفی امکان کشف حقیقت است.<ref>فعالی، محمدتقی، «درآمدی به معرفتشناسی دینی و معاصر» فصلنامهٔ ذهن، ش۳، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۳-۱۳۸.</ref> | |||
''' | '''پ''' | ||
تفکیک اعتقاد از ایمان، و اعتقاد را ثابت، و ایمان را پویا و بیقراری دانستن. در اینباره میتوان گفت: | تفکیک اعتقاد از ایمان، و اعتقاد را ثابت، و ایمان را پویا و بیقراری دانستن. در اینباره میتوان گفت: |