پرش به محتوا

دیدگاه غزالی نسبت به قیام امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۱۴: خط ۱۴:
«در روزگار معاویه چون سعد وقاص را گفتند: بیرون آی. گفت: نیایم مگر آن‌که شمشیری به من دهید که او را دو چشم بینا باشد و زبان گویا، و مرا گوید: این کافر است تا او را بکشم، و این مؤمن است تا دست از او بدارم. و گفت: داستان من با داستان شما چون داستان گروهی است که به راه روشن می‌رفتند، در اثنای آن بادی و غباری برخاست، و راه بر ایشان پوشیده شد. بعضی گفتند راه بر دست راست است، و بعضی بر دست چپ، و در آن سلوک نمودند و حیران و گمراه گشتند، و دیگران اشتر فرو خوابانیدند و توقف نمودند تا باد بازایستاد و راه پیدا شد. پس سعد و جمعی از یارانش در ایام فتنه مخالطت و درگیری را بگذاشتند تا آنگاه که فتنه زایل شد. وقتی ابن عمر با خبر شد که حسین -رضی الله عنه- سوی عراق می‌رود، در پی او رفت تا به او رسید. گفت: قصد کجا داری؟ گفت: به عراق می‌روم -و با وی نامه‌ها بود- گفت: این نامه‌های اهل عراق و بیعت‌های ایشان است. گفت: به نامه‌های ایشان التفات مکن و نزد ایشان مرو. حسین امتناع نمود… در مدینه، ده هزار نفر از صحابه بودند، و در ایام فتنه بیش از چهل مرد مسارعت ننمودند. و طاووس یمانی خانه خود را لازم گرفت، وی را گفتند که چرا چنین کردی؟ گفت: به سبب فساد روزگار و ظلم اُمَرا … پس معلوم شد که دوری از خصومت‌ها و اسباب انگیزش فتنه‌ها یکی از فایده‌های عزلت است».<ref>إحیاء علوم الدین، ج‏۶، ص۷۴.</ref>
«در روزگار معاویه چون سعد وقاص را گفتند: بیرون آی. گفت: نیایم مگر آن‌که شمشیری به من دهید که او را دو چشم بینا باشد و زبان گویا، و مرا گوید: این کافر است تا او را بکشم، و این مؤمن است تا دست از او بدارم. و گفت: داستان من با داستان شما چون داستان گروهی است که به راه روشن می‌رفتند، در اثنای آن بادی و غباری برخاست، و راه بر ایشان پوشیده شد. بعضی گفتند راه بر دست راست است، و بعضی بر دست چپ، و در آن سلوک نمودند و حیران و گمراه گشتند، و دیگران اشتر فرو خوابانیدند و توقف نمودند تا باد بازایستاد و راه پیدا شد. پس سعد و جمعی از یارانش در ایام فتنه مخالطت و درگیری را بگذاشتند تا آنگاه که فتنه زایل شد. وقتی ابن عمر با خبر شد که حسین -رضی الله عنه- سوی عراق می‌رود، در پی او رفت تا به او رسید. گفت: قصد کجا داری؟ گفت: به عراق می‌روم -و با وی نامه‌ها بود- گفت: این نامه‌های اهل عراق و بیعت‌های ایشان است. گفت: به نامه‌های ایشان التفات مکن و نزد ایشان مرو. حسین امتناع نمود… در مدینه، ده هزار نفر از صحابه بودند، و در ایام فتنه بیش از چهل مرد مسارعت ننمودند. و طاووس یمانی خانه خود را لازم گرفت، وی را گفتند که چرا چنین کردی؟ گفت: به سبب فساد روزگار و ظلم اُمَرا … پس معلوم شد که دوری از خصومت‌ها و اسباب انگیزش فتنه‌ها یکی از فایده‌های عزلت است».<ref>إحیاء علوم الدین، ج‏۶، ص۷۴.</ref>


غزالی، فعل امام حسین(ع) را با فعل [[سعد بن ابی‌وقاص]]، [[عبدالله بن عمر]] و طاووس یمانی مقایسه می‌کند و با ترجیح فعل آنها بر اساس مبانی اخلاقی خودش، فعل امام حسین(ع) را گرفتار فتنه شدن می‌داند. او معتقد است که اگر امام حسین (ع) همانند این افراد عزلت اختیار می‌کرد، به سرنوشتی که دچار شد، گرفتار نمی‌شد.
غزالی، فعل امام حسین(ع) را با فعل [[سعد بن ابی‌وقاص]]، [[عبدالله بن عمر]] و طاووس یمانی مقایسه می‌کند و با ترجیح فعل آنها بر اساس مبانی اخلاقی خودش، فعل امام حسین(ع) را گرفتار فتنه شدن می‌داند. او معتقد است که اگر امام حسین(ع) همانند این افراد عزلت اختیار می‌کرد، به سرنوشتی که دچار شد، گرفتار نمی‌شد.


== نقد دیدگاه ابوحامد غزالی ==
== نقد دیدگاه ابوحامد غزالی ==