trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
گلدزیهر به دلیل یهودیبودن در طول زندگی علمی خود دچار محدودیتهایی بود. او مدت سی سال، از ۱۸۷۴م تا ۱۹۰۴م، دبیرکل جامعهٔ یهودیان تجددخواه بوداپست بود. فشارها و محدودیتهایی که به دلایل مذهبی بر او وارد میشد موجب شد تا از دانشگاه استعفا دهد و خانهنشین شود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، مقدمهٔ سید محمدعلی ایازی، ترجمهٔ سید ناصر طباطبایی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳، مقدمه، ص ۱۲.</ref><ref>برای اطلاع از زندگینامهٔ شخصی و علمی کاملی از گلدزیهر ن.ک: ماسینیون، لوی و کلژدو فرانس، «بهیاد ایگناس گلدزیهر»، ترجمهٔ حسن رضوی، مجلهٔ کاوه (چاپ مونیخ)، ش ۶۹، پاییز ۱۳۵۷، ص ۱۳-۱۵. </ref> | گلدزیهر به دلیل یهودیبودن در طول زندگی علمی خود دچار محدودیتهایی بود. او مدت سی سال، از ۱۸۷۴م تا ۱۹۰۴م، دبیرکل جامعهٔ یهودیان تجددخواه بوداپست بود. فشارها و محدودیتهایی که به دلایل مذهبی بر او وارد میشد موجب شد تا از دانشگاه استعفا دهد و خانهنشین شود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، مقدمهٔ سید محمدعلی ایازی، ترجمهٔ سید ناصر طباطبایی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳، مقدمه، ص ۱۲.</ref><ref>برای اطلاع از زندگینامهٔ شخصی و علمی کاملی از گلدزیهر ن.ک: ماسینیون، لوی و کلژدو فرانس، «بهیاد ایگناس گلدزیهر»، ترجمهٔ حسن رضوی، مجلهٔ کاوه (چاپ مونیخ)، ش ۶۹، پاییز ۱۳۵۷، ص ۱۳-۱۵. </ref> | ||
== آثار == | == آثار و آراء == | ||
گلدزیهر در طول حیات علمی خود آثار فراوانی در مورد اسلامشناسی منتشر کرد.<ref>فهرست کاملی از آثار او را ن.ک: العقیقی، نجیب، المستشرقون، قاهره، دارالمعارف، ۲۰۰۶م، ج ۳، ص ۴۱-۴۲.</ref> از مهمترین آثار او میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد: | گلدزیهر در طول حیات علمی خود آثار فراوانی در مورد اسلامشناسی منتشر کرد.<ref>فهرست کاملی از آثار او را ن.ک: العقیقی، نجیب، المستشرقون، قاهره، دارالمعارف، ۲۰۰۶م، ج ۳، ص ۴۱-۴۲.</ref> از مهمترین آثار او میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
* اسلام و دین پارسی، پژوهشی که در سال ۱۹۰۰م در اولین کنفرانس بینالمللی ادیان ارائه شد و ضمن مجلد ۴۳ مجلهٔ تاریخ ادیان بهچاپ رسید. در این پژوهش برای اولین بار، تأثیر دین بر دولت [[ساسانیان]] در اسلام اولیه مورد پژوهش قرار گرفته است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.</ref> | * اسلام و دین پارسی، پژوهشی که در سال ۱۹۰۰م در اولین کنفرانس بینالمللی ادیان ارائه شد و ضمن مجلد ۴۳ مجلهٔ تاریخ ادیان بهچاپ رسید. در این پژوهش برای اولین بار، تأثیر دین بر دولت [[ساسانیان]] در اسلام اولیه مورد پژوهش قرار گرفته است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.</ref> | ||
* موضعگیری قدمای اهلسنت در برابر علوم یونانی، مقالهای که [[عبدالرحمن بدوی]] (۱۹۱۷-۲۰۰۲م)، استاد فلسفهٔ اهل مصر، آن را در ضمن کتاب خود التراث الیونانی فی الحضارة الاسلامیة به عربی ترجمه و منتشر کرد.<ref>حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ص ۱۰۲.</ref> | * موضعگیری قدمای اهلسنت در برابر علوم یونانی، مقالهای که [[عبدالرحمن بدوی]] (۱۹۱۷-۲۰۰۲م)، استاد فلسفهٔ اهل مصر، آن را در ضمن کتاب خود التراث الیونانی فی الحضارة الاسلامیة به عربی ترجمه و منتشر کرد.<ref>حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ص ۱۰۲.</ref> | ||
همچنین،گلدزیهر متن چند اثر اسلامی را همراه با مقدمات و تحقیقات خود بهچاپ رساند. از جمله، کتاب المعمرین [[ابیحاتم سجستانی]]، التوحید [[محمد بن تومرت]] و قسمتهایی از کتاب المستظهری [[ابوحامد غزالی]].<ref>العقیقی، المستشرقون، ج ۳، ص ۴۱-۴۲.</ref> | همچنین،گلدزیهر متن چند اثر اسلامی را همراه با مقدمات و تحقیقات خود بهچاپ رساند. از جمله، کتاب المعمرین [[ابیحاتم سجستانی]]، التوحید [[محمد بن تومرت]] و قسمتهایی از کتاب المستظهری [[ابوحامد غزالی]].<ref>العقیقی، المستشرقون، ج ۳، ص ۴۱-۴۲.</ref> | ||
== | === نظر گلدزیهر دربارهٔ رسالت جهانی اسلام === | ||
{{جعبه نقلقول|سید حسین نصر: | |||
اکثر دانشمندان غربی اصالتی برای تشیع قائل نیستند و آن را ساختهٔ قرن سوم هجری میپندارند و شرقشناسان بنام قرن اخیر نیز مانند نولدکه و گلدزیهر این نظر را تقویت کردند و با نهایت بیعدالتی مطالبی مبتذل و بیاساس دربارهٔ منابع و مراجع دینی تشیع نگاشتهاند.<ref>نصر سید حسین، «گزارشی از اولین مجمع علمی علمی دربارهٔ تشیع در مغربزمین»، مجلهٔ معارف اسلامی، ش ۶، تیرماه ۱۳۴۷، ص ۲۵.</ref>|تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px}} | اکثر دانشمندان غربی اصالتی برای تشیع قائل نیستند و آن را ساختهٔ قرن سوم هجری میپندارند و شرقشناسان بنام قرن اخیر نیز مانند نولدکه و گلدزیهر این نظر را تقویت کردند و با نهایت بیعدالتی مطالبی مبتذل و بیاساس دربارهٔ منابع و مراجع دینی تشیع نگاشتهاند.<ref>نصر سید حسین، «گزارشی از اولین مجمع علمی علمی دربارهٔ تشیع در مغربزمین»، مجلهٔ معارف اسلامی، ش ۶، تیرماه ۱۳۴۷، ص ۲۵.</ref>|تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px}} | ||
* اسلام رسالتی جاویدان ندارد چون پیامبر آن از سرنوشت آن اطلاعی نداشته است. به همین دلیل، قواعدی که برای این دین، از نظر عقیدتی و عملی، وضع کرد مناسب وضعیت تاریخی که دین اسلام بعداً از نظر رشد و گسترش پیدا کرد را نبود و فقط پاسخگوی فضای تاریخی [[جزیرةالعرب]] بود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، درسهایی دربارهٔ اسلام، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران، انتشارات کمانگیر، ۱۳۵۷، ص ۷۳-۷۵.</ref> | * اسلام رسالتی جاویدان ندارد چون پیامبر آن از سرنوشت آن اطلاعی نداشته است. به همین دلیل، قواعدی که برای این دین، از نظر عقیدتی و عملی، وضع کرد مناسب وضعیت تاریخی که دین اسلام بعداً از نظر رشد و گسترش پیدا کرد را نبود و فقط پاسخگوی فضای تاریخی [[جزیرةالعرب]] بود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، درسهایی دربارهٔ اسلام، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران، انتشارات کمانگیر، ۱۳۵۷، ص ۷۳-۷۵.</ref> | ||
* | |||
* [[تمدن اسلامی]] بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به اندیشههای هلنیستی (یونانیمآب) است. این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در [[ایران باستان]] و آرای فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | * [[تمدن اسلامی]] بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به اندیشههای هلنیستی (یونانیمآب) است. این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در [[ایران باستان]] و آرای فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | ||
* مطلب تازه و نویی در دعوت اسلامی وجود ندارد و عقاید توحیدی و احکام فقهی اسلامی برگرفته از کلام و فقه یهودی است. آنچه پیامبر اسلام(ص) عرضه کرده گلچینی از اطلاعات و عقاید مذهبی نیست که او آنها را فراگرفته باشد، بلکه او این اطلاعات را در برخورد با شخصیت های یهودی و مسیحی و جز آنها به دست آورده و تحت تأثیر آنها قرار گرفته و حاصل این عقاید را [[وحی]] الهی پنداشته است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | * مطلب تازه و نویی در دعوت اسلامی وجود ندارد و عقاید توحیدی و احکام فقهی اسلامی برگرفته از کلام و فقه یهودی است. آنچه پیامبر اسلام(ص) عرضه کرده گلچینی از اطلاعات و عقاید مذهبی نیست که او آنها را فراگرفته باشد، بلکه او این اطلاعات را در برخورد با شخصیت های یهودی و مسیحی و جز آنها به دست آورده و تحت تأثیر آنها قرار گرفته و حاصل این عقاید را [[وحی]] الهی پنداشته است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> |