۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{درگاه|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|حوزه و روحانیت}} | ||
== خاستگاه == | |||
این شعار ریشه در فرهنگ و تفکر غربی و شکلگیری نهضت اصلاح دینی و پروتستان در قرن شانزدهم و بهطور خاص اندیشههای مارتین لوتر(۱۴۸۳–۱۵۴۶) از متفکران جنبش دین پیرایی دارد. وی با زیر سؤال بردن وساطت کشیشهای مسیحی در فهم و ارایه انجیل تلاش نمود تا زمینه را برای کنار نهادن دین از عرصه اجتماع که با رنسانس آغاز شده بود فراهم نماید. | این شعار ریشه در فرهنگ و تفکر غربی و شکلگیری نهضت اصلاح دینی و پروتستان در قرن شانزدهم و بهطور خاص اندیشههای مارتین لوتر(۱۴۸۳–۱۵۴۶) از متفکران جنبش دین پیرایی دارد. وی با زیر سؤال بردن وساطت کشیشهای مسیحی در فهم و ارایه انجیل تلاش نمود تا زمینه را برای کنار نهادن دین از عرصه اجتماع که با رنسانس آغاز شده بود فراهم نماید. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
پیامد چنین تفکری زمینهسازی برای سکولاریسم و کنار نهادن دین از زندگی اجتماعی بود که به عنوان یکی از مبانی اساسی تفکر غربی نمایان شد. | پیامد چنین تفکری زمینهسازی برای سکولاریسم و کنار نهادن دین از زندگی اجتماعی بود که به عنوان یکی از مبانی اساسی تفکر غربی نمایان شد. | ||
== ورود این نظریه به ایران == | |||
برخی از روشنفکران داخلی نیز که تحصیلات غربی را فراگرفته بودند، متأثر از چنین تفکراتی، تلاش نمودند تا به نوعی این مبانی را در کشور ما بازسازی نمایند و در این راستا پروتستانیسم اسلامی را دنبال نموده و وساطت روحانیت را همچون وساطت ارباب کلیسا انگاشته و شعار اسلام منهای روحانیت را سر دادند. | برخی از روشنفکران داخلی نیز که تحصیلات غربی را فراگرفته بودند، متأثر از چنین تفکراتی، تلاش نمودند تا به نوعی این مبانی را در کشور ما بازسازی نمایند و در این راستا پروتستانیسم اسلامی را دنبال نموده و وساطت روحانیت را همچون وساطت ارباب کلیسا انگاشته و شعار اسلام منهای روحانیت را سر دادند. | ||
== انتقاد از این نظریه == | |||
غافل از آنکه این شعار و نگاه به روحانیت بیش از آنکه به جایگاه روحانیت لطمه وارد سازد، بیانگر فقدان شناخت و آگاهی آنان از اسلام و روحانیت است. این دسته از روشنفکران در حالی اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند که دین اسلام از اساس با مسیحیت تحریف شده تفاوت داشته و ماهیت و جایگاه روحانیت اسلام با کشیشان مسیحی بسیار متفاوت است، مسیحیت کاتولیک برآموزههای خرافی که در قالب گزارههای دینی مسلّم و یقینی شکل گرفته بودند، تأکید نموده و با هر نوع نظریه و دیدگاهی که مخالف آن بود مخالفت مینمود از این رو با پیشرفتهای علمی زمان خویش به مقابله برخاست ولی اسلام آموزههای خویش را از منابع معتبر و با اصول و شیوههای دریافت نموده و عقل را به عنوان یکی از منابع دین پذیرفته و بیشترین تأکید و توجه را به علم و دانش دارد و روحانیت به عنوان کارشناسان و متخصصان علوم دینی وظیفه تبیین آن را برعهده دارند. | غافل از آنکه این شعار و نگاه به روحانیت بیش از آنکه به جایگاه روحانیت لطمه وارد سازد، بیانگر فقدان شناخت و آگاهی آنان از اسلام و روحانیت است. این دسته از روشنفکران در حالی اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند که دین اسلام از اساس با مسیحیت تحریف شده تفاوت داشته و ماهیت و جایگاه روحانیت اسلام با کشیشان مسیحی بسیار متفاوت است، مسیحیت کاتولیک برآموزههای خرافی که در قالب گزارههای دینی مسلّم و یقینی شکل گرفته بودند، تأکید نموده و با هر نوع نظریه و دیدگاهی که مخالف آن بود مخالفت مینمود از این رو با پیشرفتهای علمی زمان خویش به مقابله برخاست ولی اسلام آموزههای خویش را از منابع معتبر و با اصول و شیوههای دریافت نموده و عقل را به عنوان یکی از منابع دین پذیرفته و بیشترین تأکید و توجه را به علم و دانش دارد و روحانیت به عنوان کارشناسان و متخصصان علوم دینی وظیفه تبیین آن را برعهده دارند. | ||
ویرایش