۱٬۴۰۷
ویرایش
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
در معنای تفسیر، سه عنصر اساسی وجود دارد: | در معنای تفسیر، سه عنصر اساسی وجود دارد: | ||
* کشف ابهامات؛ همانطور که مرحوم طبرسی اشاره | * کشف ابهامات؛ همانطور که مرحوم طبرسی اشاره میکند: گاهی یک لفظ مشکل است، لکن باید معنایش روشن شود و ابهام لفظ برطرف گردد؛<ref>امین الاسلام طبرسی، مجمعالبیان، ج۱، ص۱.</ref> | ||
* بیان مقاصد و اهداف گوینده؛ مثلاً حقیقت است یا مجاز؛ | * بیان مقاصد و اهداف گوینده؛ مثلاً حقیقت است یا مجاز؛ | ||
* اظهار این مطلب با قلم یا سخن؛ لذا گفتهاند: باید عنصر کشف در تفسیر باشد و یک حالت مکاشفه داشته باشد؛ یعنی تا زمانی که مطلب در ذهن باشد تفسیر نیست؛ اگر بیان شود، تفسیر است؛ از این رو، چنانچه تفکر در قرآن صورت گیرد، ولی بیان نشود، هنوز به مرحله تفسیر نرسیده است.<ref>ر. ک. محمدعلی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص۳۸–۴۰.</ref> | * اظهار این مطلب با قلم یا سخن؛ لذا گفتهاند: باید عنصر کشف در تفسیر باشد و یک حالت مکاشفه داشته باشد؛ یعنی تا زمانی که مطلب در ذهن باشد تفسیر نیست؛ اگر بیان شود، تفسیر است؛ از این رو، چنانچه تفکر در قرآن صورت گیرد، ولی بیان نشود، هنوز به مرحله تفسیر نرسیده است.<ref>ر. ک. محمدعلی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص۳۸–۴۰.</ref> | ||
مثلاً خداوند خودش را در آیات قرآن، «سمیع و بصیر» معرفی کرده<ref>سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> و معنای لغوی و مراد استعمالیاش این است که خداوند حس شنوایی و بینایی دارد؛ اما وقتی دقت کنیم و قراین دیگری، مثل آیه | مثلاً خداوند خودش را در آیات قرآن، «سمیع و بصیر» معرفی کرده<ref>سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> و معنای لغوی و مراد استعمالیاش این است که خداوند حس شنوایی و بینایی دارد؛ اما وقتی دقت کنیم و قراین دیگری، مثل آیه {{قرآن|لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ}} را در کنار این آیه بگذاریم یا با قراین عقلی بسنجیم، به این نتیجه میرسیم که مراد از سمیع و بصیر، علم به اشیا و مسموعات و مبصرات است، نه داشتن چشم و گوش؛ در نتیجه، میتوان گفت که تفسیر، عبارت است از: «تبیین مراد استعمالی و جدی آیات قرآن» که البته این تفسیر باید بر اساس قواعد ادبیات عرب، اصول عقلایی محاوره و همچنین با توجه به روایات اهل بیت(ع) صورت گیرد.<ref>ر. ک. سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش