نماز ظهر عاشورای امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
'''نماز ظهر عاشورا''' توسط [[امام حسین(ع)]] و به‌صورت جماعت ([[نماز خوف]]) اقامه شد در حالی که لشکر [[عمر بن سعد]] دست از جنگ نکشید و امام و یارانش را مورد حمله قرار داده بود. امام در میانه جنگ در حالی که فرصت اقامه [[نماز]] به تنهایی یا در محل امنی داشت، اما نماز را علنی و به صورت جماعت اقامه کرد.  
'''نماز ظهر عاشورا''' توسط [[امام حسین(ع)]] و به‌صورت جماعت ([[نماز خوف]]) اقامه شد در حالی که لشکر [[عمر بن سعد]] دست از جنگ نکشید و امام و یارانش را مورد حمله قرار داده بود. امام در میانه جنگ در حالی که فرصت اقامه [[نماز]] به تنهایی یا در محل امنی داشت، اما نماز را علنی و به صورت جماعت اقامه کرد.  


.
[[روز عاشورا]] پس از آغاز جنگ و شهادت برخی یاران، شخصی به نام [[ابو ثمامه صائدی]]، رسیدن وقت نماز را اطلاع داد و گفت دوست دارد که پروردگار خود را در حالی دیدار کند که نماز را با امام بخواند. امام به [[زهیر بن قین]] و سعید بن عبدالله فرمود جلو بایستند. امام خود اذان گفت و نماز را شروع کرد. هرگاه تیری از دشمن می‌آمد، آن دو، خود را سپر امام می‌کردند تا تیر به امام اصابت نکند، و سعید بن عبدالله در همین ماجرا به شهادت رسید.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، نشر مؤمنین، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۴۸.</ref>  
 
[[روز عاشورا]] پس از آغاز جنگ و شهادت برخی یاران، شخصی به نام [[ابو ثمامه صائدی]]، رسیدن وقت نماز را اطلاع داد و گفت دوست دارد که پروردگار خود را در حالی دیدار کند که نماز را با امام بخواند. امام به [[زهیر بن قین]] و سعید بن عبدالله فرمود جلو بایستند. امام خود اذان گفت و نماز را شروع کرد. هرگاه تیری از دشمن می‌آمد، آن دو، خود را سپر امام می‌کردند تا تیر به امام اصابت نکند، و سعید بن عبدالله در همین ماجرا به شهادت رسید.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، نشر مؤمنین، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۴۸.</ref>


در اینکه علت خواندن این نماز به صورت علنی و جماعت دلايلی ذکر شده است:
در اینکه علت خواندن این نماز به صورت علنی و جماعت دلايلی ذکر شده است:
* امام حسین(ع) نمازش را در صحنه جهاد و به صورت جماعت اقامه کرد تا به دشمن بفهماند که به هنگام نماز و اداء فریضه الهی باید از جنگ دست کشید، ولی دشمن حتی در هنگام نماز نیز به دشمنی خویش ادامه داد.<ref>عبدالله، جوادی آملی، حماسه عرفان، ص۲۴۵ نشر مرکز اسلامی، قم ۱۳۷۸ ش.</ref> در روایتی نقل شده که امام حسین(ع) خطاب به عمر سعد فرمود: وای بر تو ای عمر سعد آیا آیین‌های [[اسلام]] را از یاد برده‌ای، چرا دست از جنگ نمی‌کشی، تا نماز گزاریم بعد دوباره به جنگ بر گردیم.<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین، ص۵۰۱، نشر معروف، قم ۱۳۸۳ ش.</ref>
* امام حسین(ع) نمازش را در صحنه جهاد و به صورت جماعت اقامه کرد تا به دشمن بفهماند که به هنگام نماز و اداء فریضه الهی باید از جنگ دست کشید، ولی دشمن حتی در هنگام نماز نیز به دشمنی خویش ادامه داد.<ref>عبدالله، جوادی آملی، حماسه عرفان، ص۲۴۵ نشر مرکز اسلامی، قم ۱۳۷۸ ش.</ref> در روایتی نقل شده که امام حسین(ع) خطاب به عمر سعد فرمود: وای بر تو ای عمر سعد آیا آیین‌های [[اسلام]] را از یاد برده‌ای، چرا دست از جنگ نمی‌کشی، تا نماز گزاریم بعد دوباره به جنگ بر گردیم.<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین، ص۵۰۱، نشر معروف، قم ۱۳۸۳ ش.</ref>


* امام با آن گونه اقامه نماز به جهان اسلام و آیندگان فهماند که او کشته راه دین است و برای باقی ماندن نماز به [[شهادت]] رسیده است. یعنی نماز برای امام حسین به اندازه‌ای اهمیت و ارزش داشته است که حتی در زیر باران تیر دشمن هم نماز و وقت نماز را از یاد نبرد.<ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص۴۸۵، نشر معروف، ۱۳۷۴ ش.</ref>
* امام با چنین اقامه نماز این پیام را رساند که نماز برای امام به اندازه‌ای اهمیت و ارزش داشته که حتی در حال نبرد نیز نماز و وقت نماز را از یاد نبرد.<ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص۴۸۵، نشر معروف، ۱۳۷۴ ش.</ref>


* بهترین راه برای درک عمق آن نماز و کسی که خود را سپر قرار داد تا حضرت آن نماز را اقامه کند کلمات خود شهید است که هنگام جان دادن گفته است. نقل شده که سعید بن عبدالله وقتی بر اثر اصابت چندین تیر بر زمین افتاد گفت: خدایا لعن نما این مردمی را به همان لعنتی که عاد و ثمود را لعن نمودی. پروردگار من سلام مرا به پیامبر خود برسان و ابلاغ نما او را آنچه به من رسید از جراحت و زخم، من در این کار قصد کردم که ذریه پیامبر تو را یاری دهم.<ref>منتهی الامال، ج۱ ص۷۴۸.</ref>
* بهترین راه برای درک عمق آن نماز و کسی که خود را سپر قرار داد تا حضرت آن نماز را اقامه کند کلمات خود شهید است که هنگام جان دادن گفته است. نقل شده که سعید بن عبدالله وقتی بر اثر اصابت چندین تیر بر زمین افتاد گفت: خدایا لعن نما این مردمی را به همان لعنتی که عاد و ثمود را لعن نمودی. پروردگار من سلام مرا به پیامبر خود برسان و ابلاغ نما او را آنچه به من رسید از جراحت و زخم، من در این کار قصد کردم که ذریه پیامبر تو را یاری دهم.<ref>منتهی الامال، ج۱ ص۷۴۸.</ref>
۱۱٬۸۷۷

ویرایش