پرش به محتوا

دیدگاه غزالی نسبت به قیام امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح همان در پانویس و برخی عناوین
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح همان در پانویس و برخی عناوین)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۱۸: خط ۱۸:
== نقد دیدگاه ابوحامد غزالی ==
== نقد دیدگاه ابوحامد غزالی ==


=== الف. اصول و بینش فکری غزالی ===
=== اصول و بینش فکری غزالی ===
غزالی کتاب احیاء علوم الدین را با بینش و رویکرد خاصی نگاشته است، و همین بینش منشأ و سرچشمه اظهار نظر ایشان نسبت به امام حسین(ع) شده است. اصول و بنیادهای تفکر غزالی که موجب چنین اظهارنظری شده، عبارتست از:
غزالی کتاب احیاء علوم الدین را با بینش و رویکرد خاصی نگاشته است، و همین بینش منشأ و سرچشمه اظهار نظر ایشان نسبت به امام حسین(ع) شده است. اصول و بنیادهای تفکر غزالی که موجب چنین اظهارنظری شده، عبارتست از:


۱. دلدادگی غزالی به مکتب بنی‌امیه و بنی‌عباس: غزالی در کلام خودش معاویه را از قدرت‌طلبی و جنگ برای نیل به حکومت تبرئه می‌کند.<ref>همان، ج‏۲، ص۲۰۱.</ref> نه تنها او معاویه را از جنگ برای نیل به حکومت تبرئه می‌کند، نسبت دادن قتل حسین بن علی(ع) به یزید را نفی می‌کند و می‌گوید قتل نفس محترمه از گناهان کبیره است. او یزید را مسلمان معرّفی کرده و می‌گوید نسبت دادن ارتکاب گناه کبیره به مسلمان جایز نیست.<ref>همان، ج‏۹، ص۱۹.</ref>
۱. دلدادگی غزالی به مکتب بنی‌امیه و بنی‌عباس: غزالی در کلام خودش معاویه را از قدرت‌طلبی و جنگ برای نیل به حکومت تبرئه می‌کند.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، ج‏۲، ص۲۰۱.</ref> نه تنها او معاویه را از جنگ برای نیل به حکومت تبرئه می‌کند، نسبت دادن قتل حسین بن علی(ع) به یزید را نفی می‌کند و می‌گوید قتل نفس محترمه از گناهان کبیره است. او یزید را مسلمان معرّفی کرده و می‌گوید نسبت دادن ارتکاب گناه کبیره به مسلمان جایز نیست.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، ج‏۹، ص۱۹.</ref>


غزالی همچنین به خلفای بنی‌عباس سرسپردگی نشان می‌دهد و به حکّام عبّاسی اظهار ارادت می‌کند؛ چنان‌که برای ارادت و سرسپردگی نشان دادن به المستظهربالله عبّاسی کتاب «فضائح الباطنیه» را می‌نویسد و انگیزه‌اش را هم توضیح می‌دهد.<ref>غزالی، محمد بن محمد، فضائح الباطنیه، کویت، مؤسسه دارالکتب الثقافیه، بی‌تا، ص۳.</ref> او المستظهر خلیفه عبّاسی را «امام الحقّ واجب الطاعه» می‌داند.<ref>همان، ص۱۷۰.</ref>
غزالی همچنین به خلفای بنی‌عباس سرسپردگی نشان می‌دهد و به حکّام عبّاسی اظهار ارادت می‌کند؛ چنان‌که برای ارادت و سرسپردگی نشان دادن به المستظهربالله عبّاسی کتاب «فضائح الباطنیه» را می‌نویسد و انگیزه‌اش را هم توضیح می‌دهد.<ref>غزالی، محمد بن محمد، فضائح الباطنیه، کویت، مؤسسه دارالکتب الثقافیه، بی‌تا، ص۳.</ref> او المستظهر خلیفه عبّاسی را «امام الحقّ واجب الطاعه» می‌داند.<ref>غزالی، فضائح الباطنیه، ، ص۱۷۰.</ref>


۲. ارائه اخلاق سازشکارانه: اخلاقی که غزالی تأسیس کرده، اخلاق سازشکارانه و عافیت‌طلبانه است. او نظامی اخلاقی بنیانگذاری کرده که با قدرت حتی ناحق، ستم‌پیشه، اهل جور و معصیت کنار بیاید و با آن درگیر نشود. چنانکه در مقام تبیین وظیفه آحاد مردم نسبت به نهی از منکر سلطان می‌گوید: باید امر به معروف و نهی از منکر سلطان به‌گونه‌ای انجام شود که هیبت و حشمت سلطانی از بین نرود؛ یعنی مرحله اول و دوم نهی از منکر انجام گردد، مراحل بالاتر ترک شود تا آسیبی به هیبت سلطان وارد نشود.<ref>إحیاء علوم الدین، ج‏۷، ص۲۵.</ref> بر این اساس غزالی حفظ هیبت و شوکت سلطانی را از حیث اخلاقی واجب می‌داند و معتقد است فردی که فاسق است اگر به عنوان سلطان اسلام حکومت را در اختیار گرفت، باید به گونه‌ای با او تعامل شود که بر هیبت و شوکت او آسیبی وارد نشود؛ پس لازم نیست سلطان عادل و اهل تقوی باشد چنانکه گفته است با سلطان ظالم و جاهل باید تعامل کرد و از او اطاعت نمود.<ref>همان، ج‏۵، ص۱۰۹ – ۱۱۰.</ref>
۲. ارائه اخلاق سازشکارانه: اخلاقی که غزالی تأسیس کرده، اخلاق سازشکارانه و عافیت‌طلبانه است. او نظامی اخلاقی بنیانگذاری کرده که با قدرت حتی ناحق، ستم‌پیشه، اهل جور و معصیت کنار بیاید و با آن درگیر نشود. چنانکه در مقام تبیین وظیفه آحاد مردم نسبت به نهی از منکر سلطان می‌گوید: باید امر به معروف و نهی از منکر سلطان به‌گونه‌ای انجام شود که هیبت و حشمت سلطانی از بین نرود؛ یعنی مرحله اول و دوم نهی از منکر انجام گردد، مراحل بالاتر ترک شود تا آسیبی به هیبت سلطان وارد نشود.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، ج‏۷، ص۲۵.</ref> بر این اساس غزالی حفظ هیبت و شوکت سلطانی را از حیث اخلاقی واجب می‌داند و معتقد است فردی که فاسق است اگر به عنوان سلطان اسلام حکومت را در اختیار گرفت، باید به گونه‌ای با او تعامل شود که بر هیبت و شوکت او آسیبی وارد نشود؛ پس لازم نیست سلطان عادل و اهل تقوی باشد چنانکه گفته است با سلطان ظالم و جاهل باید تعامل کرد و از او اطاعت نمود.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، ج‏۵، ص۱۰۹ – ۱۱۰.</ref>


=== ب. معیار ارزش‌گذاری مبارزه ===
===معیار ارزش‌گذاری مبارزه ===
در اینکه اخلاق و آراستگی جامعه به آن، شرط رو به پیشرفت بودن جامعه است و سعادت و کمال جامعه در پرتو اخلاق است و اینکه جامعه ناهنجار با نظام اخلاقی و رعایت دستورات اخلاقی قابل اصلاح شدن است، بحثی نیست؛ بحث در این است که آیا هر نظام اخلاقی قابلیت و ظرفیت اصلاح کردن جامعه را دارد؟ لذا مبارزه در راه حق نباید تنها از دریچه «اخلاق» ارزیابی شود، بلکه از جهت «ضرورت مقطع مبارزه» و «مقدار تأثیر» آن نیز مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا گاهی جهاد با سهولت همراه است؛ مانند جایی که تشخیص حق از باطل و عمل به آن آسان باشد و گاهی با صعوبت، مانند موردی که تشخیص حق از باطل و صواب از خطا به خاطر مناسب نبودن فضای فرهنگی و آشفتگی اجتماعی دشوار و عمل به حق نیز بعد از تشخیص آن، به علت بسته بودن محیط سیاسی و نبودن مجال برای مبارزه، سخت باشد. در چنین مقطعی اگر کسی حق را از باطل تمییز داد و بعد از ادراک صحیح به دفاع از آن برخاست، شایسته تقدیر افزون‌تر و تکریم بالاتر خواهد بود.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حماسه و عرفان، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۳۶ – ۳۷.</ref>
در اینکه اخلاق و آراستگی جامعه به آن، شرط رو به پیشرفت بودن جامعه است و سعادت و کمال جامعه در پرتو اخلاق است و اینکه جامعه ناهنجار با نظام اخلاقی و رعایت دستورات اخلاقی قابل اصلاح شدن است، بحثی نیست؛ بحث در این است که آیا هر نظام اخلاقی قابلیت و ظرفیت اصلاح کردن جامعه را دارد؟ لذا مبارزه در راه حق نباید تنها از دریچه «اخلاق» ارزیابی شود، بلکه از جهت «ضرورت مقطع مبارزه» و «مقدار تأثیر» آن نیز مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا گاهی جهاد با سهولت همراه است؛ مانند جایی که تشخیص حق از باطل و عمل به آن آسان باشد و گاهی با صعوبت، مانند موردی که تشخیص حق از باطل و صواب از خطا به خاطر مناسب نبودن فضای فرهنگی و آشفتگی اجتماعی دشوار و عمل به حق نیز بعد از تشخیص آن، به علت بسته بودن محیط سیاسی و نبودن مجال برای مبارزه، سخت باشد. در چنین مقطعی اگر کسی حق را از باطل تمییز داد و بعد از ادراک صحیح به دفاع از آن برخاست، شایسته تقدیر افزون‌تر و تکریم بالاتر خواهد بود.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حماسه و عرفان، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۳۶ – ۳۷.</ref>


۱۱٬۹۱۳

ویرایش