۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
معنای عدالت خداوند را که از اصول دین است به صورت شفاف و با ذکر مثال توضیح دهید؟ | معنای عدالت خداوند را که از اصول دین است به صورت شفاف و با ذکر مثال توضیح دهید؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}عدالت را قرار دادن هر شی در جایگاه مناسب آن معنا کردهاند. یکی از مصادیق اصلی عدالت خداوند، عدل در جهان آفرینش است که به معنای موزون بودن و هماهنگی میان اجزا و مؤلفههای عالم وجود میباشد. از دو طریق این عدالت به دست میآید: خداوند علیم، قادر و حکیم است و کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست. همچنین با مطالعه عالم طبیعت و آثار آن، هماهنگ بودن اجزا و مؤلفههای عالم طبیعت، به دست میآید. البته ممکن است در مواردی، برخی از موجودات به کمال شایسته خود نرسند، این امر منافات با عدل ندارد؛ زیرا جهان طبیعت عالم تزاحم است. | ||
== معنای عدل == | == معنای عدل == | ||
عدل | عدل را به معنای تقسیم کردن بهطور مساوی دانستهاند.<ref>راغب الاصفهانی، مفردات القرآن.</ref> همچنین عدل را در مقابل جور بودن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ماده عدل.</ref> و به معنای راستی و درستی، برابری و انصاف در داوری معنا کردهاند.<ref>المنجد فی اللغه، ماده عدل.</ref> در روایتی از امام علی(ع) عدالت وضع و قرار دادن هر شی در جایگاه مناسب آن معنا شده است.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref> خداوند از جهاتی به عدالت خوانده میشود: | ||
خداوند از | |||
== عدالت در آفرینش == | == عدالت در آفرینش == | ||
عدل در جهان آفرینش عبارت است از موزون بودن و هماهنگی | عدل در جهان آفرینش عبارت است از موزون بودن و هماهنگی میان اجزا و مؤلفههای عالم وجود؛ که این تناسب و توازن از جانب خداوند اعطا شده است، و ما از دو طریق این عدالت را کشف میکنیم: | ||
* خداوند علیم، قادر و حکیم است. او کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست. | * خداوند علیم، قادر و حکیم است. او کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست. | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
عدالت در قانونگذاری را عبارت از دادن حق به صاحب حق آن معنا کردهاند. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است؛ و کسی میتواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذیحق دهد که بر تمامی جنبههای وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد، و او خداوند است؛ لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع میکند. ممکن است در قوانین او تفاوتهایی به نظر برسد اما این تفاوت، ناشی از حکمت الهی میباشد و تبعیض و ظلم نیست.<ref>ر. ک. سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | عدالت در قانونگذاری را عبارت از دادن حق به صاحب حق آن معنا کردهاند. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است؛ و کسی میتواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذیحق دهد که بر تمامی جنبههای وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد، و او خداوند است؛ لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع میکند. ممکن است در قوانین او تفاوتهایی به نظر برسد اما این تفاوت، ناشی از حکمت الهی میباشد و تبعیض و ظلم نیست.<ref>ر. ک. سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | ||
منشأ ظلم یکی از دو امر است: | منشأ ظلم که در مقابل عدل است، یکی از دو امر است: جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.<ref>همان، ص۳۲۹.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |