automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ب: بنی اسرائیل در اثر پیمودن راه دراز دچار تشنگی و بی آبی شدند؛ حضرت موسی از خدا خواست که برای ایشان آبی بفرستد. خداوند فرمود، که عصایت را بر سنگ بزن تا دوازده چشمه به عدد اسباط بنی اسرائیل جاری شود. بعد از این آنها این سنگ را با خودشان حمل میکردند و هر جا تشنه میشدند همین کار را میکردند. | ب: بنی اسرائیل در اثر پیمودن راه دراز دچار تشنگی و بی آبی شدند؛ حضرت موسی از خدا خواست که برای ایشان آبی بفرستد. خداوند فرمود، که عصایت را بر سنگ بزن تا دوازده چشمه به عدد اسباط بنی اسرائیل جاری شود. بعد از این آنها این سنگ را با خودشان حمل میکردند و هر جا تشنه میشدند همین کار را میکردند. | ||
ج: بنی اسرائیل در بیابان از گرما بیتاب بودند. به فرمان خدا قطعه ابری بر سر آنها سایه افکند تا از حرارت خورشید در امان باشند. این موضوع مکرّر در قرآن ذکر شده است. از جمله | ج: بنی اسرائیل در بیابان از گرما بیتاب بودند. به فرمان خدا قطعه ابری بر سر آنها سایه افکند تا از حرارت خورشید در امان باشند. این موضوع مکرّر در قرآن ذکر شده است. از جمله {{قرآن|و ظلّلنا علیهم الغمام}} | ||
۳. معجزات حضرت داوود(ع): در قرآن درباره حضرت داوود و نیز حضرت سلیمان آیات زیادی داریم که خدا الطاف خاصّی به این پدر و پسر داشته است: از جمله این که به حضرت داوود صنعت «زرهسازی» را تعلیم داد و آهن را در دست ایشان نرم کرد که البتّه منکرین اعجاز این مسایل را هم به صورت سادهای تأویل میکنند؛ و آن را امر عادی میدانند. همینطور حضرت داوود(ع) موقعی که زبور را با صدای زیبا تلاوت میکرد کوهها و پرندگان همراهیش میکردند. قرآن در این آیه درباره معجزات وی میفرماید: {{قرآن|وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ | ۳. معجزات حضرت داوود(ع): در قرآن درباره حضرت داوود و نیز حضرت سلیمان آیات زیادی داریم که خدا الطاف خاصّی به این پدر و پسر داشته است: از جمله این که به حضرت داوود صنعت «زرهسازی» را تعلیم داد و آهن را در دست ایشان نرم کرد که البتّه منکرین اعجاز این مسایل را هم به صورت سادهای تأویل میکنند؛ و آن را امر عادی میدانند. همینطور حضرت داوود(ع) موقعی که زبور را با صدای زیبا تلاوت میکرد کوهها و پرندگان همراهیش میکردند. قرآن در این آیه درباره معجزات وی میفرماید: {{قرآن|وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ}}<ref>سبأ/ ۱۰، ۱۱.</ref> داوود را از سوی خود فضیلتی بزرگ دادیم (ما به کوهها و پرندگان گفتیم): ای کوهها و ای پرندگان! با او هم آواز شوید (با او تسبیح خدا گویید) و آهن را برایش نرم کردیم (و به او دستور دادیم:) زرههای کامل و فراخ بساز و حلقهها را به اندازه و متناسب کن<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن(۴ و۵) ص۱۰۷، ۱۰۸.</ref> | ||
۴. معجزات حضرت سلیمان: ۱. یکی از معجزاتی که به حضرت سلیمان داده شده بود این بود که آن حضرت سخن پرندگان را درک میکرد {{قرآن|وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ<ref>نمل/ ۱۶.</ref> سلیمان وارث داوود شد و گفت: ای مردم به ما زبان مرغان آموخته شده و از هر نعمتی ارزانی داشته شده است» شاید از این آیه استفاده شود که حضرت داوود هم چنین بود. چون میفرماید «عُلِّمنا» نمیفرماید: «عُلِّمتُ». | ۴. معجزات حضرت سلیمان: ۱. یکی از معجزاتی که به حضرت سلیمان داده شده بود این بود که آن حضرت سخن پرندگان را درک میکرد {{قرآن|وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ}}<ref>نمل/ ۱۶.</ref> سلیمان وارث داوود شد و گفت: ای مردم به ما زبان مرغان آموخته شده و از هر نعمتی ارزانی داشته شده است» شاید از این آیه استفاده شود که حضرت داوود هم چنین بود. چون میفرماید «عُلِّمنا» نمیفرماید: «عُلِّمتُ». | ||
۲. و باز از این آیات استفاده میشود که دانستن منطق حیوانات منحصر به پرندگان نبود نیست؛ بلکه حیوانات دیگر را هم شامل شود. چون سلیمان منطق مورچه را هم شنید: {{قرآن|یا ایها الَّنمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ …}}<ref>نمل/ ۱۸ و ۱۹.</ref> مورچه ای گفت: ای مورچگان به لانههای خود بروید سلیمان این سخن را شنید و درک کرد. {{قرآن|فتبسَّمَ ضاحکاً من قولِها …}} و از سخن او خندید. | ۲. و باز از این آیات استفاده میشود که دانستن منطق حیوانات منحصر به پرندگان نبود نیست؛ بلکه حیوانات دیگر را هم شامل شود. چون سلیمان منطق مورچه را هم شنید: {{قرآن|یا ایها الَّنمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ …}}<ref>نمل/ ۱۸ و ۱۹.</ref> مورچه ای گفت: ای مورچگان به لانههای خود بروید سلیمان این سخن را شنید و درک کرد. {{قرآن|فتبسَّمَ ضاحکاً من قولِها …}} و از سخن او خندید. |