پرش به محتوا

لعن و نفرین در زیارت عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
لعن به معنای راندن، دور کردن از روی غضب و نفرین کردن بیان شده است.
لعن به معنای راندن، دور کردن از روی غضب و نفرین کردن بیان شده است.


راغب اصفهانی می‌گوید: «اللعن الطرد و الإبعاد علی سبیل السخط، و ذلک من الله تعالی فی الآخره عقوبه و فی الدنیا انقطاع من قبول رحمته و توفیقه، و من الإنسان دعاء علی غیره»؛ «لعن دور کردن و راندن کسی به بگونه ناراحتی است که در قیامت از جانب خدا یک نوع عقوبت محسوب می‌شود، ولی در دنیا از طرف خداوند دوری از رحمت وسلب توفیق عبد و از جانب بندگان دعا علیه دیگری است».<ref>راغب اصفهانی؛ المفردات، ص۴۵۱.</ref>
راغب اصفهانی می‌گوید: «لعن، دور کردن و راندن کسی به گونه ناراحتی است که در قیامت از جانب خدا یک نوع عقوبت محسوب می‌شود، ولی در دنیا از طرف خداوند دوری از رحمت و سلب توفیق عبد و از جانب بندگان دعا علیه دیگری است».<ref>راغب اصفهانی؛ المفردات، ص۴۵۱.</ref>


به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده: «طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه»؛ «خدای بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معنای دور کردن او از بهشت و همسایگی فرشتگان است».
به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده: «طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه»؛ «خدای بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معنای دور کردن او از بهشت و همسایگی فرشتگان است».


== معنای لعن در زیارت عاشورا ==
== معنای لعن در زیارت عاشورا ==
لعن در زیارت عاشورا به معنای دشنام و سب نیست. بلکه لعن به نوعی نفرین در حق کسانی است که جنایت های بزرگی مرتکب شده اند.
لعن در زیارت عاشورا به معنای دشنام و سب نیست. بلکه لعن به نوعی نفرین در حق کسانی است که جنایت‌های بزرگی مرتکب شده‌اند.


== فلسفه لعن ==
== فلسفه لعن ==
در تبیین فلسفه سبّ و لعن از مجموعه آیات چنین به دست می‌آید که محوریّت ایمان و توحید دو چیز است؛ یکی پذیرش ولایت الهی ـ تولّا ـ و دیگری برائت و تنفر.
فلسفه لعن را می‌توان در چند اصل بیان نمود:
فلسفه لعن را می‌توان در چند اصل بیان نمود:


۱. لعن مظهر تبرّی و برائت جستن از کافران و ستمگران است؛ چرا که یکی از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویی حب و بغض برای خدا نشانه کمال ایمان است {{متن عربی|مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ .|ترجمه=کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمنی ورزد و برای خدا بخشایش کند ایمانش کامل است}}<ref>کلینی، محمد؛ کافی، ج۳، ص۱۸۹.</ref> روشن است که دشمنی با دشمنان خدا از راه‌های گوناگون ممکن است که یکی از آنها لعن و نفرین است».
۱. لعن مظهر تبرّی و برائت جستن از کافران و ستمگران است؛ چرا که یکی از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویی حب و بغض برای خدا نشانه کمال ایمان است {{متن عربی|مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ .|ترجمه=کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمنی ورزد و برای خدا بخشایش کند ایمانش کامل است}}<ref>کلینی، محمد؛ کافی، ج۳، ص۱۸۹.</ref> روشن است که دشمنی با دشمنان خدا از راه‌های گوناگون ممکن است که یکی از آنها لعن و نفرین است».


۲. لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است؛ در زمانی که گروهی مورد ستم قرار گرفته و نمی‌توانند از حقوق خود دفاع نمایند، راهی جز نفرین و لعن ستمگران ندارند. امروزه مسلمانان جهان از آمریکا به راه‌های گوناگون از جمله لعن و نفرین یا به عبارت دیگر با شعار مرگ بر آمریکا، ابراز تنفر می‌نمایند و این خود افزون بر آن که یک نوع مبارزه است، موجب انسجام و اتحاد مسلمانان می‌شود.
۲. لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است؛ در زمانی که گروهی مورد ستم قرار گرفته و نمی‌توانند از حقوق خود دفاع نمایند، راهی جز نفرین و لعن ستمگران ندارند.


۳. لعن و نفرین موجب شناخت حق از باطل می‌گردد؛ یعنی هر چیزی که استحقاق لعن دارد، باطل و هر چه نباید لعن شود، حق است.
۳. لعن و نفرین موجب شناخت حق از باطل می‌گردد؛ یعنی هر چیزی که استحقاق لعن دارد، باطل و هر چه نباید لعن شود، حق است.
خط ۳۴: خط ۳۲:
از این رو مردم با لعن و نفرین نه تنها سردمداران شر و بدی را از خود دور می‌سازند بلکه راه و روش آنان را نیز مذمّت نموده و در مقابل راه حق، عدالت و تقوا ترویج می‌شود.
از این رو مردم با لعن و نفرین نه تنها سردمداران شر و بدی را از خود دور می‌سازند بلکه راه و روش آنان را نیز مذمّت نموده و در مقابل راه حق، عدالت و تقوا ترویج می‌شود.


قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل می‌فرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ»؛ «و هنگامی که ابراهیم به (نا) پدری خود و قومش گفت: من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم».<ref>زخرف/ ۲۶.</ref>
== بیزاری از مشرکان در قرآن ==
 
قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل می‌فرماید: {{قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ|ترجمه=و ابراهيم به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما مى‌پرستيد بيزارم|سوره=زخرف|آیه=۲۶}}
'''برخی از مصادیق کسانی که بیزاری از آنان واجب است:'''
 
مغضوبان خداوند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»؛ «ای مؤمنان هرگز قومی را که خدا بر آنان غضب کرده یار خود مگیرید».<ref>ممتجنه /۱۳.</ref>


ستمگران بر مسلمانان: «إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَی إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «خداوند شما را ـ از عدالت و نیکی ـ با کسانی که شما را از وطن خود بیرون نموده و با شما جنگ کردند و با یکدیگر همدست شدند نهی می‌کند و هر کس آنان را دوست بگیرد، ستمکار است».<ref>ممتحنه /۹.</ref>
در جایی دیگر می فرماید کسانی که خداوند بر آنان غضب کرده است یار و دوست خود مگیرید: {{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ|ترجمه=اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، با مردمى كه خدا بر آنها خشم گرفته است دوستى مكنيد.|سوره=ممتحنه|آیه=۱۳}}


کافران: آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان می‌کند، در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان می‌کند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار می‌گیرند و این به خاطر کفر و لجاجت شان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد.<ref>بقره /۸۸.</ref>
خداوند مسلمانان را نهی کرده است که با ستمگران و ظالمان دوستی کنند.<ref>ممتحنه /۹.</ref> آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان می‌کند، در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان می‌کند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار می‌گیرند و این به خاطر کفر و لجاجت شان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد.<ref>بقره /۸۸.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۱۵٬۲۵۶

ویرایش