لعن و نفرین در زیارت عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:




لعن، نفرینی است همراه با خشم و ناراحتی که قطع رحمت برای شخص ملعون را از خداوند طلب می‌کند. در زیارت عاشورا که منسوب به امام باقر(ع) است لعن های زیادی نسبت به ظالمان و ستمگران و قاتلان امام حسین(ع) و دشمنان اهل بیت(ع) آمده است که معنای آن این است که این افراد از رحمت خداوند دور باشند و عذاب الهی را بر آنان طلب می کند.


== معنای لعن ==
== معنای لعن ==
خط ۱۴: خط ۱۶:
به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده: «طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه»؛ «خدای بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معنای دور کردن او از بهشت و همسایگی فرشتگان است».
به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده: «طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه»؛ «خدای بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معنای دور کردن او از بهشت و همسایگی فرشتگان است».


== سب و شتم در لغت ==
== معنای لعن در زیارت عاشورا ==
ابن أثیر: «السبّ: الشتم»<ref>ابن اثیر؛ النهایه، ج۴، ص۳۳۰.</ref>؛ «سب همان شتم (ناسزا و فحش) است».
لعن در زیارت عاشورا به معنای دشنام و سب نیست. بلکه لعن به نوعی نفرین در حق کسانی است که جنایت های بزرگی مرتکب شده اند.
 
در قرآن واژهٔ " لعن " در مصادیق گوناگون بیان شده است اما واژهٔ "سبّ " (دشنام زشت و دردناک) دو مورد آن هم در یک آیه بیان شده است که در آنجا بیان می‌کند که: «معبودهای مشرکان را دشنام نگویید زیرا که آنها هم از روی جهل معبودهای شما را دشنام می‌گویند».<ref>انعام / ۱۰۸.</ref>
 
البته باید توجه نمود که این آیه نشانگر لزوم رعایت احترام به مقدسات دیگران و حتی بت‌های مشرکان نیست؛ بلکه نهی و جلوگیری «سبّ»، بدین جهت است که دشنام گفتن به مقدسات بت پرستان، موجب می‌شود که آنان نیز خداوند را دشنام گویند؛ چرا که اگر احترام به مقدسات مشرکان لازم بود، حضرت ابراهیم «ع» و پیامبر اسلام، بت‌ها را نمی‌شکستند و قرآن عمل حضرت ابراهیم را فضیلت نمی‌دانست.
 
مرحوم شیخ انصاری می‌فرماید: اصل در دین، احترام مؤمن است و جز در مواردی که به‌طور یقین ثابت نشده ـ کسی را ـ نمی‌توان از این اصل استثنا و جدا کرد؛ نظیر غیبت کسی که آشکارا فساد انجام می‌دهد، چنان‌که در سب و دشنام بدعت گذار و متجاهر به فسق این استثنا وجود دارد.
 
بنابراین سبّ و شتم همیشه مذموم نیست و از آیه (لا تسبّوا) حکم مذمت کلی سبّ فهمیده نمی‌شود، بلکه آیه یاد شده تصریح دارد که در شرایط خاص نباید موجب تحریک احساسات مخالفان را فراهم آورد.
 
پس واژه سبّ و لعن از نظر مفهوم در دو مقوله جداگانه قرار دارد و از جهت حکمی، هر یک حکم خاص خود را دارند.
 
لعن موجب بازدارندگی و عبرت آموزی است، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوی خوبی‌ها و ابراز بیزاری از بدی‌ها می‌شود


== فلسفه لعن ==
== فلسفه لعن ==
خط ۴۵: خط ۳۵:


قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل می‌فرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ»؛ «و هنگامی که ابراهیم به (نا) پدری خود و قومش گفت: من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم».<ref>زخرف/ ۲۶.</ref>
قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل می‌فرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ»؛ «و هنگامی که ابراهیم به (نا) پدری خود و قومش گفت: من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم».<ref>زخرف/ ۲۶.</ref>
در جای دیگر می‌فرماید: «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ»؛ «چون برای ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست از او بیزاری جست چرا که ابراهیم شخصی بردبار و خداترس بود».<ref>توبه /۱۱۴.</ref>


'''برخی از مصادیق کسانی که بیزاری از آنان واجب است:'''
'''برخی از مصادیق کسانی که بیزاری از آنان واجب است:'''
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵

ویرایش