automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
فلسفه لعن را میتوان در چند اصل بیان نمود: | فلسفه لعن را میتوان در چند اصل بیان نمود: | ||
۱ | ۱. لعن مظهر تبرّی و برائت جستن از کافران و ستمگران است؛ چرا که یکی از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویی حب و بغض برای خدا نشانه کمال ایمان است {{متن عربی|مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ .|ترجمه=کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمنی ورزد و برای خدا بخشایش کند ایمانش کامل است}}<ref>کلینی، محمد؛ کافی، ج۳، ص۱۸۹.</ref> روشن است که دشمنی با دشمنان خدا از راههای گوناگون ممکن است که یکی از آنها لعن و نفرین است». | ||
۲. لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است؛ در زمانی که گروهی مورد ستم قرار گرفته و نمیتوانند از حقوق خود دفاع نمایند، راهی جز نفرین و لعن ستمگران ندارند. امروزه مسلمانان جهان از آمریکا به راههای گوناگون از جمله لعن و نفرین یا به عبارت دیگر با شعار مرگ بر آمریکا، ابراز تنفر مینمایند و این خود افزون بر آن که یک نوع مبارزه است، موجب انسجام و اتحاد مسلمانان میشود. | ۲. لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است؛ در زمانی که گروهی مورد ستم قرار گرفته و نمیتوانند از حقوق خود دفاع نمایند، راهی جز نفرین و لعن ستمگران ندارند. امروزه مسلمانان جهان از آمریکا به راههای گوناگون از جمله لعن و نفرین یا به عبارت دیگر با شعار مرگ بر آمریکا، ابراز تنفر مینمایند و این خود افزون بر آن که یک نوع مبارزه است، موجب انسجام و اتحاد مسلمانان میشود. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در جای دیگر میفرماید: «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ»؛ «چون برای ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست از او بیزاری جست چرا که ابراهیم شخصی بردبار و خداترس بود».<ref>توبه /۱۱۴.</ref> | در جای دیگر میفرماید: «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ»؛ «چون برای ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست از او بیزاری جست چرا که ابراهیم شخصی بردبار و خداترس بود».<ref>توبه /۱۱۴.</ref> | ||
برخی از مصادیق کسانی که بیزاری از آنان واجب است: | '''برخی از مصادیق کسانی که بیزاری از آنان واجب است:''' | ||
مغضوبان خداوند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»؛ «ای مؤمنان هرگز قومی را که خدا بر آنان غضب کرده یار خود مگیرید».<ref>ممتجنه /۱۳.</ref> | مغضوبان خداوند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»؛ «ای مؤمنان هرگز قومی را که خدا بر آنان غضب کرده یار خود مگیرید».<ref>ممتجنه /۱۳.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
کافران: آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان میکند، در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان میکند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار میگیرند و این به خاطر کفر و لجاجت شان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد.<ref>بقره /۸۸.</ref> | کافران: آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان میکند، در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان میکند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار میگیرند و این به خاطر کفر و لجاجت شان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد.<ref>بقره /۸۸.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |