automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۸
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== حکومت دینی، تنها حکومت مشروع == | == حکومت دینی، تنها حکومت مشروع == | ||
یکی از اهداف مهم آفرینش انسان، رسیدن به نهایت بندگی است و از آنجا که این مهم بدون جامعه سالم امکانپذیر نیست، یکی از اهداف مهم حکومت تأمین بسترهای مناسب در جهت کسب رضایت خداوند است همچنین بر اساس عقاید دینی مسلمین که از پشتوانه عقلی و نقلی محکم برخوردار است، حاکمیت واقعی از آن خداوند بوده و او در کنار ربوبیت تکوینی ربوبیت تشریعی نیز دارد<ref>مصباح یزدی، محمّدتقی، خداشناسی در قرآن (معارف قرآن ۳–۱)، قم: ۱۳۷۸، چ۲، ص۴۹.</ref> و بر همین اساس هم هر نوع حاکمیت غیر از خداوند باید مورد تأیید او باشد و گرنه نامشروع خواهد بود. بعلاوه اینکه سیاست همان اعمال، قواعد و الگوهایی است که حکومت اسلامی اعمال میکند تا جامعه اسلامی در کنار رسیدن به اهداف مادی، بتواند به بهترین شکل ممکن در مسیر الهی گام برداشته و رفتارهای متناسب با این هدف عالی داشته باشند. | یکی از اهداف مهم آفرینش انسان، رسیدن به نهایت بندگی است و از آنجا که این مهم بدون جامعه سالم امکانپذیر نیست، یکی از اهداف مهم حکومت تأمین بسترهای مناسب در جهت کسب رضایت خداوند است. همچنین بر اساس عقاید دینی مسلمین که از پشتوانه عقلی و نقلی محکم برخوردار است، حاکمیت واقعی از آن خداوند بوده و او در کنار ربوبیت تکوینی ربوبیت تشریعی نیز دارد<ref>مصباح یزدی، محمّدتقی، خداشناسی در قرآن (معارف قرآن ۳–۱)، قم: ۱۳۷۸، چ۲، ص۴۹.</ref> و بر همین اساس هم هر نوع حاکمیت غیر از خداوند باید مورد تأیید او باشد و گرنه نامشروع خواهد بود. بعلاوه اینکه سیاست همان اعمال، قواعد و الگوهایی است که حکومت اسلامی اعمال میکند تا جامعه اسلامی در کنار رسیدن به اهداف مادی، بتواند به بهترین شکل ممکن در مسیر الهی گام برداشته و رفتارهای متناسب با این هدف عالی داشته باشند. | ||
بر این اساس، دین در متن سیاست قرار دارد و نه در حاشیه آن و وظیفه حاکم اسلامی عبارت است از ایجاد بستر مناسب در جهت حرکت جامعه در مسیری که خداوند متعال برای آن تعیین کرده است. و این همان چیزی است که لازم میسازد حاکم جامعه دینی یک فقیه | بر این اساس، دین در متن سیاست قرار دارد و نه در حاشیه آن و وظیفه حاکم اسلامی عبارت است از ایجاد بستر مناسب در جهت حرکت جامعه در مسیری که خداوند متعال برای آن تعیین کرده است. و این همان چیزی است که لازم میسازد حاکم جامعه دینی یک فقیه باشد؛ زیرا زمانی ما میتوانیم بگوییم لازم نیست حاکم جامعه اسلامی فقیه باشد که دینی بودن سیاست را در حاشیه قرار دهیم. | ||
دیانت روح سیاست جامعه اسلامی است و این روح را کسی میتواند نگه دارد که کار کرده در دین باشد وگرنه یک مقلد نخواهد توانست در مدیریت کلان کشور موفق باشد و در عین حال جامعه را نیز در مسیر دینی نگه دارد و اصولاً اعتقاد به مدیریت تقلیدی آن هم در سطح مدیریت کلان یک جامعه عاقلانه نخواهد بود. | دیانت روح سیاست جامعه اسلامی است و این روح را کسی میتواند نگه دارد که کار کرده در دین باشد وگرنه یک مقلد نخواهد توانست در مدیریت کلان کشور موفق باشد و در عین حال جامعه را نیز در مسیر دینی نگه دارد و اصولاً اعتقاد به مدیریت تقلیدی آن هم در سطح مدیریت کلان یک جامعه عاقلانه نخواهد بود. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۵: | ||
طرح چنین نظراتی در صورتی امکان دارد که اسلام نظر اثباتی در مورد شرایط رهبری و رهبر نداشته باشد. این در حالی است که متون دینی که ما در دسترس داریم شرایط و پیش شرطهای رهبری و شخص متصدی این منصب را به خوبی تبیین کرده و حدود و ثغور آن را بیان کرده و این همان چیزی است که جامعیّت دین مقدس اسلام را میرساند. | طرح چنین نظراتی در صورتی امکان دارد که اسلام نظر اثباتی در مورد شرایط رهبری و رهبر نداشته باشد. این در حالی است که متون دینی که ما در دسترس داریم شرایط و پیش شرطهای رهبری و شخص متصدی این منصب را به خوبی تبیین کرده و حدود و ثغور آن را بیان کرده و این همان چیزی است که جامعیّت دین مقدس اسلام را میرساند. | ||
=== حاکمیت فقیه === | |||
بنابراین در مورد جامعه اسلامی باید گفت؛ احکام و دستورات اسلام مختص به زمان خاصی نبوده و ابدی میباشد. همچنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «حلال محمد حلال ابداً الی یوم القیامه و حرامه حرام ابداً الی یوم القیامه»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، ج ۲، ص۱۷، ح ۲</ref> لازم است که امکان اجرای این دستورات در زمان غیبت نیز فراهم باشد و این نخواهد بود مگر با وجود رهبری شایسته و حکومتی که هدف اصلی حفظ و ترویج ارزشهای اسلامی باشد. و اوامر و نواهی حاکم اسلامی نیز در جهت اجرای احکام الهی است و این اوامر و نواهی زمینهساز همان حکم اولی و دائر بر وجوب اطاعت از اوامر و نواهی اولیالامر میباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکومت اسلامی و ولایت فقیه قم: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۵، ص۹۲.</ref> | بنابراین در مورد جامعه اسلامی باید گفت؛ احکام و دستورات اسلام مختص به زمان خاصی نبوده و ابدی میباشد. همچنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «حلال محمد حلال ابداً الی یوم القیامه و حرامه حرام ابداً الی یوم القیامه»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، ج ۲، ص۱۷، ح ۲</ref> لازم است که امکان اجرای این دستورات در زمان غیبت نیز فراهم باشد و این نخواهد بود مگر با وجود رهبری شایسته و حکومتی که هدف اصلی حفظ و ترویج ارزشهای اسلامی باشد. و اوامر و نواهی حاکم اسلامی نیز در جهت اجرای احکام الهی است و این اوامر و نواهی زمینهساز همان حکم اولی و دائر بر وجوب اطاعت از اوامر و نواهی اولیالامر میباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکومت اسلامی و ولایت فقیه قم: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۵، ص۹۲.</ref> | ||