automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
دلیل اصلی در اینکه زن نمیتواند قاضی باشد و در قضاوت ذکوریت شرط است؛ روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) میباشد: | دلیل اصلی در اینکه زن نمیتواند قاضی باشد و در قضاوت ذکوریت شرط است؛ روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) میباشد: | ||
۱. [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمود: {{متن عربی|لَنْ يُفْلِحَ قَوْمٌ وَلَّوْا أَمْرَهُمْ امْرَأَةً|ترجمه=مردمی که زن بر آنها ولایت و حکومت کند رستگار نخواهد شد}}<ref>سنن بیهقی، ج۱۰، ص۱۱۶ به نقل از نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۲، ج۴۰، ص۱۴.</ref> در مورد سند این روایت میگویند راویان این حدیث قابل اعتماد نیستند، همچون حسن بصری. و در منابع اصلی شیعه هم نیامده است. و متن روایت هم اضطراب دارد.<ref>مجله حوزه، فروردین ماه ۱۳۹۱- شماره ۱۶۳، تحقیق و بررسی حدیث مشهور «لن یفلِحَ قوم ولّوا امرهم إمرأة»، علی اکبر ذاکری</ref> آیت الله صانعی که موافق قضاوت زن است درباره این روایت میگوید که این روایت ضعف سند دارد و با عقل و تجربه هم نمی سازد.<ref>درس خارج فقه، کتاب القضاء، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله صانعی | ۱. [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمود: {{متن عربی|لَنْ يُفْلِحَ قَوْمٌ وَلَّوْا أَمْرَهُمْ امْرَأَةً|ترجمه=مردمی که زن بر آنها ولایت و حکومت کند رستگار نخواهد شد}}<ref>سنن بیهقی، ج۱۰، ص۱۱۶ به نقل از نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۲، ج۴۰، ص۱۴.</ref> در مورد سند این روایت میگویند راویان این حدیث قابل اعتماد نیستند، همچون حسن بصری. و در منابع اصلی شیعه هم نیامده است. و متن روایت هم اضطراب دارد.<ref>مجله حوزه، فروردین ماه ۱۳۹۱- شماره ۱۶۳، تحقیق و بررسی حدیث مشهور «لن یفلِحَ قوم ولّوا امرهم إمرأة»، علی اکبر ذاکری</ref> آیت الله صانعی که موافق قضاوت زن است درباره این روایت میگوید که این روایت ضعف سند دارد و با عقل و تجربه هم نمی سازد.<ref name=":0">درس خارج فقه، کتاب القضاء، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله صانعی | ||
[http://saanei.xyz/?view=01,02,10,1486,0]</ref> | [http://saanei.xyz/?view=01,02,10,1486,0]</ref> | ||
۲. امام باقر(ع) فرمود: {{متن عربی|إنّ المرأةَ لا تُولَّى القَضاءَ و لا تُولَّى الإمارَةَ|ترجمه=زن نه عهده دار مسند قضاوت مى شود و نه عهده دار منصب امارت.}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب السلامیه، ج۱۰۳، ص۲۵۴ و جواهر، پیشین، ج۴۰، ص۱۴.</ref> | ۲. امام باقر(ع) فرمود: {{متن عربی|إنّ المرأةَ لا تُولَّى القَضاءَ و لا تُولَّى الإمارَةَ|ترجمه=زن نه عهده دار مسند قضاوت مى شود و نه عهده دار منصب امارت.}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب السلامیه، ج۱۰۳، ص۲۵۴ و جواهر، پیشین، ج۴۰، ص۱۴.</ref> آیت الله علیدوست این روایت را از جهت سند و دلالت ضعیف میداند.<ref>درس خارج فقه قضاء، آیت الله علیدوست، پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت لله علیدوست.[http://a-alidoost.ir/persian/lessons/23552/]</ref> | ||
۳. در روایت دیگر میخوانیم که خداوند هنگام خروج حواء از بهشت سخنانی فرمود: از جمله خطاب کرد «ولم اجعل منکنّ حاکماً و لا ابعث منکن بنیاً؛<ref>همان.</ref> از شما زنها در دنیا حاکم (و قاضی) قرار ندادم و همچنین پیغمبری از بین زنان مبعوث نخواهد شد.» | ۳. در روایت دیگر میخوانیم که خداوند هنگام خروج حواء از بهشت سخنانی فرمود: از جمله خطاب کرد «ولم اجعل منکنّ حاکماً و لا ابعث منکن بنیاً؛<ref>همان.</ref> از شما زنها در دنیا حاکم (و قاضی) قرار ندادم و همچنین پیغمبری از بین زنان مبعوث نخواهد شد.» | ||
خط ۳۰: | خط ۲۹: | ||
۴. امام صادق(ع) از پیامبر اسلام نقل نموده که حضرت به علی(ع) فرمود: «یا علی لیس علی المرأه جمعه و لا جماعه… و لاتولی القضاء؛<ref>حرعاملی، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۶، باب ۲ روایت ۱.</ref> علی جان! بر زنها شرکت در نماز جمعه و جماعت لازم نیست، و همچنین عهدهدار قضا (و قضاوت) نمیتوانند باشند.» | ۴. امام صادق(ع) از پیامبر اسلام نقل نموده که حضرت به علی(ع) فرمود: «یا علی لیس علی المرأه جمعه و لا جماعه… و لاتولی القضاء؛<ref>حرعاملی، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۶، باب ۲ روایت ۱.</ref> علی جان! بر زنها شرکت در نماز جمعه و جماعت لازم نیست، و همچنین عهدهدار قضا (و قضاوت) نمیتوانند باشند.» | ||
روایاتی چون مقبوله عمربن حنظله<ref>همان، ص۴، روایت ۳.</ref> و حسنه ابی خدیجه که دستور داده در امر قضاوت و تقلید به مرد رجوع کنید: «انظروا الی رجل»<ref>همان، باب ۱، صفات قاضی.</ref> فهم عرفی از آنها این است که به زن نمیتوان به عنوان قاضی رجوع کرد. چون اراده شارع بر این است که زنها در حد امکان از نامحرم بدور باشند، و با آنها مواجه نشوند، لذا راضی نشده که امام جماعت مردان باشد… پس نمیتواند قاضی باشند.<ref>تبریزی، میرزا جواد، اسس القضاء و الشهاده، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ هـ ق، ص۱۵.</ref> | روایاتی چون مقبوله عمربن حنظله<ref>همان، ص۴، روایت ۳.</ref> و حسنه ابی خدیجه که دستور داده در امر قضاوت و تقلید به مرد رجوع کنید: «انظروا الی رجل»<ref>همان، باب ۱، صفات قاضی.</ref> فهم عرفی از آنها این است که به زن نمیتوان به عنوان قاضی رجوع کرد. چون اراده شارع بر این است که زنها در حد امکان از نامحرم بدور باشند، و با آنها مواجه نشوند، لذا راضی نشده که امام جماعت مردان باشد… پس نمیتواند قاضی باشند.<ref>تبریزی، میرزا جواد، اسس القضاء و الشهاده، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ هـ ق، ص۱۵.</ref> وقتی شارع رضایت به امام جماعت بودن زنان نداده است. چگونه راضی میشود زن مرجع تقلید یا قاضی باشد، و مکرراً مورد سؤال نامحرمان و در معرض دید آنها قرار گیرد، این مسئله است که در اذهان مردم ریشه دارد (ارتکاز قطعی عند المشرعه) و باعث یقین انسان میشود.<ref>خوئی، التنقیح فی شرح عروه الوثقی، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ دوم، ج۱، ص۲۲۶.</ref> | ||
'''اجماع:''' | '''اجماع:''' | ||
مدرک دیگر برای اینکه زن نمیتواند قاضی باشد، اتفاق علماء و مراجع در طول اعصار است که زن نمیتواند بر منصب قضاوت قرار بگیرد.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۴۰، ص۱۴.</ref> | مدرک دیگر برای اینکه زن نمیتواند قاضی باشد، اتفاق علماء و مراجع در طول اعصار است که زن نمیتواند بر منصب قضاوت قرار بگیرد.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۴۰، ص۱۴.</ref> برخی ادعای اجماع را رد کردهاند.<ref name=":0" /> | ||
اصل عدم: دلیل دیگر این است که روایات نصب فقهاء در زمان غیبت بعنوان مرجع و قاضی، اختصاص به مردان دارد، چون در بعضی از آنها تصریح شده به این امر مانند «اجعلوا بینکم رجلاً قد عرف حلالنا و حرامنا»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۸، ص۲۰۰.</ref> اگر شک کنیم که این روایات شامل زنها هم میشود یا نمیشود؟ اصل عدم اذن و اجازه شارع است، و این اصل خود دلیل دیگری بر مسئله است.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۱۱، ص۱۴.</ref> | اصل عدم: دلیل دیگر این است که روایات نصب فقهاء در زمان غیبت بعنوان مرجع و قاضی، اختصاص به مردان دارد، چون در بعضی از آنها تصریح شده به این امر مانند «اجعلوا بینکم رجلاً قد عرف حلالنا و حرامنا»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۸، ص۲۰۰.</ref> اگر شک کنیم که این روایات شامل زنها هم میشود یا نمیشود؟ اصل عدم اذن و اجازه شارع است، و این اصل خود دلیل دیگری بر مسئله است.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۱۱، ص۱۴.</ref> |