پرش به محتوا

جن یا فرشته بودن ابلیس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
به دلایل زیر می‌توان گفت ابلیس از جنس فرشتگان نبود، بلکه از طایفه جن بوده است:
به دلایل زیر می‌توان گفت ابلیس از جنس فرشتگان نبود، بلکه از طایفه جن بوده است:


۱ـ ابلیس دارای اولاد و ذریه است و فرشتگان فرزند ندارند.}}<ref>کهف/۵۰.</ref>
۱ـ ابلیس دارای اولاد و ذریه است و فرشتگان فرزند ندارند.<ref>کهف/۵۰.</ref>


۲ـ فرشتگان معصومند، چنان‌که در قرآن نیز تصریح شده است.<ref>تحریم/۶.</ref> در حالی که ابلیس چنین نیست لذا لازم است از جنس فرشتگان باشد.
۲ـ فرشتگان معصومند، چنان‌که در قرآن نیز تصریح شده است.<ref>تحریم/۶.</ref> در حالی که ابلیس چنین نیست لذا لازم است از جنس فرشتگان باشد.
خط ۲۱: خط ۲۱:
دلایل کسانی که به فرشته بودن ابلیس معتقدند:
دلایل کسانی که به فرشته بودن ابلیس معتقدند:


۱ـ خداوند در آیه {{قرآن|فسجدوا الا ابلیس…<ref>فاطر/۱.</ref> ابلیس را از فرشتگان استثنا نموده است و همین استثنا دلیل بر این است که ابلیس از فرشتگان است، زیرا استثنا ظهور در اتصال دارد نه انقطاع و انفصال.
۱ـ خداوند در آیه {{قرآن|فسجدوا الا ابلیس}}<ref>فاطر/۱.</ref> ابلیس را از فرشتگان استثنا نموده است و همین استثنا دلیل بر این است که ابلیس از فرشتگان است، زیرا استثنا ظهور در اتصال دارد نه انقطاع و انفصال.


۲ـ اگر ابلیس از فرشتگان نبود امر خدا در آیه «اسجدوا لآدم» شامل او نمی‌شد و اگر مشمول این امر نمی‌گشت غیرممکن بود که خودداری او از فرمان سجده سرکشی و عصیان به حساب آید و همین دلیل بر این است که ابلیس از جنس ملائکه بوده است.
۲ـ اگر ابلیس از فرشتگان نبود امر خدا در آیه «اسجدوا لآدم» شامل او نمی‌شد و اگر مشمول این امر نمی‌گشت غیرممکن بود که خودداری او از فرمان سجده سرکشی و عصیان به حساب آید و همین دلیل بر این است که ابلیس از جنس ملائکه بوده است.
خط ۲۷: خط ۲۷:
در پاسخ به دلیل اول باید گفت: در آیه قرینه وجود دارد که استثنا منقطع است نه متصل، بنابراین لازمه استثنا این نیست که ابلیس از جنس ملائکه باشد چنان‌که در آیه تصریح شده که ابلیس از جنیان است.
در پاسخ به دلیل اول باید گفت: در آیه قرینه وجود دارد که استثنا منقطع است نه متصل، بنابراین لازمه استثنا این نیست که ابلیس از جنس ملائکه باشد چنان‌که در آیه تصریح شده که ابلیس از جنیان است.


از دلیل دوم پاسخ داده شده که: ابلیس در این امر از باب غلبه داخل بود زیرا او با ملائکه همنشینی داشت و ظاهر امر شامل او نیز شده است اما این دلیل نمی‌شود که او از جنس ملائکه باشد همان‌طور که منافقان در خطاب {{قرآن|یا ایها الذین امنوا}} داخلند با آن که ایمان ندارند.}}<ref>رجایی تهرانی، علی‌رضا، جن و شیطان، قم، نبوغ، ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۹، ۳۱، و رجایی تهران، علی‌رضا، فرشتگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶،
از دلیل دوم پاسخ داده شده که: ابلیس در این امر از باب غلبه داخل بود زیرا او با ملائکه همنشینی داشت و ظاهر امر شامل او نیز شده است اما این دلیل نمی‌شود که او از جنس ملائکه باشد همان‌طور که منافقان در خطاب {{قرآن|یا ایها الذین امنوا}} داخلند با آن که ایمان ندارند.<ref>رجایی تهرانی، علی‌رضا، جن و شیطان، قم، نبوغ، ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۹، ۳۱، و رجایی تهران، علی‌رضا، فرشتگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶،


ج ۱، ص۳۹، ۴۱.</ref>
ج ۱، ص۳۹، ۴۱.</ref>
خط ۳۹: خط ۳۹:
مکلف بودن ملائکه
مکلف بودن ملائکه


از آیه ۶ سوره تحریم استنباط می‌شود که ملائکه محض اطاعتند و در آن‌ها معصیت وجود ندارد و اطلاق در آیه شامل دنیا و آخرت می‌شود. پس آنان نه در دنیا عصیان دارند و نه در آخرت و تکلیف فرشتگان از سنخ تکلیف در اجتماع بشری نیست، زیرا تکلیف آن است که تکلیف کننده اراده خود را متعلق به فصل مکلف می‌کند و این تعلیق امری است اعتباری که به دنبال آن پای ثواب و عقاب به میان می‌آید که در صورت اطاعت متعلق به پاداش و در صورت عصیان سزاوار کیفر می‌گردد زیرا انسان موجودی مختار آفریده شده است اما در غیر ظرف اجتماع، مثلاً در میان ملائکه که زندگی آن‌ها اجتماعی نیست و اعتبار در آن راه ندارد و مختار به معصیت نیستند و فرض طاعت و معصیت در مورد آن‌ها مصداق پیدا نمی‌کند. آری فرشتگان نیز از آفریده‌های نورانی الهی هستند که اراده نمی‌کنند مگر آنچه را که خدا اراده کرده باشد.{{قرآن|بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون.<ref>انبیاء/۲۶، ۲۷.</ref> به همین دلیل در عالم فرشتگان جزا و پاداشی نیست و در حقیقت مکلف به تکالیف تکوینی‌اند نه تشریعی که مکلف بودن آنان نیز به دلیل اختلاف درجات آن‌ها گوناگون است. چنان‌چه می‌فرماید: {{قرآن|و ما منا الا له مقام معلوم}}.<ref>صافات/۱۶۴، طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۴، نقل از اکبر دهقان، هزار و یک نکته از قرآن کریم، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ص۵۴۳، ۵۴۴.</ref>
از آیه ۶ سوره تحریم استنباط می‌شود که ملائکه محض اطاعتند و در آن‌ها معصیت وجود ندارد و اطلاق در آیه شامل دنیا و آخرت می‌شود. پس آنان نه در دنیا عصیان دارند و نه در آخرت و تکلیف فرشتگان از سنخ تکلیف در اجتماع بشری نیست، زیرا تکلیف آن است که تکلیف کننده اراده خود را متعلق به فصل مکلف می‌کند و این تعلیق امری است اعتباری که به دنبال آن پای ثواب و عقاب به میان می‌آید که در صورت اطاعت متعلق به پاداش و در صورت عصیان سزاوار کیفر می‌گردد زیرا انسان موجودی مختار آفریده شده است اما در غیر ظرف اجتماع، مثلاً در میان ملائکه که زندگی آن‌ها اجتماعی نیست و اعتبار در آن راه ندارد و مختار به معصیت نیستند و فرض طاعت و معصیت در مورد آن‌ها مصداق پیدا نمی‌کند. آری فرشتگان نیز از آفریده‌های نورانی الهی هستند که اراده نمی‌کنند مگر آنچه را که خدا اراده کرده باشد.{{قرآن|بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون}}<ref>انبیاء/۲۶، ۲۷.</ref> به همین دلیل در عالم فرشتگان جزا و پاداشی نیست و در حقیقت مکلف به تکالیف تکوینی‌اند نه تشریعی که مکلف بودن آنان نیز به دلیل اختلاف درجات آن‌ها گوناگون است. چنان‌چه می‌فرماید: {{قرآن|و ما منا الا له مقام معلوم}}.<ref>صافات/۱۶۴، طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۴، نقل از اکبر دهقان، هزار و یک نکته از قرآن کریم، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ص۵۴۳، ۵۴۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش