۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
هر یک از این نظرات را گروهی از روایات تأیید میکند. پس در حقیقت منشأ اقوال گوناگون، روایات گوناگون در بارهٔ سؤال و عذاب در قبر است. | هر یک از این نظرات را گروهی از روایات تأیید میکند. پس در حقیقت منشأ اقوال گوناگون، روایات گوناگون در بارهٔ سؤال و عذاب در قبر است. | ||
== پرسش در قبر و از بدن مادی == | |||
طرفداران نظریهٔ نخست (پاسخ گفتن میت در قبر با بدن دنیایی) | |||
بیشتر متکلمان به ویژه پیشینیان، باور دارند که میت برای پاسخ گویی در قبر زنده میشود. شیخ صدوق (رحمهم الله) پس از نقل حدیثی در بارهٔ اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مادر حضرت علی (علیه السلام) را دفن و تلقین کرد، میفرماید که]فاطمه بنت اسد [پس از آن]پاسخ گویی[، دو باره مرد و بر این امر به این آیه استدلال میکند:<ref>محسن صدر رضوانی، گفتار صدوق یا ترجمه ی اعتقادات ابن بابویه، ص۴۹ و ۵۰.</ref> | |||
گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی. پس به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای رهایی ما وجود دارد»؟<ref>مؤمن: ۱۱.</ref> | |||
شیخ مفید(رحمهم الله) در دوجا به صراحت میفرماید: | |||
پرسش نکیر و منکر، از اهل قبور موجّه نیست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۸.</ref> آن دو ملک مگر بر زنده فرود نمیآیند و سؤال نمیکنند مگر از کسی که مسئله را بفهمد و معنای آن را بداند و این دلالت میکند که خداوند بنده اش را، پس از مرگ برای سؤال زنده میکند...».<ref>شرح عقائد الصدوق یا تصحیح الاعتقاد، ص۲۲۰ و ۲۲۱.</ref> | |||
مرحوم مجلسی میفرماید: «چون میت را در قبر گذارند، دو ملک برای سؤال میآیند و حق تعالی، روح را به او برمیگرداند; از سر تا کمر، و او را مینشانند... .<ref>حق الیقین، ص۴۷۳ و ۴۷۷.</ref> بدان که اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را برای سؤال به بدن برمیگردانند.<ref>همان.</ref> | |||
مخالفان این نظریه، اشکالات مختلفی بر آن وارد کردهاند. خسروپناه، برزخ، ص۶۵-۶۶. | |||
الف) برخی روایات به گونهای میرساند که روح در قبر، به بدن مادی بر میگردد: | الف) برخی روایات به گونهای میرساند که روح در قبر، به بدن مادی بر میگردد: | ||
خط ۲۹: | خط ۴۱: | ||
و اذا کان کافراً… و یسلّط علیه الحیات و العقارب، و یظلم علیه قبره، ثمّ یضغطه، ضغطه یختلف أضلاعه علیه ثمّ قال بأصابعه فشرجها و اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقربها را مسلط میکند. قبرش را تاریک میکند و چنان فشارش میدهد که استخوانهایش میشکنند….<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج6، ص: 224</ref> | و اذا کان کافراً… و یسلّط علیه الحیات و العقارب، و یظلم علیه قبره، ثمّ یضغطه، ضغطه یختلف أضلاعه علیه ثمّ قال بأصابعه فشرجها و اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقربها را مسلط میکند. قبرش را تاریک میکند و چنان فشارش میدهد که استخوانهایش میشکنند….<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج6، ص: 224</ref> | ||
== پرسش از بدن مثالی == | |||
طرفداران نظریه ی دوم (پاسخ گفتن میت در قبر با مثالی برزخی) | |||
بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان میگویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی. | |||
روایاتی که تنها مسئله قبر را بیان میکنند و دربارهٔ کیفیت پاسخ گفتن چیزی نمیگویند و در مواردی از بدن و قالب مثالی سخن گفتهاند. | روایاتی که تنها مسئله قبر را بیان میکنند و دربارهٔ کیفیت پاسخ گفتن چیزی نمیگویند و در مواردی از بدن و قالب مثالی سخن گفتهاند. | ||
خط ۶۵: | خط ۸۱: | ||
این گونه روایات، عذاب یا ثواب جسمانی را در قبر تأیید میکنند؛ ولی با بدن و جسم مثالی برزخی که ماده ندارد و با چشم مادی قابل مشاهده نیست اما آثار اعراض مادی را دارد. | این گونه روایات، عذاب یا ثواب جسمانی را در قبر تأیید میکنند؛ ولی با بدن و جسم مثالی برزخی که ماده ندارد و با چشم مادی قابل مشاهده نیست اما آثار اعراض مادی را دارد. | ||
== پرسش در قبر همان تجسم اعمال است == | == پرسش در قبر همان تجسم اعمال است == | ||
خط ۹۹: | خط ۸۹: | ||
بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان میگویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی. خسروپناه، برزخ، ص۶۲ | بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان میگویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی. خسروپناه، برزخ، ص۶۲ | ||
از سوی دیگر با برداشت دقیق از معنای قبر، کسانی که مراد از قبر و حالتهای وارد در روایات را به همین قبر مادی ظاهری مربوط میدانند، ناچار به نظریه ی اول، گرایش دارند; ولی بنابراین که قبر باطنی دارد و جزء عالم برزخ به حساب میآید، میتوان به دو نظریه ی آخر باور داشت.<ref>محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 284.</ref> | از سوی دیگر با برداشت دقیق از معنای قبر، کسانی که مراد از قبر و حالتهای وارد در روایات را به همین قبر مادی ظاهری مربوط میدانند، ناچار به نظریه ی اول، گرایش دارند; ولی بنابراین که قبر باطنی دارد و جزء عالم برزخ به حساب میآید، میتوان به دو نظریه ی آخر باور داشت.<ref>محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 284.</ref> | ||
روایاتی که بر تجسم مثالی عقاید و اعمال تکیه دارند و به نوعی منازل قبر را تجسم ملکوتی اعمال معرفی میکنند. | |||
کافی روایت میکند: | |||
... وقتی مؤمن داخل قبر شد، قبر میگوید: «خوش آمدی…» و تا چشم کار میکند، قبرش فراخ میشود و دری به سوی بهشت گشوده میشود که وی جایگاه خود را آنجا میبیند و مردی از آنجا بیرون میآید که چشمان میت تاکنون به زیبایی او ندیده است. میگوید: «کیستی که خوش تر از تو تا کنون ندیدهام؟!» پاسخ میدهد: «من اندیشه و باور نیک تو و عمل صالح تو بودم…».<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.</ref> وقتی کافر وارد قبر میشود، مردی خارج میشود که تا اکنون به زشتی او ندیده است. میپرسد: «کیستی؟» آن پاسخ میدهد: «من همان کارهای زشتی هستم که انجام میدادی و همان آرا و عقاید خبیثی هستم که بر آن بودی…».<ref>الكافي (ط - الإسلامية)، ج۳، ص۲۶۹، ص۲۴۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |