|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}}بسم الله الرحمن الرحیم | | {{شروع متن}} |
|
| |
|
| آیا قرآن کتابی مردانه است؟! | | {{شبهه}} |
| | در قرآن کریم، همه جا، مردان بر زنان برتری داده شدهاند؛ در بسیاری از آیات، حتی روی سخن با مردان است و گویی زنان وجود یا ارزش مخاطب بودن را ندارند! حتی در جایی که بر فرض، مخاطب، همهٔ زنان و مردان هستند، از افعال و کلمات مختص مردان استفاده شده است؛ آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورندهٔ قرآن نیست؟! |
| | {{پایان شبهه}} |
|
| |
|
| پیشدرآمد
| | ==ضرورت آشنایی با قواعد زبان عربی== |
|
| |
|
| قرآن، آخرین پیام آسمانی خداوند برای انسانهاست که با زبان عربی روشن و فصیح بر قلب پیامبر رحمت محمدمصطفی (صلی الله علیه و آله) نازل شده است؛ برپایهی ادلهی متقن عقلی و دینی، رسالت پیامبر اسلام، رسالتی فرازمانی و فرامکانی<ref>سبأ/۲۸ وفرقان/۱</ref> است و او آخرین پیامآور خداوند<ref>احزاب/۴۰</ref> برای بشریت تا برپایی قیامت کبراست؛ اما مخاطبان اولیهی رسالت او که به طور طبیعی باید حامل پیام او به دیگر مردمان باشند<ref>انعام/۱۹</ref>، اعراب شبهجزیرهی عربستان بودند و ضرورتا باید پیام او را درک میکردند تا بتوانند تبلیغگر آن باشند؛ از این رو قرآن با زبان عربی فصیح نازل شد و قاعدتا میبایست تمام الزامات و قواعد زبان عربی را رعایت کند تا مخاطبان نخست او محتوای پیامش را بفهمند و آن را به دیگران منتقل کنند؛ توجه به این نکتهی مهم و کلیدی علاوه بر اینکه ما را در فهم بهتر مقاصد قرآن یاری میکند، همچنین موجب رفع برخی سوءفهمها در برداشت از آن میشود؛ یکی از این سوءفهمها این است که از سبک بیانی ادبی قرآن، که امری اعتباری و قراردادی است، نتایج الاهیاتی، فلسفی و اخلاقی بگیریم! کاری که در شبههی حاضر رویداده است و ما در این مجال به بررسی و نقد آن میپردازیم.
| | برای کسی که با ادبیات عرب و مختصات زبان عربی آشنا نیست، ممکن است پرسشها و ابهامهای گوناگونی در ارتباط با سبک بیانی قرآن ایجاد شود؛ این ابهامها گاهی موجب و موجد شبهات بنیادیتری در عرصهٔ هستیشناسی، انسانشناسی، ارزششناسی و معرفتشناسی اسلام میشود؛ طبیعتاً آشناشدن با سبک بیانی قرآن، که همان سبک بیانی عرب فصیح و اصیل است، بر بسیاری از برداشتهای نادرست از آیات قرآن و احیاناً پندارهای باطلی که به این کتاب آسمانی نسبت داده شده و میشود، خط بطلان میکشد؛ بدون شک، قرآن کریم در قالب زبان عربی نازل شده و ممکن نیست که از چارچوبهای شناخته شده و اصیل عرب زبانان، خارج شود و باید به ملزومات و مختصات این زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهیابند و آموزههایش را فهم کنند؛ اگر جز این باشد، حتی برای مخاطبان نخستین خود هم نامفهوم خواهد بود و به طریق اولی برای مخاطبان بعدی و بهویژه مخاطبان غیر عرب، نامفهومتر خواهد ماند؛ یکی از پرسشها و ابهامهایی که فروان مورد توجه قرار میگیرد و برداشتهای نادرستی را، خصوصاً برای خانمهای متدین و علاقهمند به ارزشهای دینی، ایجاد میکند و همین برداشتها در بسیاری از مواقع، دستآویز بدخواهان و کجاندیشان برای نکوهش اسلام و معرفی آن به عنوان یک دین زنستیز و نامهربان با جنس زن، میشود، این است که ظاهراً خطابات قرآن در بسیاری از موارد، متوجه مردان است و گویی اصلاً زنان را به حساب نیاورده و برای آنها ارزشی قائل نشده است و زنان را طفیل وجود مردان در نظر گرفته است! استفاده مکرر قرآن از ضمایر و کلمات مخصوص مذکر به عنوان یکی از دلائل برجسته بر این مدعا بیان شده است؛ مثلاً گفتهاند: در هیچکجا خطاب «یا ایتها اللاتی آمنن» نیامده است و همه جا گفته شده: «یا ایها الذین آمنوا»؛ یا در جریان بازگویی قصهٔ حضرت مریمعلیها السلام در سوره مبارکهٔ تحریم آمده است: «وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ»؛<ref>تحریم/۱۲</ref> (کلمات و کتابهای پروردگارش را تصدیق کرد و از فرمانبرداران (خداوند) بود" و این در حالی است که باید گفته میشد: وَ کانَتْ مِنَ القانِتات! و نظائر بیشمار دیگر… |
|
| |
|
| چکیدهی شبهه
| | ==قرآن سخنی عربی و فصیح== |
|
| |
|
| در قرآن کریم، همه جا، مردان بر زنان برتری داده شدهاند؛ در بسیاری از آیات، حتی روی سخن با مردان است و گویی زنان وجود یا ارزش مخاطب بودن را ندارند! حتی در جایی که بر فرض، مخاطب، همهی زنان و مردان هستند، از افعال و کلمات مختص مردان استفاده شده است؛ آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورندهی قرآن نیست؟! | | چنانکه ذکر شد این برداشت ناصحیح از ظواهر قرآن ناشی از ناآشنا بودن با مختصات زبان عربی است؛ در زبان عربی وقتی بخواهند جمعی، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضمایر و اسمهای اشاره و دیگر خطابات مؤنث استفاده میکنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند یا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گیرند، از ضمایر و خطابات مذکر استفاده میشود؛ بنابر این در اکثر مواردی که در قرآن از خطابات مذکر استفاده شده است، زنان و مردان همه با هم مورد نظر بودهاند؛ مگر مواردی که خطاب، مخصوص مردان باشد؛ بنابر این خطاب «یاایها الذین آمنوا» در اکثر موارد، همهٔ اهل ایمان، اعم از مرد و زن، را مخاطب قرار داده است؛ کلماتی مانند: المؤمنین، الصالحین، المستغفرین، الحامدون، و … هم شامل مردان است و هم شامل زنان؛ در برخی از روایات آمده است که همین توهم برای برخی از زنان در زمان پیامبر اکرم هم پیش آمده بود و به عنوان اعتراض، همین تردید را به پیامبر عرضه کردند و پیامبر هم همین پاسخ را برای آنها بیان کرد؛ برخی مفسران گفتهاند آیه ۳۵ سوره احزاب برای دلجویی و اطمینان قلب زنان مؤمن و معترض نازل شده است؛ از این رو هرچند قرآن کریم در بعضی سورهها مثل آل عمران، ارزشهای معنوی و اخلاقی را با الفاظ مذکّر آورده و مثلاً میفرماید: «اَلصّابِرینَ وَ الصّادِقینَ وَ الْقانِتینَ وَ الْمُنْفِقینَ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالأسْحارِ» (شکیبایان و راستگویان و عبادتپیشگان و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهان)<ref>آل عمران/ ۱۷</ref> اما در سوره احزاب مشخص میکند که در این فضائل، زن و مرد همتای هم هستند و به هر دو گروه استقلال داده و میفرماید: "اِنَّ المُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَالْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَالصّادقینَ وَ الصّادقاتِ…" (مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راستگو…)؛<ref>احزاب/ ۳۵</ref> |
|
| |
|
| چکیدهی نقد
| | حال اگر در توصیف مریم (علیها السلام) میگوید: «وَ کانَتْ مِنَ القانِتین» و نگفته است: «وکانت من القانتات» برای این نیست که «قانتات» نداریم و فرمانبرداران خداوند تنها مردان هستند؛ بلکه قانتین شامل زنان و مردان هر دو میشود و خداوند در سوره مبارکهٔ احزاب صریحاً فرموده است: «وَالقانِتینَ وَالْقانِتاتِ»؛ این سبک سخن گفتن تنها برای حفظ و رعایت فرهنگ محاوره عربی است؛ در فرهنگ زبانی عربان و برخی از دیگر زبانها، آنجا که مخاطب هم زنان و هم مردان هستند، از ضمایر، اسم اشارهها و افعال مذکر استفاده میشود و این شیوه، صرفاً جنبهٔ اعتباری دارد نه جنبهٔ حقیقی و ارزشی! علاوه بر این، خود قرآن تصریح میکند که مخاطب اصلی من در معارف و ارزشهای توحیدی، جان و قلب انسانهاست<ref>ق/۳۷</ref> و روشن است که روح و دل انسانها نه مذکّر است و نه مؤنث! |
|
| |
|
| آشناشدن با سبک بیانی قرآن، که همان سبک بیانی عرب فصیح و اصیل است، بر بسیاری از برداشتهای نادرست از آیات قرآن و احیانا پندارهای باطلی که به این کتاب آسمانی نسبت داده شده و میشود، خط بطلان میکشد؛ بدون شک، قرآن کریم در قالب زبان عربی نازل شده و ممکن نیست که از چارچوبهای شناخته شده و اصیل عرب زبانان، خارج شود و باید به ملزومات و مختصات این زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهیابند و آموزههایش را فهم کنند؛ اگر جز این باشد، حتی برای مخاطبان نخستین خود هم نامفهوم خواهد بود و به طریق اولی برای مخاطبان بعدی و بهویژه مخاطبان غیر عرب، نامفهومتر خواهد ماند؛ چنان که گفتیم اين برداشت ناصحيح از ظواهر قرآن ناشی از ناآشنا بودن با مختصات زبان عربی است؛ در زبان عربی وقتی بخواهند جمعی، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضمایر و اسمهای اشاره و دیگر خطابات مؤنث استفاده میکنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند یا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گیرند، از ضمایر و خطابات مذکر استفاده میشود.
| | == منابع == |
| | | {{پانویس|۲}} |
| بررسی و نقد
| |
| | |
| مقدمه
| |
| | |
| برای کسی که با ادبیات عرب و مختصات زبان عربی آشنا نیست، ممکن است پرسشها و ابهامهای گوناگونی در ارتباط با سبک بیانی قرآن ایجاد شود؛ این ابهامها گاهی موجب و موجد شبهات بنیادیتری در عرصهی هستیشناسی، انسان شناسی، ارزششناسی و معرفتشناسی اسلام میشود؛ طبیعتا آشناشدن با سبک بیانی قرآن، که همان سبک بیانی عرب فصیح و اصیل است، بر بسیاری از برداشتهای نادرست از آیات قرآن و احیانا پندارهای باطلی که به این کتاب آسمانی نسبت داده شده و میشود، خط بطلان میکشد؛ بدون شک، قرآن کریم در قالب زبان عربی نازل شده و ممکن نیست که از چارچوبهای شناخته شده و اصیل عرب زبانان، خارج شود و باید به ملزومات و مختصات این زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهیابند و آموزههایش را فهم کنند؛ اگر جز این باشد، حتی برای مخاطبان نخستین خود هم نامفهوم خواهد بود و به طریق اولی برای مخاطبان بعدی و بهویژه مخاطبان غیر عرب، نامفهومتر خواهد ماند؛ یکی از پرسشها و ابهامهایی که فروان مورد توجه قرار میگیرد و برداشتهای نادرستی را، خصوصا برای خانمهای متدین و علاقهمند به ارزشهای دینی، ایجاد میکند و همین برداشتها در بسیاری از مواقع، دستآویز بدخواهان و کجاندیشان برای نکوهش اسلام و معرفی آن به عنوان یک دین زنستیز و نامهربان با جنس زن، میشود، این است که ظاهرا خطابات قرآن در بسیاری از موارد، متوجه مردان است و گویی اصلا زنان را به حساب نیاورده و برای آنها ارزشی قائل نشده است و زنان را طفیل وجود مردان در نظر گرفته است! استفاده مکرر قرآن از ضمایر و کلمات مخصوص مذکر به عنوان یکی از دلائل برجسته بر این مدعا بیان شده است؛ مثلا گفتهاند: در هیچ کجا خطاب "یا ایتها اللاتی آمنن" نیامده است و همه جا گفته شده: "یا ایها الذین آمنوا"؛ یا در جريان بازگویی قصهی حضرت مريمعليها السلام در سوره مبارکهی تحریم آمده است: "وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ"؛<ref>تحریم/۱۲</ref> (كلمات و کتابهای پروردگارش را تصديق کرد و از فرمانبرداران (خداوند) بود" و این در حالی است که باید گفته میشد: وَ كانَتْ مِنَ القانِتات! و نظائر بیشمار دیگر...
| |
| | |
| قرآن سخنی عربی و فصیح
| |
| | |
| چنان که گفتیم اين برداشت ناصحيح از ظواهر قرآن ناشی از ناآشنا بودن با مختصات زبان عربی است؛ در زبان عربی وقتی بخواهند جمعی، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضمایر و اسمهای اشاره و دیگر خطابات مؤنث استفاده میکنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند یا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گیرند، از ضمایر و خطابات مذکر استفاده میشود؛ بنابر این در اکثر مواردی که در قرآن از خطابات مذکر استفاده شده است، زنان و مردان همه با هم مورد نظر بودهاند؛ مگر مواردی که خطاب، مخصوص مردان باشد؛ بنابر این خطاب "یاایها الذین آمنوا" در اکثر موارد، همهی اهل ایمان، اعم از مرد و زن، را مخاطب قرار داده است؛ کلماتی مانند: المؤمنین، الصالحین، المستغفرین، الحامدون، و ...هم شامل مردان است و هم شامل زنان؛ در برخی از روایات آمده است که همین توهم برای برخی از زنان در زمان پیامبر اکرم هم پیش آمده بود و به عنوان اعتراض، همین تردید را به پیامبر عرضه کردند و پیامبر هم همین پاسخ را برای آنها بیان کرد؛ برخی از مفسران گفتهاند آیه ۳۵ سوره احزاب برای دلجویی و اطمینان قلب زنان مؤمن و معترض نازل شده است؛ از این رو هرچند قرآن كريم در بعضي سورهها مثل آل عمران، ارزشهای معنوی و اخلاقی را با الفاظ مذكّر آورده و مثلا ميفرمايد: "اَلصّابِرينَ وَ الصّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالأسْحارِ" (شكيبايان و راستگويان و عبادتپيشگان و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در سحرگاهان)<ref>آل عمران/ ۱۷</ref> اما در سوره احزاب مشخص ميكند كه در اين فضائل، زن و مرد همتاي هم هستند و به هر دو گروه استقلال داده و ميفرمايد: "اِنَّ المُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ وَالْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَالصّادقينَ وَ الصّادقاتِ..." (مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راستگو...)؛<ref>احزاب/ ۳۵</ref>
| |
| | |
| حال اگر در توصیف مريم (عليها السلام) میگوید: "وَ كانَتْ مِنَ القانِتين" و نگفته است : "وکانت من القانتات" برای این نیست كه "قانتات" نداريم و فرمانبرداران خداوند تنها مردان هستند؛ بلکه قانتین شامل زنان و مردان هر دو میشود و خداوند در سوره مبارکهی احزاب صریحا فرموده است: "وَالقانِتينَ وَالْقانِتاتِ"؛ این سبک سخن گفتن تنها براي حفظ و رعايت فرهنگ محاوره عربی است؛ در فرهنگ زبانی عربان و برخی از دیگر زبانها، آنجا که مخاطب هم زنان و هم مردان هستند، از ضمایر، اسم اشارهها و افعال مذکر استفاده میشود و این شیوه، صرفا جنبهی اعتباری دارد نه جنبهی حقیقی و ارزشی! علاوه بر اين، خود قرآن تصریح میکند که مخاطب اصلی من در معارف و ارزشهای توحیدی، جان و قلب انسانهاست<ref>ق/۳۷</ref> و روشن است که روح و دل انسانها نه مذكّر است و نه مؤنث!
| |
| | |
| ==منابع== | |
| <references />
| |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = | | | شاخه اصلی = |
| |شاخه فرعی۱ = | | |شاخه فرعی۱ = |
| |شاخه فرعی۲ = | | |شاخه فرعی۲ = |
| |شاخه فرعی۳ = | | |شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه = |
| | تیترها = | | | تیترها = |
| | ویرایش = | | | ویرایش = |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت = |
| | کیفیت = | | | کیفیت = |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |