پرش به محتوا

خلقت انسان‌ها با رنگ‌های متفاوت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
  |شاخه فرعی۳ =
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}چرا خداوند برخی را سیاه و برخی را به رنگ‌های دیگر آفرید؟
خداوند چرا بعضی را سیاه و بعضی را به رنگهای دیگر آفرید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم اثر و صنعت خداوند است. خداوندی که ما او را با صفاتی چون حکیم، علیم، کامل، غنی، عادل و … می‌شناسیم. خداوندی که زیباست و زیباییها را دوست دارد. علما و بزرگان اسلام یک قاعده و اصل کلی در برابر این گونه سؤالات و مجهولات به دست ما داده‌اند و آن اینکه به قول شهید مطهری: «ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنی، کامل، عادل، جواد شناخته‌ایم و چون او را با این صفات شناخته‌ایم، می‌دانیم که آنچه واقع می‌شود مبنی بر حکمت، و مصلحت است، هر چند ما نمی‌توانیم همه آن حکمت‌ها و مصلحت‌ها را درک کنیم، ما با اصطلاح از «سرّ قدر» آگاه نیستیم… بشر پس از آن که در نظام هستی این همه حکمت و تدبیر که عقل او را میدان می‌گرداند می‌بیند، باید اعتراف کند که آن جا که حکمت یک امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درک اوست نه از خلقت.»<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.</ref>
 
== تفاوت به جهت مختلف بودن عوامل طبیعی ==
تفاوت در شکل‌ها، رنگ‌ها، قد و دیگر خصوصیات بدنی معلول عوامل طبیعی است که به مرور زمان تأثیر می‌گذارند. مثلاً مردمانی که در مناطق گرم زندگی می‌کنند، کم‌کم رنگ پوستشان به سیاهی و آفتاب سوختگی متمایل می‌شود اما مردمانی که در مناطق معتدل زندگی می‌کنند از پوست سفید برخوردار می‌شود. پس این گونه نیست که خداوند از اول بعضی را سفید و بعضی را سیاه خلق کرده باشد. بلکه این عمل اختیاری خود انسان، یعنی زندگی در یک منطقه جغرافیایی خاص است که موجب تنوع رنگ‌ها می‌گردد.جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم اثر و صنعت خداوند است. خداوندی که ما او را با صفاتی چون حکیم، علیم، کامل، غنی، عادل و … می‌شناسیم. خداوندی که زیباست و زیباییها را دوست دارد. علما و بزرگان اسلام یک قاعده و اصل کلی در برابر این گونه سؤالات و مجهولات به دست ما داده‌اند و آن اینکه به قول شهید مطهری: «ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنی، کامل، عادل، جواد شناخته‌ایم و چون او را با این صفات شناخته‌ایم، می‌دانیم که آنچه واقع می‌شود مبنی بر حکمت، و مصلحت است، هر چند ما نمی‌توانیم همه آن حکمت‌ها و مصلحت‌ها را درک کنیم، ما با اصطلاح از «سرّ قدر» آگاه نیستیم… بشر پس از آن که در نظام هستی این همه حکمت و تدبیر که عقل او را میدان می‌گرداند می‌بیند، باید اعتراف کند که آن جا که حکمت یک امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درک اوست نه از خلقت.»<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.</ref>


تنوع در آفریده‌ها نشانی از قدرت خداوند است. نظامی هم چون گلستان و باغی پر از میوه‌های متعدد و متنوع و گلهای رنگارنگ. چرا همه گلها یکسان و یک رنگ نیستند و چرا همه میوه‌ها یک نوع نیستند؟
تنوع در آفریده‌ها نشانی از قدرت خداوند است. نظامی هم چون گلستان و باغی پر از میوه‌های متعدد و متنوع و گلهای رنگارنگ. چرا همه گلها یکسان و یک رنگ نیستند و چرا همه میوه‌ها یک نوع نیستند؟
خط ۲۰: خط ۲۱:
خداوند انسانها را از یک مرد و زن به نام آدم و حوا آفرید. خلقتی که از آن به عنوان بهترین هیئت و شکل یاد می‌کند. سپس برای این که مردم یکدیگر را بشناسند به شعبه‌ها و تیره‌های گوناگون درآورد.
خداوند انسانها را از یک مرد و زن به نام آدم و حوا آفرید. خلقتی که از آن به عنوان بهترین هیئت و شکل یاد می‌کند. سپس برای این که مردم یکدیگر را بشناسند به شعبه‌ها و تیره‌های گوناگون درآورد.


بنابراین اولین پاسخی که می‌توان به این سؤال داد این است که تفاوت در شکل‌ها، رنگ‌ها، قد و دیگر خصوصیات بدنی معلول عوامل طبیعی است که به مرور زمان تأثیر می‌گذارند. مثلاً مردمانی که در مناطق گرم زندگی می‌کنند، کم‌کم رنگ پوستشان به سیاهی و آفتاب سوختگی متمایل می‌شود اما مردمانی که در مناطق معتدل زندگی می‌کنند از پوست سفید برخوردار می‌شود. پس این گونه نیست که خداوند از اول بعضی را سفید و بعضی را سیاه خلق کرده باشد. بلکه این عمل اختیاری خود انسان، یعنی زندگی در یک منطقه جغرافیایی خاص است که موجب تنوع رنگ‌ها می‌گردد.


ثانیاً، از آن جا که هیچ پدیده ای در این عالم از حیطه قدرت خداوند بیرون نیست، می‌توان گفت این عمل هم به خداوند نسبت داده می‌شود. پس باید به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. آنچه خداوند خود در این زمینه مطرح می‌کند دو علت است: نخست این که تنوع رنگ‌ها موجب می‌شود انسان‌ها همدیگر را بشناسند و مشکلات ناشی از همسانی از بین برود. پس این امر یک رحمت از جانب خداوند بر بندگانش هست.
ثانیاً، از آن جا که هیچ پدیده ای در این عالم از حیطه قدرت خداوند بیرون نیست، می‌توان گفت این عمل هم به خداوند نسبت داده می‌شود. پس باید به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. آنچه خداوند خود در این زمینه مطرح می‌کند دو علت است: نخست این که تنوع رنگ‌ها موجب می‌شود انسان‌ها همدیگر را بشناسند و مشکلات ناشی از همسانی از بین برود. پس این امر یک رحمت از جانب خداوند بر بندگانش هست.
خط ۳۷: خط ۳۷:


اینها کلماتی است که پیامبر در ملاقات با اصحاب صفه بیان کردند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جویبر و ذلفا).</ref>
اینها کلماتی است که پیامبر در ملاقات با اصحاب صفه بیان کردند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جویبر و ذلفا).</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


خط ۴۳: خط ۴۳:
# عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب.
# عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب.
# عدالت اجتماعی و مسئله تبعیض نژادی، هاشمی رفسنجانی.
# عدالت اجتماعی و مسئله تبعیض نژادی، هاشمی رفسنجانی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۱٬۸۸۰

ویرایش