automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۶۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
برخی با توجه با آیاتی که شفاعت را رد میکنند میگویند: «با باز بودن راه شفاعت آئین و شریعت در نظر عامه سست میشود و احکام دگرگون میگردد و این بر خلاف حکمت بعثت پیمبران و تشریع شرایع است بلکه منشأ اختلال نظم و ترویج گناه میگردد چنانکه در بعضی از امم که به این آرزوها مغرورند دیده میشود و چه بسا اینگونه مغروران از مردمی که دین بر آنها حاکم نیست و تنها قوانین و و جدان بر آنها حکومت میکند گناه و قانونشکنیشان بیشتر میگردد زیرا اینها به امید و اتکاء بشفاعت شافعین سد وجدان را مانند حدود دین درهم میشکنند و به هر گناهی خود را میآلایند و از هر اقدام بخیر و توجه بصلاح و اصلاحی وامانده میگردند. از سوی دیگر ناامیدی و یأس، مجرم و گناهکار را بیشتر بجرم و گناه میآلاید و از توجه بخیر بازمیدارد و بر شقاوتش میافزاید، گر چه در توبه بروی همه باز است، ولی توبه که برگشت و تحول و انقلاب کامل است برای همه یکباره آسان نیست مگر آنکه امید به دستگیری و کشش حق و نمایندگان او آهسته آهسته گناهکار را مستعد توبه گرداند، و در میان بیم و امید او را از یأس و تسلیم به شر و غرور و سرکشی بر خیر، بدارد، پس اصل شفاعت محدود، و نوید بآن از اصول خیر و رحمت و تربیت است.»<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۱۵۰</ref> | برخی با توجه با آیاتی که شفاعت را رد میکنند میگویند: «با باز بودن راه شفاعت آئین و شریعت در نظر عامه سست میشود و احکام دگرگون میگردد و این بر خلاف حکمت بعثت پیمبران و تشریع شرایع است بلکه منشأ اختلال نظم و ترویج گناه میگردد چنانکه در بعضی از امم که به این آرزوها مغرورند دیده میشود و چه بسا اینگونه مغروران از مردمی که دین بر آنها حاکم نیست و تنها قوانین و و جدان بر آنها حکومت میکند گناه و قانونشکنیشان بیشتر میگردد زیرا اینها به امید و اتکاء بشفاعت شافعین سد وجدان را مانند حدود دین درهم میشکنند و به هر گناهی خود را میآلایند و از هر اقدام بخیر و توجه بصلاح و اصلاحی وامانده میگردند. از سوی دیگر ناامیدی و یأس، مجرم و گناهکار را بیشتر بجرم و گناه میآلاید و از توجه بخیر بازمیدارد و بر شقاوتش میافزاید، گر چه در توبه بروی همه باز است، ولی توبه که برگشت و تحول و انقلاب کامل است برای همه یکباره آسان نیست مگر آنکه امید به دستگیری و کشش حق و نمایندگان او آهسته آهسته گناهکار را مستعد توبه گرداند، و در میان بیم و امید او را از یأس و تسلیم به شر و غرور و سرکشی بر خیر، بدارد، پس اصل شفاعت محدود، و نوید بآن از اصول خیر و رحمت و تربیت است.»<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۱۵۰</ref> | ||
=== شفاعت منحصر | === شفاعت منحصر به خداوند === | ||
در بیشتر آیات مربوط به شفاعت، بهطور کل این امر از غیر خداوند سلب شده و آن را تنها، منحصر به خداوند میداند. این آیات، شفیع را در برابر خدا قرار میدهد. به مشرکین میگوید شما هیچ شفیع و یاوری ندارید. هیچ دوست و کمک کنندهای ندارید که شما را از عتاب دوزخ، نجات دهد. هیچکس قدرت آن را ندارد تا شما را از عدل خداوند، کنار کشد و به تعبیر دیگر، امر حسابرسی، به شما تعلق نگیرد. هیچ احدی، اینگونه قدرتی ندارد و خدا هم چنین قدرتی به کسی تفویض نکرده است. نه به جانداری و نه به بی جانی. این امر، مخصوص اوست. | در بیشتر آیات مربوط به شفاعت، بهطور کل این امر از غیر خداوند سلب شده و آن را تنها، منحصر به خداوند میداند. این آیات، شفیع را در برابر خدا قرار میدهد. به مشرکین میگوید شما هیچ شفیع و یاوری ندارید. هیچ دوست و کمک کنندهای ندارید که شما را از عتاب دوزخ، نجات دهد. هیچکس قدرت آن را ندارد تا شما را از عدل خداوند، کنار کشد و به تعبیر دیگر، امر حسابرسی، به شما تعلق نگیرد. هیچ احدی، اینگونه قدرتی ندارد و خدا هم چنین قدرتی به کسی تفویض نکرده است. نه به جانداری و نه به بی جانی. این امر، مخصوص اوست. | ||