automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۹۰
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== حقوق اقلیتهای دینی == | |||
اقلیتهای دینی و اهل ذمه به کسانی گفته میشود که در قلمرو اسلام مطابق قرارداد «ذمه» از حکومت اسلامی تبعیت میکنند و دارای کتاب آسمانی هستند این فِرق، از حقوق و امتیازاتی در اسلام برخوردارند که اگر به پیمان خود با دولت اسلامی پایبند باشند مورد حمایت اسلام و نظام هستند از قبیل مصونیت همهجانبه آزادی مذهب، استقلال قضائی، حق آزادی مسکن و غیره که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. | |||
از نظر قانون اساسی اقلیتهای دینی به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی، زرتشتی و دارای تابعیت جمهوری اسلامی باشند و به این عده اهل کتاب هم گفته میشود. قانون اساسی برای اقلیتهای دینی احترام و ارزش قائل شده و ضامن آزادی و حقوق ملی آنان است. در اصل ۱۳ قانون اساسی ایران چنین آمده است ایرانیان زرتشتی، کلیمی، مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.<ref>عمید زنجانی، عباس علی، فقه سیاسی حقوق تعهدات بینالمللی و دیپلماسی در اسلام، فصل ۴.</ref> و این از مزایای اسلام و دولت اسلامی است که عدالت اجتماعی را برای همه انسانها با وجود اختلاف در دین و مذهب و نژاد و قوم و زبان و رنگ تأمین میکند. | از نظر قانون اساسی اقلیتهای دینی به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی، زرتشتی و دارای تابعیت جمهوری اسلامی باشند و به این عده اهل کتاب هم گفته میشود. قانون اساسی برای اقلیتهای دینی احترام و ارزش قائل شده و ضامن آزادی و حقوق ملی آنان است. در اصل ۱۳ قانون اساسی ایران چنین آمده است ایرانیان زرتشتی، کلیمی، مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.<ref>عمید زنجانی، عباس علی، فقه سیاسی حقوق تعهدات بینالمللی و دیپلماسی در اسلام، فصل ۴.</ref> و این از مزایای اسلام و دولت اسلامی است که عدالت اجتماعی را برای همه انسانها با وجود اختلاف در دین و مذهب و نژاد و قوم و زبان و رنگ تأمین میکند. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۷: | ||
== نحوه تعامل جمهوری اسلامی با بهائیان == | == نحوه تعامل جمهوری اسلامی با بهائیان == | ||
در دی ماه سال ۵۷ که دیگر پیروزی انقلاب قطعی شده بود دکتر کوکلررفت استاد دانشگاه روتگرز آمریکا با امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ مصاحبهای در مورد بهائیان انجام داده است در این مصاحبه او سؤال میکند که آیا برای بهائیها در حکومت آینده آزادیهای سیاسی و مذهبی وجود ندارد. حضرت امام خمینی میفرمایند: آزادی برای افرادی که مضر به حال مملکت هستند داده نخواهد شد، وی در سؤال دیگری میپرسد آیا آزادیهائی برای مراسم مذهبی آنها داده خواهد شد در پاسخ امام میفرمایند خیر (بر اساس نظر امام | در دی ماه سال ۵۷ که دیگر پیروزی انقلاب قطعی شده بود دکتر کوکلررفت استاد دانشگاه روتگرز آمریکا با امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ مصاحبهای در مورد بهائیان انجام داده است در این مصاحبه او سؤال میکند که آیا برای بهائیها در حکومت آینده آزادیهای سیاسی و مذهبی وجود ندارد. حضرت امام خمینی میفرمایند: آزادی برای افرادی که مضر به حال مملکت هستند داده نخواهد شد، وی در سؤال دیگری میپرسد آیا آزادیهائی برای مراسم مذهبی آنها داده خواهد شد در پاسخ امام میفرمایند خیر (بر اساس نظر امام خمینی بهائیان به عنوان یک حزب و نه یک مذهب وظیفه جاسوسی برای اسرائیل را بر عهده داشتند. طبیعتاً هیچ کشوری حاضر نخواهد شد جاسوس کشور دیگری را در کشورش آزاد بگذارد تا هر کار خواست انجام دهد از لحاظ مذهبی هم پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اقبال عمومی مردم در رفراندوم ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ تحولی که در ایران اتفاق افتاد این بود که حکومت به دست نواب عام امام زمان رسید. حکومتی که مبتنی بر اصلی است که از ابتدا با اعتقادات بهائیت مغایر است و نوعی تفکر آشتیناپذیر بر دولت و ملت ایران و اعتقادات این فرقه حاکم میباشد.<ref>بهائیت در ایران، صفحه ۲۷۷.</ref> | ||
پس از پیروزی انقلاب به دلیل محرز شدن جاسوسی عدهای از سران تشکیلات در شهرهای مختلف و کمک به تثبیت نظام شاهنشاهی و نیز حیف و میل اموال مسلمین و سرازیرکردن بیت المال به جیب صهیونیستها عدهای از آنان دستگیر و پس از محاکمه به حبسهای متفاوت و اعدام محکوم شدند و در مقابل، رئیسجمهور وقت آمریکا به این احکام اعتراض نمود.<ref>بهائیت در ایران، صفحه ۲۷۷.</ref> حضرت امام نیز در مقابل حرفهای رئیسجمهور آمریکا موضع گرفتند و فرمودند: صحبت رئیسجمهور آمریکا را ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند برای اینکه این بهائیها که در ایران هستند و مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبی به کار دیگری اشتغال ندارند و ایران برای اینکه آنها مراسم مذهبی خود را انجام میدهند ۲۲ نفرشان را محکوم به قتل کردهاند … اگر ایشان این مسائل را نمیگفت خوب گاهی اذهان ساده احتمال میدادند که خوب اینها هم یک مردمی هستند که ولو اعتقاداتشان فاسد است لکن مشغول کار خودشان هستند … اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان درنمیآمد شما برای خاطر این که اینها دستهای هستند که به نفع شما هستند والّا شما را میشناسیم آمریکا را میشناسیم که انساندوستیاش گل نکرده است که حالا برای خاطر ۲۲ نفر بهائی که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یکوقت همچو صدا کرد. و فریاد کرد. و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید.<ref>صحیفه نور، جلد ۱۷، صفحات ۲۶۶ و ۲۶۷.</ref> | پس از پیروزی انقلاب به دلیل محرز شدن جاسوسی عدهای از سران تشکیلات در شهرهای مختلف و کمک به تثبیت نظام شاهنشاهی و نیز حیف و میل اموال مسلمین و سرازیرکردن بیت المال به جیب صهیونیستها عدهای از آنان دستگیر و پس از محاکمه به حبسهای متفاوت و اعدام محکوم شدند و در مقابل، رئیسجمهور وقت آمریکا به این احکام اعتراض نمود.<ref>بهائیت در ایران، صفحه ۲۷۷.</ref> حضرت امام نیز در مقابل حرفهای رئیسجمهور آمریکا موضع گرفتند و فرمودند: صحبت رئیسجمهور آمریکا را ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند برای اینکه این بهائیها که در ایران هستند و مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبی به کار دیگری اشتغال ندارند و ایران برای اینکه آنها مراسم مذهبی خود را انجام میدهند ۲۲ نفرشان را محکوم به قتل کردهاند … اگر ایشان این مسائل را نمیگفت خوب گاهی اذهان ساده احتمال میدادند که خوب اینها هم یک مردمی هستند که ولو اعتقاداتشان فاسد است لکن مشغول کار خودشان هستند … اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان درنمیآمد شما برای خاطر این که اینها دستهای هستند که به نفع شما هستند والّا شما را میشناسیم آمریکا را میشناسیم که انساندوستیاش گل نکرده است که حالا برای خاطر ۲۲ نفر بهائی که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یکوقت همچو صدا کرد. و فریاد کرد. و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید.<ref>صحیفه نور، جلد ۱۷، صفحات ۲۶۶ و ۲۶۷.</ref> |