automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←دلایل عدم اعتبار) |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
که در آن نقل فعلهای روایت بصورت فعل امر درآمده است. | که در آن نقل فعلهای روایت بصورت فعل امر درآمده است. | ||
====بررسی سند روایت لطمه بر صورت==== | ====بررسی سند و متن روایت لطمه بر صورت==== | ||
الف) سند این روایت ضعیف است | |||
الف) به تصریح فقیهان شیعه سند این روایت ضعیف است: | |||
* شهید ثانی در مسالک الافهام در این باره میگوید: سند این روایت ضعیف میباشد، زیرا خالد بن سدیر که در سند آن است فردی غیر موثق میباشد.<ref>مسالک الافهام، ج۱۰، ص۲۷</ref> | * شهید ثانی در مسالک الافهام در این باره میگوید: سند این روایت ضعیف میباشد، زیرا خالد بن سدیر که در سند آن است فردی غیر موثق میباشد.<ref>مسالک الافهام، ج۱۰، ص۲۷</ref> | ||
* شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است. | |||
* | * آقا رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه مینویسد: این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.<ref>مصباح الفقیه، ج۱، ص۴۳۰</ref> | ||
* آیت الله گلپایگانی نیز مینویسد: بسیار بعید است که جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین(ع) اختصاص دهیم زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام ندادهاند و این اعمال برای امام حسین(ع) هم نباید جایز باشد زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل میشود.<ref>کتاب الطهاره الاول، ص۲۱۸</ref> | |||
ب) - متن این روایت دارای تناقضاتی است: | |||
* سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک مینویسد: استفاده وجوب کفاره از این روایت به خاطر تناقضاتی که در آن است مشکل است زیرا در آن آمده است نماز کسی که گریبانش را در عزای زوج یا فرزندش چاک دهد صحیح نیست تا اینکه کفاره بدهد و همچنین آمده است که چیزی در لطمه زدن بصورت غیر از استغفار و توبه نیست، پس چگونه میتوان ملتزم شد که نماز شخص، بدون کفاره دادن و توبه صحیح نباشد و همچنین چگونه میتوان ملتزم به وجوب استغفار و توبه در لطم بر صورت شد با وجود آنچه که در ذیل این روایت آمده است که " و علی مثله تشق الجیوب " زیرا که استغفار و توبه فرع حرمت است.<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۱۴</ref> | |||
* چنانچه گفته شد کلمه " لطم " به معنای زدن به صورت با کف دست میباشد نه وارد کردن خراش بصورت تا بتوان با آن بر جواز قمهزنی احتجاج نمود؛ که این معنی را میتوان از خود روایت هم فهمید زیرا در صدر روایت برای وارد کردن خراش بصورت کفاره قرار داده شده است. ولی در ادامه، لطمه را از موارد وجوب کفاره خارج نموده و استغفار را برای آن کافی میداند که این عمل بیانگر آنست که لطمه چیزی غیر از خراش است. | |||
* با وجود روایات متعددی که از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در نهی از آسیب رساندن به بدن در عزاداری رسیده است، استدلال به این خبر ضعیف و غیر صحیح درست نمیباشد. | |||
* در صورت اثبات لطم توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات اینکه امام سجاد(ع) بر این اعمال سکوت نمودند نیز نمیتوان حکم آنرا برای دیگران جاری نمود. چون ممکن است برخی از دستورات امام که زنان را دعوت به صبر میکردند دلیل بر نهی همین موارد باشد و لذا اصلا ایشان سکوت نکردهاند. | |||
* آیتالله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام در اینباره مینویسد: استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است و در ذیل خبر خالد بن سدیر از امام صادق(ع) نیز آمده، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد و همچنین اینکه حضرت علی بن حسین(ع) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نمودهاند که این سکوت هم بگونه ای باشد که نشانه ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد، که چنگ زدن به خارهای بیابان برای کندن خارهای آن با دست از پذیرش این گفتهها آسانتر است. | |||
در تعدادی از روایات امام حسین(ع) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین(ع) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند: | * در تعدادی از روایات امام حسین(ع) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین(ع) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند: | ||
«ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف، سید ابن طاووس، ص۱۴۱</ref> | «ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف، سید ابن طاووس، ص۱۴۱</ref> | ||
در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمدباقر(ع) روایت میکند که هنگامی که امام حسین(ع) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین(ع) میان شان رفت و گفت: | * در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمدباقر(ع) روایت میکند که هنگامی که امام حسین(ع) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین(ع) میان شان رفت و گفت: | ||
«شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات، ص۱۹۵، ح ۲۷۵، باب ۲۹</ref> | «شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات، ص۱۹۵، ح ۲۷۵، باب ۲۹</ref> | ||
===مواسات و همدردی با امام حسین(ع)=== | |||
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان میدارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است. | دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان میدارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است. |