automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== معنای مباهله == | == معنای مباهله == | ||
در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است، افرادی که درباره مسئله مهم مذهبی گفتو گو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ بیست و چهارم، ج۲، ص۴۳۷.</ref> | در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است، افرادی که درباره مسئله مهم مذهبی گفتو گو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ بیست و چهارم، ج۲، ص۴۳۷.</ref> | ||
== آیه مباهله == | |||
{{قرآن بزرگ|فَمَن حاجَّکَ مِنْ بَعدِ ما جائکَ مِنَ الْعِلم فَقُل تَعالُوا نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُم وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُم وَ انْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُم ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الکاذبین | |||
| سوره = آل عمران | |||
| آیه = ۶۱ | |||
| ترجمه = هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به ستیز برخیزند به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم و شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. | |||
}} | |||
== زمان و مکان مباهله نجران == | == زمان و مکان مباهله نجران == | ||
خط ۱۶: | خط ۲۳: | ||
'''آغاز جریان مباهله:''' | '''آغاز جریان مباهله:''' | ||
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه | «نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) بود، پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی نامهای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت که در آن آمده است: «بنام خدای ابراهیم و اسحق و یعقوب، از محمد، پیامبر و رسول خدا، به اسقف نجران، شما را دعوت میکنم که از ولایت و پرستش بندگان، خارج شده و در ولایت و پرستش خداوند وارد شوید وگرنه باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر میشود». | ||
نمایندگان پیامبر، وارد نجران شدند، اسقف برای تصمیمگیری شورا تشکیل داد. «شرجیل» که به عقل و درایت و کاردانی معروف بود گفت: از پیشوایان مذهبی شنیدهایم که نبوت، روزی از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل منتقل میشود و بعید نیست محمد که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. تصمیم بر این شد که شصت نفر از علمای آنها با پیامبر(ص) از نزدیک گفت و گو کنند. هیئت نمایندگی در حالی که لباسهای تجملی ابریشمی بر تن و انگشترهای طلا بر دست و صلیب بر گردن داشتند، به مدینه آمده و وارد مسجد شدند و بر پیامبر سلام کردند؛ ولی وضع زننده و نامناسب آنها پیامبر را سخت ناراحت کرد؛ آنها برای فهمیدن علتِ ناراحتی پیامبر به [[عثمان]] و عبدالرحمان که سابقه آشنایی با آن دو را داشتند، مراجعه کردند. آن دو گفتند: که حل گره به دست علی بن ابی طالب(ع) است، و علی(ع) فرمود با وضع ساده به حضور حضرت بیایید تا مورد تکریم واقع شوید. آنان چنین کردند و پیامبر هم سلام آنان را پاسخ داد و هدایای آنها را قبول فرمود.<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۷، ص۹۶.</ref> | |||
'''مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر(ص):''' | '''مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر(ص):''' | ||
پیامبر(ص) فرمود: شما را به آیین توحید و یکتاپرستی دعوت میکنم. نمایندگان گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: | پیامبر(ص) فرمود: شما را به آیین توحید و یکتاپرستی دعوت میکنم. نمایندگان گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید. | ||
نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و این آیه | نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و این آیه مباهله نازل شد. <ref>آل عمران/ ۶۱.</ref> | ||
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند، سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که | قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند، سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است، هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref> | ||
'''انصراف نمایندگان نجران از مباهله:''' | '''انصراف نمایندگان نجران از مباهله:''' | ||
نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد میشدند صورت انسانی خود را از دست داده و از آتشی که در بیابان برافروخته میشد، میسوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران هم کشیده میشد. اُسقف نجران میگفت: با | نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد میشدند صورت انسانی خود را از دست داده و از آتشی که در بیابان برافروخته میشد، میسوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران هم کشیده میشد. اُسقف نجران میگفت: با محمد(ص) چهرههایی را میبینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از خدا بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای برکند، فوراً کنده میشود؛ با این چهرههای نورانی و افراد با فضیلت مباهله صحیح نیست. | ||
== صلحنامه == | == صلحنامه == |