automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(تمیزکاری) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
۴. [[امام سجاد(ع)]] | ۴. [[امام سجاد(ع)]] | ||
راوی نقل میکند: امام سجّاد(ع) را به همراه زنها از [[شام]] به سوی [[مدینه]] میبردند، من همراه آن حضرت بودم و از آن حضرت مواظبت میکردم. وقتی به مدینه وارد شدیم، حضرت زیور آلاتی برای من فرستاد و من قبول نکردم. گفتم اگر خدمتی کرده باشم به خاطر رضای خداوند بود. آنگاه حضرت سنگی سیاه و سخت را برداشت با خاتم (انگشتر) مبارک آن را مهر کرد و نقش خاتم بر آن نقش شد؛ و فرمود این را بگیر و هر جا مشکلی برایت پیش آمد، آن را بدست بگیر، مشکل شما برطرف میشود. قسم به خدا و کسی که [[محمد(ص)]] را مبعوث کرده است هر گاه در سرای تاریک آن را بدست میگرفتم آن جا روشن میشد و بر قفل بسته آن را میزدم باز میشد؛ و | راوی نقل میکند: امام سجّاد(ع) را به همراه زنها از [[شام]] به سوی [[مدینه]] میبردند، من همراه آن حضرت بودم و از آن حضرت مواظبت میکردم. وقتی به مدینه وارد شدیم، حضرت زیور آلاتی برای من فرستاد و من قبول نکردم. گفتم اگر خدمتی کرده باشم به خاطر رضای خداوند بود. آنگاه حضرت سنگی سیاه و سخت را برداشت با خاتم (انگشتر) مبارک آن را مهر کرد و نقش خاتم بر آن نقش شد؛ و فرمود این را بگیر و هر جا مشکلی برایت پیش آمد، آن را بدست بگیر، مشکل شما برطرف میشود. قسم به خدا و کسی که [[محمد(ص)]] را مبعوث کرده است هر گاه در سرای تاریک آن را بدست میگرفتم آن جا روشن میشد و بر قفل بسته آن را میزدم باز میشد؛ و ...<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۶۸،۳۷۲ و ۳۷۸.</ref> | ||
۵. [[امام محمدباقر(ع)]] | ۵. [[امام محمدباقر(ع)]] | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
۶. [[امام جعفر صادق(ع)]] | ۶. [[امام جعفر صادق(ع)]] | ||
[[مفضّل بن عمر]] میگوید: منصور عباسی به والی مدینه دستور داد خانه جعفر ابن محمد (امام صادق(ع)) را به آتش بکشد؛ و او خانه را آتش زد، وقتی امام صادق(ع) از خانه بیرون شد، در میان آتش گام برداشته و راه میرفت؛ و میفرمود: منم پسر [[ابراهیم]] | [[مفضّل بن عمر]] میگوید: منصور عباسی به والی مدینه دستور داد خانه جعفر ابن محمد (امام صادق(ع)) را به آتش بکشد؛ و او خانه را آتش زد، وقتی امام صادق(ع) از خانه بیرون شد، در میان آتش گام برداشته و راه میرفت؛ و میفرمود: منم پسر [[ابراهیم]] خلیلالله که آتش [[نمرود]] بر او سرد و سلامت گشت.<ref>قمی، منتهی الامال، انتشارات هجرت، ج۲، ص۷۷،</ref> | ||
۷. [[امام موسی کاظم(ع)]] | ۷. [[امام موسی کاظم(ع)]] | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
۸. [[امام رضا(ع)]] | ۸. [[امام رضا(ع)]] | ||
منصور (یکی از اصحاب امام(ع)) میگوید: شبی خدمت امام رضا(ع) رسیدم و او در یکی از اتاقهای پشتی خانه اش بود، در آن جا دستش را بلند کرد، تمام خانه روشن شده مثل این که چندین نور در آن خانه گذاشته است.<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹، ۴۰۴، ۴۲۱..</ref> | منصور (یکی از اصحاب امام(ع)) میگوید: شبی خدمت امام رضا(ع) رسیدم و او در یکی از اتاقهای پشتی خانه اش بود، در آن جا دستش را بلند کرد، تمام خانه روشن شده مثل این که چندین نور در آن خانه گذاشته است.<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹، ۴۰۴، ۴۲۱..</ref> | ||
۹. [[امام محمد تقی(ع)]] | |||
۹. [[امام محمد تقی(ع)]]<nowiki/>ابو هاشم جعفر میگوید: در [[مسجد]] مسیّب همراه امام جواد(ع) نماز گزاردم. در آن مسجد، درخت سدری بود خشک و بی برگ، حضرت آب طلبید و زیر آن درخت وضو گرفت، سپس آن درخت در همان سال زنده شد و برگ درآورده و بارور شد.<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹، ۴۰۴، ۴۲۱..</ref> | |||
۱۰. [[امام هادی(ع)]] | ۱۰. [[امام هادی(ع)]] | ||