پرش به محتوا

شعوبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۸۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ مارس ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== معرفی ==
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
کلمه «شعوب» جمع «شعب» ـ به کسره شین و سکون عین ـ است و آن توده مردم باشند، که معنی وسیع تر از «قبیله» را دارا است، چنان‌که در عرب گویند اول شعب است، بعد قبیله، بعد بطن، بعد فخذ و آخر فصیله، به این قرار شعب، معنای ملت می‌دهد.
کلمه «شُعوب» جمع «شَعْب» است و به معنای توده مردم می‌باشد که معنایی وسیع تر از «قبیله» را دارا است، از همین جهت معنایی نظیر ملت دارد.


اما در اصطلاح شعوبیه گروه ضد عربی است که در اواخر [[حکومت بنی امیه]] و اوائل [[حکومت بنی عباس]] شکل گرفت. کتاب نهضت شعوبیه در تعریف شعوبیه می‌نویسد: شعوبیه قومی بودند که بر علیه عرب تعصب داشتند و عجم را بر عرب تفضیل می‌دادند.<ref>ممتحن، حسینعلی، نهضت شعوبیه، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۵.</ref> در لسان العرب، ذیل واژه شعوبی آمده است: شعوبی کسی است که از شأن عرب بکاهد و برای عرب فضیلتی بر غیر عرب نبیند».<ref>جمال الدین محمد، ابن منظور، لسان العرب، قاهره، بی نا، ۱۳۰۰، ج۱۵، ص۴۸۲.</ref>
در اصطلاح شعوبیه گروه ضد عربی است که در اواخر [[حکومت بنی امیه]] و اوائل [[حکومت بنی عباس]] شکل گرفت. کتاب نهضت شعوبیه در تعریف شعوبیه می‌نویسد: شعوبیه قومی بودند که بر علیه عرب تعصب داشتند و عجم را بر عرب تفضیل می‌دادند.<ref>ممتحن، حسینعلی، نهضت شعوبیه، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۵.</ref> در لسان العرب، ذیل واژه شعوبی آمده است: شعوبی کسی است که از شأن عرب بکاهد و برای عرب فضیلتی بر غیر عرب نبیند».<ref>جمال الدین محمد، ابن منظور، لسان العرب، قاهره، بی نا، ۱۳۰۰، ج۱۵، ص۴۸۲.</ref>


== علل شکل‌گیری شعوبیگری ==
== علل شکل‌گیری شعوبیگری ==
با انحراف مسیر خلافت اسلامی، و افتادن آن به دست سیاستمداران دنیا طلب چون بنی امیه و پس از آن بنی عباس و از جانب دیگر با توسعه روزافزون قلمرو خلافت و فتوحات جدید که لازمه آن ورود افراد جدید به این قلمرو با رنگ‌ها و نژادها و بالطبع افکار جدید بود، که باعث گردید سیادت اجتماعی عرب تبدیل به یک رفتار و منش در حکومت اسلامی گردد. از عواملی که می‌توان آن را به عنوان نقطه عطف تحول به حساب آورد، عملکرد نامناسب امویان و به وجود آمدن عنوان موالی (بنده) برای غیر اعراب بود.
انحراف مسیر خلافت اسلامی، و افتادن آن به دست سیاستمداران دنیا طلب چون بنی امیه و پس از آن بنی عباس و از جانب دیگر با توسعه روزافزون قلمرو خلافت و فتوحات جدید که لازمه آن ورود افراد جدید به این قلمرو با رنگ‌ها و نژادها و بالطبع افکار جدید بود، باعث گردید سیادت اجتماعی عرب تبدیل به یک رفتار و منش در حکومت اسلامی گردد. از عواملی که می‌توان آن را به عنوان نقطه عطف تحول به حساب آورد، عملکرد نامناسب امویان و به وجود آمدن عنوان موالی (بنده) برای غیر اعراب بود.


از سوی دیگر در شهرها و مناطق مختلف ایران، هرگاه فرصتی مهیا می‌گشت مردم سر به شورش و طغیان برمی‌داشتند. به عنوان نمونه می‌توان به شورش مردم کوره شاپورخواست و کازرون پس از مرگ [[عمربن خطاب]] اشاره کرد.<ref>تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۳۴۸.</ref> بعد از قتل [[عثمان]] و همچنین هر زمان که شهرهای بصره و کوفه تعویض حاکم را به خویش می‌دیدند در نقاط مختلف ایران نهضت‌ها و قیام‌های محلی رخ می‌داد.
از سوی دیگر در شهرها و مناطق مختلف ایران، هرگاه فرصتی مهیا می‌گشت مردم سر به شورش و طغیان برمی‌داشتند. به عنوان نمونه می‌توان به شورش مردم کوره شاپورخواست و کازرون پس از مرگ [[عمربن خطاب]] اشاره کرد.<ref>تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۳۴۸.</ref> بعد از قتل [[عثمان]] و همچنین هر زمان که شهرهای بصره و کوفه تعویض حاکم را به خویش می‌دیدند در نقاط مختلف ایران نهضت‌ها و قیام‌های محلی رخ می‌داد.
خط ۳۰: خط ۳۰:
* موالی اجازه نداشتند بدون اجازه اربابان سابق؛ دختران خویش را شوهر دهند.<ref>همان، ص۷۳۱ و ۷۳۲.</ref>
* موالی اجازه نداشتند بدون اجازه اربابان سابق؛ دختران خویش را شوهر دهند.<ref>همان، ص۷۳۱ و ۷۳۲.</ref>
* به هنگام نبرد؛ اعراب موالی را با پای پیاده و شکم گرسنه به اردوگاه می‌بردند و به آنان اجازه سوار شدن بر اسب و شتر را نمی‌دادند و پس از جنگ حتی اندک سهمی از غنایم به آنان تعلق نمی‌گرفت.<ref>همان.</ref>
* به هنگام نبرد؛ اعراب موالی را با پای پیاده و شکم گرسنه به اردوگاه می‌بردند و به آنان اجازه سوار شدن بر اسب و شتر را نمی‌دادند و پس از جنگ حتی اندک سهمی از غنایم به آنان تعلق نمی‌گرفت.<ref>همان.</ref>
== تاریخچه پیدایش و گسترش ==
تاریخ پیدایش شعوبیه از اواخر عهد اموی، از زمانی که اسماعیل بن یسار در حضور [[هشام بن عبدالملک]] مفاخر ایرانیان را می‌شمرد، آغاز شد. ولی با توجه به شرایط زمان بنی امیه، دعوت شعوبیه از آغاز [[خلافت بنی عباس]] شروع شد و کم‌کم این صدا بلندتر و تبلیغات شعوبیه غنی تر می‌شد و در حقیقت بنی عباس برای به دست گرفتن قدرت از نیروی فکری و نظامی شعوبی‌ها بهره بردند. در زمان [[هارون]] و [[مأمون]] تبلیغات شعوبیه شدت گرفت و در قرن سوم هجری به بالاترین حد خود رسید. در این دوران طرفداران مسلک شعوبیه که اکثراً ایرانی بودند، با نهایت شور و علاقه مشغول تبلیغ مرام خود بودند و از عهد [[معتصم]] به بعد ترکان هم در ضدیت با اعراب به ایرانیان پیوستند.


== آغاز مبارزه با خود برتر بینی اعراب ==
نهضت شعوبیه در قرن سوم هجری بی‌نهایت شدت یافت و عاملی که به اوج‌گیری این نهضت کمک کرد، سهل انگاری و تسامح خلفای عباسی بود، زیرا آنان نسبت به عرب چنان تعصبی نداشتند، چرا که اغلب خلفا «هجین» بودند؛ یعنی مادر غیر عرب داشتند و در اثر معاشرت با ایرانیان تعصب عربی آنان کمرنگ شده بود.<ref>مصری، احمد امین، قاهره، بی نا، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۶۵.</ref>
برای مبارزه با خودبرتر بینی اعراب، عجم‌ها و موالی به دو گروه عمده تقسیم شدند و دو روش متفاوت را در پیش گرفتند:


# '''شعوبیان''' که آشکارا بر ضد برتری عرب به مبارزه فرهنگی روی آوردند و مبارزات کلامی را پیشه خویش ساختند و مدعی گشتند که عرب را نه تنها هیچ مزیتی بر اقوام دیگر نیست بلکه عاری از هر مزیتی است.
در این دوران اغلب بزرگان و وزیران عباسی ایرانی بودند و نزد اعراب نفوذ و قدرت فراوان داشتند حتی در عهد معتصم که ترکان قدرت را در دست داشتند، ایرانیان کم و بیش روی کار بودند و بعضی زمام امور را به دست داشتند و آنان هم که زمامدار نبودند، در پیشرفت عقاید شعوبیه می‌کوشیدند.
# مبارزه مسلحانه که در این روش با طرفداران آل علی - علیهم السلام- و خوارج و سایر دشمنان بنی امیه همدست گشتند و به نبرد و رویاروی با امویان دست یازیدند.
== تاریخچه پیدایش شعوبیه ==
تاریخ پیدایش شعوبیه از اواخر عهد اموی، از زمانی که «اسماعیل بن یسار» در حضور «هشام بن عبدالملک» مفاخر ایرانیان را می‌شمرد، آغاز شد؛ ولی با توجه به شرایط زمان بنی امیه، دعوت شعوبیه از آغاز [[خلافت بنی عباس]] شروع شد و کم‌کم این صدا بلندتر و تبلیغات شعوبیه غنی تر می‌شد و در حقیقت بنی عباس برای به دست گرفتن قدرت از نیروی فکری و نظامی شعوبی‌ها بهره بردند. در زمان [[هارون]] و [[مأمون]] تبلیغات شعوبیه شدت گرفت و در قرن سوم هجری به بالاترین حد خود رسید. در این دوران طرفداران مسلک شعوبیه که اکثراً ایرانی بودند، با نهایت شور و علاقه مشغول تبلیغ مرام خود بودند و از عهد [[معتصم]] به بعد ترکان هم در ضدیت با اعراب به ایرانیان پیوستند.


==عقاید شعوبیه ==
==عقاید شعوبیه ==
شعوبیه در ابتدا عقایدی صحیح و برگرفته از [[اسلام]] و [[سخنان پیامبر(ص)]] داشتند. برخی از این عقاید به شرح زیر است:
شعوبیه در ابتدا عقایدی صحیح و برگرفته از [[اسلام]] و سخنان [[پیامبر(ص)]] داشتند. برخی از این عقاید به شرح زیر است:
* دین اسلام هیچ ملتی را بر ملت دیگر ذاتاً فضیلت نداده و مایه فضیلت و کرامت را منحصراً تقوا و پرهیزکاری برشمرده است.
* دین اسلام هیچ ملتی را بر ملت دیگر ذاتاً فضیلت نداده و مایه فضیلت و کرامت را منحصراً تقوا و پرهیزکاری برشمرده است.
* عقاب و ثواب در دین اسلام روی کردار بد و نیک بنا شده است، نه روی شخص و نژاد.<ref>ممتحن، همان، ص۲۰۴.</ref>
* عقاب و ثواب در دین اسلام روی کردار بد و نیک بنا شده است، نه روی شخص و نژاد.<ref>ممتحن، همان، ص۲۰۴.</ref>
خط ۵۱: خط ۴۹:


اما در معرفی نامداران شعوبیه به هیچ وجه نمی‌توان از نام ابن مقفع به آسانی گذر نمود. ابومحمد عبدالله بن مقفع که از بزرگان شعوبی در اواخر دوره اموی و اوایل عهد عباسی به شمار می‌رود کتاب‌هایی بسیار و از جمله کتاب‌های آیین‌نامه؛ خداینامه؛ کلیله و دمنه؛ ادب الکبیر و ادب الصغیر را به عربی ترجمه نمود.<ref>نهضت شعوبیه، همان، ص۲۲۹.</ref> اما او نیز سرانجام فرجامی ناخوش را به جان خرید و به عصر خلافت منصور عباسی و بنابر اشاره او به دست سفیان بن یزید بن مهلب حاکم بصره به اتهام کفر و زندیق بودن دست و پایش بریده گشت و به تنور روشن و سوزان انداخته شد.<ref>همان، ص۲۵۲.</ref>
اما در معرفی نامداران شعوبیه به هیچ وجه نمی‌توان از نام ابن مقفع به آسانی گذر نمود. ابومحمد عبدالله بن مقفع که از بزرگان شعوبی در اواخر دوره اموی و اوایل عهد عباسی به شمار می‌رود کتاب‌هایی بسیار و از جمله کتاب‌های آیین‌نامه؛ خداینامه؛ کلیله و دمنه؛ ادب الکبیر و ادب الصغیر را به عربی ترجمه نمود.<ref>نهضت شعوبیه، همان، ص۲۲۹.</ref> اما او نیز سرانجام فرجامی ناخوش را به جان خرید و به عصر خلافت منصور عباسی و بنابر اشاره او به دست سفیان بن یزید بن مهلب حاکم بصره به اتهام کفر و زندیق بودن دست و پایش بریده گشت و به تنور روشن و سوزان انداخته شد.<ref>همان، ص۲۵۲.</ref>
== گسترش شعوبیه ==
نهضت شعوبیه در قرن سوم هجری بی‌نهایت شدت یافت و عاملی که به اوج‌گیری این نهضت کمک کرد، سهل انگاری و تسامح خلفای عباسی بود، زیرا آنان نسبت به عرب چنان تعصبی نداشتند، چرا که اغلب خلفا «هجین» بودند؛ یعنی مادر غیر عرب داشتند و در اثر معاشرت با ایرانیان تعصب عربی آنان کمرنگ شده بود.<ref>مصری، احمد امین، قاهره، بی نا، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۶۵.</ref>
در این دوران اغلب بزرگان و وزیران عباسی ایرانی بودند و نزد اعراب نفوذ و قدرت فراوان داشتند حتی در عهد معتصم که ترکان قدرت را در دست داشتند، ایرانیان کم و بیش روی کار بودند و بعضی زمام امور را به دست داشتند و آنان هم که زمامدار نبودند، در پیشرفت عقاید شعوبیه می‌کوشیدند.


== آغاز انحراف ==
== آغاز انحراف ==
شعوبیه در مراحل اولیه، تبلیغات خود را بر اساس اصول اسلامی پایه‌گذاری کرده بودند؛ ولی بعدها با عرب و دین اسلام بنای مخالفت گذاشتند. دعاوی این گروه که به‌'''اهل تسویه''' نیز نامور گشته بودند، بهانه‌ای گردید تا برخی طبقات ناراضی موالی نه تنها برتری فطری اعراب را انکار نمایند بلکه اقوام عرب را پست‌تر از دیگر اقوام بدانند. افرادی مانند افشین ترک از سرداران [[معتصم عباسی]]، که قیام بابک را سرکوب کرد، از نمونه‌های برجسته شعوبیه منحرف است و معتقد است که اعراب سگ‌هایی هستند که باید اول جلویشان استخوان ریخت و سپس با چماق بر سرشان کوبید.<ref>طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تهران، اساطیر، ج۳، ص۱۳۰۹.</ref>
شعوبیه در مراحل اولیه، تبلیغات خود را بر اساس اصول اسلامی پایه‌گذاری کرده بودند؛ ولی بعدها با عرب و دین اسلام بنای مخالفت گذاشتند. دعاوی این گروه که به‌ '''اهل تسویه''' نیز نامور گشته بودند، بهانه‌ای گردید تا برخی طبقات ناراضی موالی نه تنها برتری فطری اعراب را انکار نمایند بلکه اقوام عرب را پست‌تر از دیگر اقوام بدانند. افرادی مانند افشین ترک از سرداران [[معتصم عباسی]]، که قیام بابک را سرکوب کرد، از نمونه‌های برجسته شعوبیه منحرف است و معتقد است که اعراب سگ‌هایی هستند که باید اول جلویشان استخوان ریخت و سپس با چماق بر سرشان کوبید.<ref>طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تهران، اساطیر، ج۳، ص۱۳۰۹.</ref>


استاد [[شهید مرتضی مطهری]] در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، موضوع شعوبیگری را عنوان داشته است که شعوبیگری در ابتدا یک نهضت و عکس العمل مقدس از طرف ایرانیان علیه تبعیضات نژادی عربی بود، ولی بعد، به واسطه اقلیتی معدود از ایرانیان از مسیر اصلی منحرف شد و رنگ تعصب قومی به خود گرفت. بنابر این از طرف توده مردم و علمای ایرانی محکوم و مردود شناخته شد و این اعتقاد ادامه پیدا نکرد.<ref>همان، ج۲، ص۴۱۹.</ref>
استاد [[شهید مرتضی مطهری]] در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، موضوع شعوبیگری را عنوان داشته است که شعوبیگری در ابتدا یک نهضت و عکس العمل مقدس از طرف ایرانیان علیه تبعیضات نژادی عربی بود، ولی بعد، به واسطه اقلیتی معدود از ایرانیان از مسیر اصلی منحرف شد و رنگ تعصب قومی به خود گرفت. بنابر این از طرف توده مردم و علمای ایرانی محکوم و مردود شناخته شد و این اعتقاد ادامه پیدا نکرد.<ref>همان، ج۲، ص۴۱۹.</ref>
خط ۶۸: خط ۶۱:
* دو قرن سکوت، عبدالحسین زرین کوب.
* دو قرن سکوت، عبدالحسین زرین کوب.
* نهضت شعوبیه، حسینعلی ممتحن.
* نهضت شعوبیه، حسینعلی ممتحن.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش