پرش به محتوا

شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۱
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۷: خط ۷:
شفاعتی که از طرف خداوند است، همان [[مغفرت]] است، و شفاعت دیگران تعارضی با مغفرت الهی ندارد، چرا که خداوند است که این اجازه را به شفیعان داده است تا هم پاداشی به مقربین باشد و هم به بندگان.
شفاعتی که از طرف خداوند است، همان [[مغفرت]] است، و شفاعت دیگران تعارضی با مغفرت الهی ندارد، چرا که خداوند است که این اجازه را به شفیعان داده است تا هم پاداشی به مقربین باشد و هم به بندگان.
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
==معنای لغوی و اصطلاحی==
 
'''شفاعت''' در لغت از ماده شفع به معني {{عربی|ضمّ الشيء الي مثله|ترجمه=ضميمه كردن چيزي به چيز ديگر}} است و نقطه مقابل آن وتر به معناي تك و پنهان است. به ضميمه شدن فرد برتر و قويتر براي كمك به فرد ضعيف تر شفاعت اطلاق می‌گردد.  
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
'''شفاعت''' در لغت از ماده شفع به معنی {{عربی|ضمّ الشيء الي مثله|ترجمه=ضميمه كردن چيزي به چيز ديگر}} است و نقطه مقابل آن وتر به معنای تک و پنهان است. به ضمیمه شدن فرد برتر و قویتر برای کمک به فرد ضعیف تر شفاعت اطلاق می‌گردد.


شفاعت در اصطلاح به دو معنای عمده استعمال می‌شود:
شفاعت در اصطلاح به دو معنای عمده استعمال می‌شود:
* شفاعت در استعمال عام و عرف این است که، شخص شفيع که از موقعيت و شخصيت و نفوذ بالایی برخوردار است، نظر شخص صاحب قدرتي را در مورد مجازات یا پاداش زير دستان عوض كند.
* شفاعت در استعمال عام و عرف این است که، شخص شفیع که از موقعیت و شخصیت و نفوذ بالایی برخوردار است، نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات یا پاداش زیر دستان عوض کند.
* شفاعت در لسان شرع بدين معناست که، شخص شفاعت شونده موجباتي فراهم مي‌سازد كه از يك وضع نامطلوب و درخور كيفر بيرون آمده و به وسيله ارتباط با شفيع، خود را در وضع مطلوبي قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگي گردد.<ref>همان، ص۲۲۴.</ref>
* شفاعت در لسان شرع بدین معناست که، شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم می‌سازد که از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد.<ref>همان، ص۲۲۴.</ref>


==اقسام شفاعت==
== اقسام شفاعت ==
بنابر گفته [[شهید مطهری]]، شفاعت بر دو نوع است: ۱. شفاعت رهبری، ۲. شفاعت مغفرت
بنابر گفته [[شهید مطهری]]، شفاعت بر دو نوع است: ۱. شفاعت رهبری، ۲. شفاعت مغفرت


شفاعت رهبري، شفاعتي است كه شامل نجات از عذاب و نيل به حسنات و حتي بالا رفتن درجات مي‌باشد. بنابر این شفاعت شامل نیکان و پاکان بندگان نیز می‌شود.  
شفاعت رهبری، شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می‌باشد. بنابر این شفاعت شامل نیکان و پاکان بندگان نیز می‌شود.


شفاعت مغفرت، شفاعتي است كه برای از بين بردن عذاب و مغفرت گناهان است و نهایتا ممكن است سبب وصول به حسنات هم بشود. [[رسول خدا(ص)]] درباره اين قسم از شفاعت فرمودند: «من شفاعتم را براي گناهكاراني از امتم كه مرتكب [[گناه كبيره]] شده‌اند ذخيره كرده‌ام، اما نيكوكاران مورد مؤاخذه قرار نمي‌گيرند.»<ref>مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ج۱، ص۲۴۷.</ref>
شفاعت مغفرت، شفاعتی است که برای از بین بردن عذاب و مغفرت گناهان است و نهایتاً ممکن است سبب وصول به حسنات هم بشود. [[رسول خدا(ص)]] درباره این قسم از شفاعت فرمودند: «من شفاعتم را برای گناهکارانی از امتم که مرتکب [[گناه کبیره]] شده‌اند ذخیره کرده‌ام، اما نیکوکاران مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرند.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ج۱، ص۲۴۷.</ref>


==فلسفه شفاعت==
== فلسفه شفاعت ==
{{اصلی|حقیقت شفاعت}}
{{اصلی|حقیقت شفاعت}}
بدون شك مجازاتهاي الهي چه در اين جهان و چه در قيامت جنبه انتقامي ندارد، بلكه همه آنها در حقيقت ضامن اجرا براي اطاعت از قوانين الهی و برای پيشرفت و تكامل انسان است. از سوي ديگر نبايد راه بازگشت و اصلاح را بكلي بر روي گناهكاران بست، بلكه بايد به آنها امكان داد كه خود را اصلاح كنند و به سوي خدا و پاكي و تقوا باز گردند. شفاعت براي حفظ همين تعادل و وسيله‌اي براي بازگشت گناهكاران و آلودگان است.<ref>مكارم شيرازي، ناصر و ساير همكاران، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۱، ج۱، ص۲۳۳، ج۲۸.</ref>
بدون شک مجازاتهای الهی چه در این جهان و چه در قیامت جنبه انتقامی ندارد، بلکه همه آنها در حقیقت ضامن اجرا برای اطاعت از قوانین الهی و برای پیشرفت و تکامل انسان است. از سوی دیگر نباید راه بازگشت و اصلاح را بکلی بر روی گناهکاران بست، بلکه باید به آنها امکان داد که خود را اصلاح کنند و به سوی خدا و پاکی و تقوا بازگردند. شفاعت برای حفظ همین تعادل و وسیله‌ای برای بازگشت گناهکاران و آلودگان است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و سایر همکاران، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱، ج۱، ص۲۳۳، ج۲۸.</ref>
 
در حقيقت شخصي كه متوسل به شفيع مي‌شود، نيروي خودش به تنهايي براي رسيدنش به هدف كافي نيست. لذا نيروي خود را با نيروي شفيع گره مي‌زند و در نتيجه به آنچه مي‌خواهد نائل مي‌شود، بطوري كه اگر اين كار را نمي‌كرد، چون نيروي خودش به تنهايي ناقص و ضعيف و كوتاه بود به مقصودش نمی‌رسید.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه محمد باقر همداني، ج۱، ص۲۱۱.</ref> به يك معنا شفاعت اين است كه موجود مادوني كه استعداد جهش و پيشرفت دارد، از موجود بالا، استمداد و مدد مي طلبد، البته مدد خواه از نظر كمالي و روحي بايد به حدي سقوط نكند كه نيروي جهش و تكامل را از دست بدهد، و امكان تبديل او به يك انسان پاك از ميان برود.<ref>سبحاني، جعفر، آئين وهابيت، جامعه مدرسين، ۱۳۶۴، ص۲۵۸، جعفري، محمد تقي، تفسير و نقد و تحليل مثنوي، چاپ دوم، ۱۳۵۱، ج۷، ص۳۸۷.</ref>


==شفاعت کنندگان==
در حقیقت شخصی که متوسل به شفیع می‌شود، نیروی خودش به تنهایی برای رسیدنش به هدف کافی نیست؛ لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره می‌زند و در نتیجه به آنچه می‌خواهد نائل می‌شود، بطوری که اگر این کار را نمی‌کرد، چون نیروی خودش به تنهایی ناقص و ضعیف و کوتاه بود به مقصودش نمی‌رسید.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر همدانی، ج۱، ص۲۱۱.</ref> به یک معنا شفاعت این است که موجود مادونی که استعداد جهش و پیشرفت دارد، از موجود بالا، استمداد و مدد می‌طلبد، البته مدد خواه از نظر کمالی و روحی باید به حدی سقوط نکند که نیروی جهش و تکامل را از دست بدهد، و امکان تبدیل او به یک انسان پاک از میان برود.<ref>سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، جامعه مدرسین، ۱۳۶۴، ص۲۵۸، جعفری، محمد تقی، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، چاپ دوم، ۱۳۵۱، ج۷، ص۳۸۷.</ref>
بنابر آیات [[قرآن]]، شفاعت اولياء خدا منوط به اذن پروردگار است. در [[سوره بقره]] آمده است: {{قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ|ترجمه=کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند|سوره=بقره|آیه=۲۵۵}}.


*انبیاء و [[حضرت محمد(ص)]]: از جمله شفاعت كنندگان پيغمبران مي باشند و در اينكه رسول خدا(ص) داراي مقام شفاعت مي‌باشد ترديدي نيست و اهل سنت و شيعه در آن اتفاق نظر دارند. در روايتي از [[امام صادق(ع)]] آمده است كه هيچ يك از انبياء و رسل شفاعت نمي‌كنند تا اينكه خدا به آنها اجازه دهد، به جز پيامبر اسلام(ص) كه خدا قبل از قيامت اجازه شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، براي او و امامان از فرزندان او سپس براي انبياء است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان تر جمه موسوی همدانی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>  
== شفاعت کنندگان ==
*[[اهل بیت(ع)]]: از امام صادق(ع) درباره آيه شريفه {{قرآن|فمالنا من شافعين و لا صديق حميم|ترجمه=در نتيجه شفاعتگرانى نداريم و نه دوستى نزديك.|سوره=شعرا|آیه=۱۰۰ و ۱۰۱}} فرمودند: شفيعان ائمه و دوستان از مؤمنين هستند.<ref>موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، ترجمه سيدمهدي حائري قزويني، چاپ نگين، ج۱، ص۴۵۳؛ و مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸، ص۴۲.</ref>
بنابر آیات [[قرآن]]، شفاعت اولیاء خدا منوط به اذن پروردگار است. در [[سوره بقره]] آمده است: {{قرآن|مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ|ترجمه=کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند|سوره=بقره|آیه=۲۵۵}}.
*[[مؤمنین]]: روايات بسياري درباره شفاعت مؤمنان، حتي شفاعت بچه‌هاي سقط شده آن‌ها وارد شده است.<ref>تفسير الميزان، همان.</ref> پيامبر(ص) فرموند: فقراي از [[شیعه|شيعيان علي(ع)]] و خاندان [[علي(ع)]] را پس از او سبك مشماريد كه هر يك از آنان عده‌اي همچون قبايل ربيعه و مضر را شفاعت مي كنند.<ref>مكيال المكارم، ج۱، ص۴۵۴، ‌بحارالانوار، ج۸، ص۵۹.</ref>
* انبیاء و [[حضرت محمد(ص)]]: از جمله شفاعت کنندگان پیغمبران می‌باشند و در اینکه رسول خدا(ص) دارای مقام شفاعت می‌باشد تردیدی نیست و اهل سنت و شیعه در آن اتفاق نظر دارند. در روایتی از [[امام صادق(ع)]] آمده است که هیچ‌یک از انبیاء و رسل شفاعت نمی‌کنند تا اینکه خدا به آنها اجازه دهد، به جز پیامبر اسلام(ص) که خدا قبل از قیامت اجازه شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، برای او و امامان از فرزندان او سپس برای انبیاء است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان تر جمه موسوی همدانی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>
*[[عالمان]]: امام صادق(ع) فرمودند: چون [[روز قيامت]] شود خداوند عالم و عابد را بر انگيزد، پس به عالم مي‌گويند بايست و براي مردم شفاعت كن به پاداش اينكه آنان را نيكو تربيت كردي...<ref>مكيال المكارم، ج۱، ص۴۵۴، بحارالانوار، ج۸، ص۵۹.</ref>
* [[اهل بیت(ع)]]: از امام صادق(ع) درباره آیه شریفه {{قرآن|فمالنا من شافعین و لا صدیق حمیم|ترجمه=در نتیجه شفاعتگرانی نداریم و نه دوستی نزدیک.|سوره=شعرا|آیه=۱۰۰ و ۱۰۱}} فرمودند: شفیعان ائمه و دوستان از مؤمنین هستند.<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی، چاپ نگین، ج۱، ص۴۵۳؛ و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸، ص۴۲.</ref>
*زائران [[امام حسين(ع)]]: امام صادق(ع) فرمودند: به زوار امام حسين(ع) گفته مي‌شود دست هر كه را كه دوست داريد بگيريد و آنها را به [[بهشت]] ببريد.<ref>مكيال المكارم، ج۱، ص۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷.</ref>
* [[مؤمنین]]: روایات بسیاری درباره شفاعت مؤمنان، حتی شفاعت بچه‌های سقط شده آن‌ها وارد شده است.<ref>تفسیر المیزان، همان.</ref> پیامبر(ص) فرموند: فقرای از [[شیعه|شیعیان علی(ع)]] و خاندان [[علی(ع)]] را پس از او سبک مشمارید که هر یک از آنان عده‌ای همچون قبایل ربیعه و مضر را شفاعت می‌کنند.<ref>مکیال المکارم، ج۱، ص۴۵۴، بحارالانوار، ج۸، ص۵۹.</ref>
*[[ملائکه]]
* [[عالمان]]: امام صادق(ع) فرمودند: چون [[روز قیامت]] شود خداوند عالم و عابد را برانگیزد، پس به عالم می‌گویند بایست و برای مردم شفاعت کن به پاداش اینکه آنان را نیکو تربیت کردی…<ref>مکیال المکارم، ج۱، ص۴۵۴، بحارالانوار، ج۸، ص۵۹.</ref>
*[[قرآن]]
* زائران [[امام حسین(ع)]]: امام صادق(ع) فرمودند: به زوار امام حسین(ع) گفته می‌شود دست هر که را که دوست دارید بگیرید و آنها را به[[بهشت]] ببرید.<ref>مکیال المکارم، ج۱، ص۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷.</ref>
* [[ملائکه]]
* [[قرآن]]


==موانع شفاعت==
== موانع شفاعت ==
عواملی که مانع از شفاعت می‌شوند، در برخی از روایات ذکر شده‌اند. در ذیل به برخی از این عوامل اشاره می‌گردد:
عواملی که مانع از شفاعت می‌شوند، در برخی از روایات ذکر شده‌اند. در ذیل به برخی از این عوامل اشاره می‌گردد:
*شرک به خدا: پیامبر(ص) فرمودند: {{عربی|شفاعتي نائله ان شاء الله من مامت و لايشرك باالله شيئا|ترجمه=شفاعت من به کسی که بمیرد و به خداوند به هیچ وجه شرک نورزد، اگر خداوند بخواهد، خواهد رسید.}} <ref>مسند احمد، ج۲، ص۴۲۶؛ و به نقل از الهيات ج۲، ص۸۵۴.</ref>
* شرک به خدا: پیامبر(ص) فرمودند: {{عربی|شفاعتي نائله ان شاء الله من مامت و لايشرك باالله شيئا|ترجمه=شفاعت من به کسی که بمیرد و به خداوند به هیچ وجه شرک نورزد، اگر خداوند بخواهد، خواهد رسید.}}<ref>مسند احمد، ج۲، ص۴۲۶؛ و به نقل از الهیات ج۲، ص۸۵۴.</ref>
 
* خدعه کننده: پیامبر(ص) فرمودند: {{عربی|من غشّ العرب لم يدخل في شفاعتي و لم تنله مودتي|ترجمه=کسی که مردم عرب را خدعه کند داخل در شفاعت من نیست و دوستی من به او نخواهد رسید}}<ref>مسند احمدج۱، ص۷۲؛ و به نقل از الهیات، ج۲، ۸۵۴.</ref>
*خدعه کننده: پیامبر(ص) فرمودند: {{عربی|من غشّ العرب لم يدخل في شفاعتي و لم تنله مودتي|ترجمه=کسی که مردم عرب را خدعه کند داخل در شفاعت من نیست و دوستی من به او نخواهد رسید}} <ref>مسند احمدج۱، ص۷۲؛ و به نقل از الهيات، ج۲، ۸۵۴.</ref>  
* غالیان دین: قال رسول‌الله(ص) {{عربی|صنفان لا تنالهما شفاعتي: سلطان غشوم و عسوف و غال فی الدین مارق غیر تائب|ترجمه=شفاعت من به دو گروه نمی‌رسد: سلطان ظالم و ستمگر و غالیان در دین که رانده شده‌اند و توبه نمی‌کنند.}} قرب الاسناد۶۴، مراجعه شود به خصال ۶۳، و مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>
 
* عداوت و دشمنی [[اهل‌بیت(ع)]]: [[امام صادق(ع)]] فرمودند {{عربی|انّ المؤمن لیشفع حمیمه، الاّ أن یکون ناصباً، و لو أنّ ناصباً شفع له کل نبی مرسل و ملک مقرب ما شفعوا|ترجمه= همانا مؤمن در حق دوست خود شفاعت مى‌كند مگر آنكه شفاعت او درباره ناصبى (دشمن قسم خورده اهل بيت عليهم السّلام) باشد، كه اگر همه پيامبران مرسل و فرشتگان مقرّب براى چنين كسى شفاعت كنند، پذيرفته نخواهد شد.}}<ref>؛ ثواب الاعمال، للصدوق، ص۲۵۱، به نقل از سبحانی، جعفر، الهیات، ج۲، ص۸۴۵.</ref>
* غالیان دین: قال رسول‌الله(ص) {{عربی|صنفان لا تنالهما شفاعتي: سلطان غشوم و عسوف و غال فی الدین مارق غیر تائب|ترجمه=شفاعت من به دو گروه نمی‌رسد: سلطان ظالم و ستمگر و غالیان در دین که رانده شده‌اند و توبه نمی‌کنند.}} قرب الاسناد۶۴، مراجعه شود به خصال ۶۳، و مستدرك الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>
* سبک شماران [[نماز]]: امام صادق(ع) از پیامبر نقل کردند که {{عربی|لا ينال شفاعتي من استخفّ بصلاته|ترجمه=شفاعت من به کسی که نماز را سبک می‌شمارد نمی‌رسد.}}.<ref>وسائل، ج۳، ص۱۷، باب،الشیعه، بابهای اعداد فرائض و ناففله‌های آن حدیث۱۰.</ref>
 
* تکذیب کنندگان شفاعت: [[امام رضا(ع)]] فرمودند: امام علی(ع) فرمود کسی که شفاعت پیامبر(ص) را تکذیب کند آن را به دست نخواهد آورد.<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۶، به نقل از سبحانی، جعفر، الهیات، ج۲، ص۸۴۶.</ref>
* عداوت و دشمني [[اهل‌بيت(ع)]]: [[امام صادق(ع)]] فرمودند {{عربی|انّ المؤمن لیشفع حمیمه، الاّ أن یکون ناصباً، و لو أنّ ناصباً شفع له کل نبی مرسل و ملک مقرب ما شفعوا|ترجمه= همانا مؤمن در حق دوست خود شفاعت مى‏كند مگر آنكه شفاعت او در باره ناصبى (دشمن قسم خورده اهل بيت عليهم السّلام) باشد، كه اگر همه پيامبران مرسل و فرشتگان مقرّب براى چنين كسى شفاعت كنند، پذيرفته نخواهد شد.}}<ref>؛ ثواب الاعمال، للصدوق، ص۲۵۱، به نقل از سبحاني، جعفر، الهيات، ج۲، ص۸۴۵.</ref>
 
* سبک شماران [[نماز]]: امام صادق(ع) از پیامبر نقل کردند که {{عربی|لا ينال شفاعتي من استخفّ بصلاته|ترجمه=شفاعت من به کسی که نماز را سبک می‌شمارد نمی‌رسد.}}<ref> وسائل، ج۳، ص۱۷، باب،،الشيعه، بابهاي اعداد فرائض و ناففله‌هاي آن حديث۱۰.</ref>.
 
* تکذیب کنندگان شفاعت: [[امام رضا(ع)]] فرمودند: امام علی(ع) فرمود کسی که شفاعت پیامبر(ص) را تکذیب کند آن را به دست نخواهد آورد.<ref>عيون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۶، به نقل از سبحاني، جعفر، الهيات، ج۲، ص۸۴۶.</ref>


==شفاعت و مغفرت==
== شفاعت و مغفرت ==
{{اصلی|شفاعت جوشش مهر خداوند}}
{{اصلی|شفاعت جوشش مهر خداوند}}
شفاعت همان [[مغفرت]] الهي است كه وقتي به خداوند كه منبع و صاحب خيرها و رحمت هاست نسبت داده مي شود با نام «مغفرت» خوانده مي شود و هنگامي كه به وسائط و مجاري رحمت منسوب مي گردد، نام «شفاعت» به خود مي گيرد. بنابر این از آنجا که همه کمالات به خداوند اختصاص دارد و با اذن و اراده او به دیگران داده می‌شود، هیچگونه تعارضی میان مغفرت پروردگار و شفاعت‌گری مشروط و اذن‌ یافته پیامبران و دیگر انسان‌های مقرب وجود ندارد. خداوند این گونه خواسته است که برخی از بندگانش، به سبب قرب و شرافتی که در نزد او دارند، پاداش استقامت خود را دریافت کنند.  
شفاعت همان [[مغفرت]] الهی است که وقتی به خداوند که منبع و صاحب خیرها و رحمت هاست نسبت داده می‌شود با نام «مغفرت» خوانده می‌شود و هنگامی که به وسائط و مجاری رحمت منسوب می‌گردد، نام «شفاعت» به خود می‌گیرد. بنابر این از آنجا که همه کمالات به خداوند اختصاص دارد و با اذن و اراده او به دیگران داده می‌شود، هیچگونه تعارضی میان مغفرت پروردگار و شفاعت‌گری مشروط و اذن یافته پیامبران و دیگر انسان‌های مقرب وجود ندارد. خداوند این گونه خواسته است که برخی از بندگانش، به سبب قرب و شرافتی که در نزد او دارند، پاداش استقامت خود را دریافت کنند.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه فرعی۱ = معاد
  | شاخه فرعی۱ = معاد
  | شاخه فرعی۲ = شفاعت
  | شاخه فرعی۲ = شفاعت
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۶۹: خط ۶۴:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش