automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | == معنای نسخ == | ||
نسخ در اصطلاح دینی، با الهام از معنای لغوی آن، عبارت است از برداشته شدن حکمی از احکامِ ثابتِ دینی، در اثر سپری شدن وقت و مدت آن، یعنی برداشتن حکم سابق که بر حسب ظاهر، اقتضای دوام داشته، به وسیله تشریع حکم لاحق (بَعدی) به گونه ای که جایگزین آن گردد و امکان جمع میان هر دو نباشد. | |||
== شرایط نسخ == | |||
البته اگر حکمی ناسخ و باطل کننده حکم قبلی باشد باید دارای شرایطی باشد: | |||
# منسوخ (حکم اول) حکم شرعی باشد نه عقلی. | # منسوخ (حکم اول) حکم شرعی باشد نه عقلی. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
# میان حکم اول و دوم تعارض کلی و تام برقرار باشد به گونه ای که امکان جمع میان هر دو حکم نباشد. | # میان حکم اول و دوم تعارض کلی و تام برقرار باشد به گونه ای که امکان جمع میان هر دو حکم نباشد. | ||
# تشریع ناسخ از سوی شارع صورت گرفته باشد. | # تشریع ناسخ از سوی شارع صورت گرفته باشد. | ||
== اقسام نسخ == | |||
<nowiki>در میان مسلمانان در مورد وقوع نسخ اختلافی نیست؛ زیرا بیشتر احکام شرایع و ادیان گذشته دین مقدس اسلام نسخ شده است}}</nowiki><ref>رک: خوئی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ترجمه محمد صادق نجفی و هاشمزاده هریسی، واحد خوی، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ پنجم، ج۲، صص۴۷۸–۶۶۲.</ref> و همچنین در خود دین اسلام نیز قسمتی از احکام نسخ شده و به جای آن احکام دیگری وضع گردیده است به عنوان مثال قرآن کریم به نسخ شدن حکمِ نخستین قبله که پیامبر (ص) و مسلمانان به سوی آن نماز میخواندند، تصریح میکند، و نسخ در این گونه موارد، مورد قبول تمام مسلمانان است. اختلاف در اقسام نسخ عبارت اند از: | |||
۱ـ نسخ فقط در ناحیه تلاوت باشد نه در حکم: یعنی آیه ای داشته باشیم که تنها تلاوت آن نسخ شده با شد و از قرآن حذف شده باشد؛ ولی حکم آن باقی باشد. | ۱ـ نسخ فقط در ناحیه تلاوت باشد نه در حکم: یعنی آیه ای داشته باشیم که تنها تلاوت آن نسخ شده با شد و از قرآن حذف شده باشد؛ ولی حکم آن باقی باشد. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
اکثر دانشمندان و مفسّران این نوع نسخ را میپذیرند، مانند آیهٔ ۱۲ سورهٔ مجادله که معروف به آیهٔ نَجوی است و در این آیه خداوند بر مسلمانان شرط فرموده که اگر میخواهید با پیامبر (صلی الله علیه وآله) به صورت نَجْوی و درِگوشی صحبت کنید باید قبل از آن صدقه بدهید، یعنی طبق این آیه شریفه هر کس که میخواهد با پیامبر (صلی الله علیه وآله) به صورت نجوی صحبت کند، بر او واجب است که قبل از آن صدقه بدهد، در حالی که این حکم توسط آیه بعدی آن یعنی آیهٔ ۱۳ همین سوره نسخ شده است؛ زیرا در آن آیه، خداوند حکم وجوب صدقه را از عهدهٔ مسلمانان برداشته است، از این رو آیهٔ ۱۳ این سوره ناسخ میشود، برای آیهٔ ۱۲، که در اینجا فقط حکم آن برداشته شده است و الاّ تلاوت آن مانند بقیهٔ آیات به اعتبار خود باقی است. | اکثر دانشمندان و مفسّران این نوع نسخ را میپذیرند، مانند آیهٔ ۱۲ سورهٔ مجادله که معروف به آیهٔ نَجوی است و در این آیه خداوند بر مسلمانان شرط فرموده که اگر میخواهید با پیامبر (صلی الله علیه وآله) به صورت نَجْوی و درِگوشی صحبت کنید باید قبل از آن صدقه بدهید، یعنی طبق این آیه شریفه هر کس که میخواهد با پیامبر (صلی الله علیه وآله) به صورت نجوی صحبت کند، بر او واجب است که قبل از آن صدقه بدهد، در حالی که این حکم توسط آیه بعدی آن یعنی آیهٔ ۱۳ همین سوره نسخ شده است؛ زیرا در آن آیه، خداوند حکم وجوب صدقه را از عهدهٔ مسلمانان برداشته است، از این رو آیهٔ ۱۳ این سوره ناسخ میشود، برای آیهٔ ۱۲، که در اینجا فقط حکم آن برداشته شده است و الاّ تلاوت آن مانند بقیهٔ آیات به اعتبار خود باقی است. | ||
== | == فلسفه و وجود آیات منسوخ == | ||
بنابر عقیدهٔ عقلاء و دانشمندان اسلامی، نسخ در احکام محال نیست بلکه ممکن است حکمی از احکام الهی که در مرحلهٔ تشریع و قانون گذاری تعیین شده بوده برداشته شود و تغییر پیدا کند و حکم دیگری جایگزین آن شود؛ زیرا حکمی که از طرف خداوند تشریع میشود، گاهی هدف از تشریع آن اجراشدن آن حکم نیست بلکه منظور دیگری در کار است، مانند آزمایش و امتحان افراد یا اتمام حجت و امثال آن که در این گونه موارد جز امتحان هدف دیگری در میان نیست و نسخ در این گونه موارد، کوچکترین اشکال و محذوری ندارد زیرا هر یک از این دو حکم و حالت یعنی تکلیف و برداشتن تکلیف، هر دو در جای خود دارای حکمت و مصلحت بوده است و یک چنین نسخی مستلزم خلاف حکمت یا عدم اطلاع از حکمت نیست تا دربارهٔ خداوند محال باشد. | بنابر عقیدهٔ عقلاء و دانشمندان اسلامی، نسخ در احکام محال نیست بلکه ممکن است حکمی از احکام الهی که در مرحلهٔ تشریع و قانون گذاری تعیین شده بوده برداشته شود و تغییر پیدا کند و حکم دیگری جایگزین آن شود؛ زیرا حکمی که از طرف خداوند تشریع میشود، گاهی هدف از تشریع آن اجراشدن آن حکم نیست بلکه منظور دیگری در کار است، مانند آزمایش و امتحان افراد یا اتمام حجت و امثال آن که در این گونه موارد جز امتحان هدف دیگری در میان نیست و نسخ در این گونه موارد، کوچکترین اشکال و محذوری ندارد زیرا هر یک از این دو حکم و حالت یعنی تکلیف و برداشتن تکلیف، هر دو در جای خود دارای حکمت و مصلحت بوده است و یک چنین نسخی مستلزم خلاف حکمت یا عدم اطلاع از حکمت نیست تا دربارهٔ خداوند محال باشد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۷: | ||
زیرا هر یک با شرایط متناسب خود توافق کامل دارد؛ از طرفی این آیه میخواهد این شُبهه را بزداید که در نسخِ احکام یا شرایع هیچ گونه اشتباه یا تغییر در رأی که حاکی از پی بردن به ناروایی حکم سابق باشد، رُخ نداده است بلکه هر یک در جای خود روا میباشد.}}<ref>معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ص۲۴۹.</ref> | زیرا هر یک با شرایط متناسب خود توافق کامل دارد؛ از طرفی این آیه میخواهد این شُبهه را بزداید که در نسخِ احکام یا شرایع هیچ گونه اشتباه یا تغییر در رأی که حاکی از پی بردن به ناروایی حکم سابق باشد، رُخ نداده است بلکه هر یک در جای خود روا میباشد.}}<ref>معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ص۲۴۹.</ref> | ||
نکات مهم سهگانه | == نکات مهم سهگانه == | ||
۱ـ مورد نسخ: نسخ فقط در اوامر و نواهی است یعنی فقط در احکام شرعی میباشد، و لذا در مورد مسائل عقلی و اعتقادات، مثلاً در مورد ذات یا صفات خداوند متعال یا نسبت به ارسال پیامبران و کتابهای آسمانی آنها و همچنین در مورد روز قیامت و نیز اصول عبادات و معاملات و…، نسخ وجود ندارد؛ زیرا این اصولِ اعتقادی در تمام شرایع الهی وجود داشته و مورد اتفاق نظر همهٔ شرایع میباشند، همانطور که خداوند متعال فرمود: {{قرآن|شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ<ref>شوری / ۱۳.</ref> آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت میکنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند. | ۱ـ مورد نسخ: نسخ فقط در اوامر و نواهی است یعنی فقط در احکام شرعی میباشد، و لذا در مورد مسائل عقلی و اعتقادات، مثلاً در مورد ذات یا صفات خداوند متعال یا نسبت به ارسال پیامبران و کتابهای آسمانی آنها و همچنین در مورد روز قیامت و نیز اصول عبادات و معاملات و…، نسخ وجود ندارد؛ زیرا این اصولِ اعتقادی در تمام شرایع الهی وجود داشته و مورد اتفاق نظر همهٔ شرایع میباشند، همانطور که خداوند متعال فرمود: {{قرآن|شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ<ref>شوری / ۱۳.</ref> آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت میکنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
۳ـ تعداد آیات منسوخه: کسانی که شرایط مقرر در تحقیق نسخ را نادیده گرفته، یا نسخ را به مفهوم عام آن گرفتهاند (که نزد پیشینیان کاربرد داشته و شامل عام و خاص، و مطلق و مقید نیز شده) آمار آیات منسوخه را تا ۲۸۸ آیه رساندهاند، ولی به نظر میرسد که یک زیاده روی است و با ضوابط نسخ سازگاری ندارد؛ از طرفی میبینیم که در کتاب البیان، آیت اللّه خویی به بیش از یک آیه (آیهٔ نجوای) قائل به نسخ نیست؛ ولی با ملاحظه آیات دیگری در این باب، آیات منسوخه حدود بیست و اندی خواهد بود، از این رو شُبههٔ وجود آیات منسوخهٔ در قران که موجب گمراه شدن مراجعه کنندگان باشد، اساساً منتفی است.<ref>معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، همان.</ref> | ۳ـ تعداد آیات منسوخه: کسانی که شرایط مقرر در تحقیق نسخ را نادیده گرفته، یا نسخ را به مفهوم عام آن گرفتهاند (که نزد پیشینیان کاربرد داشته و شامل عام و خاص، و مطلق و مقید نیز شده) آمار آیات منسوخه را تا ۲۸۸ آیه رساندهاند، ولی به نظر میرسد که یک زیاده روی است و با ضوابط نسخ سازگاری ندارد؛ از طرفی میبینیم که در کتاب البیان، آیت اللّه خویی به بیش از یک آیه (آیهٔ نجوای) قائل به نسخ نیست؛ ولی با ملاحظه آیات دیگری در این باب، آیات منسوخه حدود بیست و اندی خواهد بود، از این رو شُبههٔ وجود آیات منسوخهٔ در قران که موجب گمراه شدن مراجعه کنندگان باشد، اساساً منتفی است.<ref>معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، همان.</ref> | ||
<span></span> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۷۳: | خط ۷۵: | ||
۸ـ سیدابوالقاسم خوئی؛ بیان در علوم و مسائل کلی قرآن؛ ترجمهٔ محمدصادق نجفی و…. | ۸ـ سیدابوالقاسم خوئی؛ بیان در علوم و مسائل کلی قرآن؛ ترجمهٔ محمدصادق نجفی و…. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |