پرش به محتوا

معنای اسطوره در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
عالمان ادیان در منشأ رواج این واژه می‌گویند: اختراع اسطوره‌ها و افسانه‌ها در تمام نوع بشر عمومیّت دارد. هم چنان‌که در نزد باستانیان و بومیان استرالیا رواج داشت. اسطوره از آن ناشی شد که به اندیشه‌های مافوق الطبیعه اهمیّت خاص می‌دهند یا برای تشریفات و آداب و عبادت قبیله، یک نوع حقانیّت و استدلال ایجاد می‌کنند و نیز پیدایش ریشهٔ اساطیر اولیّه را می‌توان در خواب‌ها و رؤیاها جستجو کرد، که آن را بارها نقل و تکرار نموده‌اند، تا بدان وسیله برای ابتداء و سرآغاز و علل معانی امور تا حدّی دلیل و سببی پیدا کنند. هم چنین اساطیر ممکن است از آن جا تکوین یافته باشد که در یکی از روزهای نخستین از شخصی که دارای قوهٔ پندار نیرومندی بوده است سؤالاتی به عمل آمده: مانند این که: چگونه آسمان برافراشته شد است؟ چه کسی عالم را ساخته است؟ انسان اوّلی از کجا آمد؟... پس او از قوّهٔ تصوّر یا از خواب و خیال خویش جواب‌هایی برای آن سؤالات گفته است، به ویژه اگر حکایات ساده‌ای از پیرمردان در این باره شنیده و نقل کرده و سپس خود بر آن جزئیاتی افزوده باشد، کم‌کم اسطوره به ظهور رسید؛ البتّه اسطوره‌گویی گاهی بسیار ساده و ابتدائی است، نظیر این که علّت زلزله را، خرسی بدانیم که در زیر زمین باشد که هر گاه تنش را می‌خارد، خانه به لرزش در می‌آید و گاهی عمیق‌تر و با معناتر. امّا اسطوره‌های نیمه تاریخی از نوع دیگر و عبارت از تکامل و تحویل یک واقعهٔ ابتدائی و حادثه اصلی است که در آن شخص مادی یا پهلوانی زورمند کارهای فوق عادت انجام می‌دهد تا آن که کم‌کم به صورت یک افسانه پر از عجائب و غرایب در می‌آید.<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمهٔ علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چهارم، ۱۳۷۰، ص۲۵.</ref>
عالمان ادیان در منشأ رواج این واژه می‌گویند: اختراع اسطوره‌ها و افسانه‌ها در تمام نوع بشر عمومیّت دارد. هم چنان‌که در نزد باستانیان و بومیان استرالیا رواج داشت. اسطوره از آن ناشی شد که به اندیشه‌های مافوق الطبیعه اهمیّت خاص می‌دهند یا برای تشریفات و آداب و عبادت قبیله، یک نوع حقانیّت و استدلال ایجاد می‌کنند و نیز پیدایش ریشهٔ اساطیر اولیّه را می‌توان در خواب‌ها و رؤیاها جستجو کرد، که آن را بارها نقل و تکرار نموده‌اند، تا بدان وسیله برای ابتداء و سرآغاز و علل معانی امور تا حدّی دلیل و سببی پیدا کنند. هم چنین اساطیر ممکن است از آن جا تکوین یافته باشد که در یکی از روزهای نخستین از شخصی که دارای قوهٔ پندار نیرومندی بوده است سؤالاتی به عمل آمده: مانند این که: چگونه آسمان برافراشته شد است؟ چه کسی عالم را ساخته است؟ انسان اوّلی از کجا آمد؟... پس او از قوّهٔ تصوّر یا از خواب و خیال خویش جواب‌هایی برای آن سؤالات گفته است، به ویژه اگر حکایات ساده‌ای از پیرمردان در این باره شنیده و نقل کرده و سپس خود بر آن جزئیاتی افزوده باشد، کم‌کم اسطوره به ظهور رسید؛ البتّه اسطوره‌گویی گاهی بسیار ساده و ابتدائی است، نظیر این که علّت زلزله را، خرسی بدانیم که در زیر زمین باشد که هر گاه تنش را می‌خارد، خانه به لرزش در می‌آید و گاهی عمیق‌تر و با معناتر. امّا اسطوره‌های نیمه تاریخی از نوع دیگر و عبارت از تکامل و تحویل یک واقعهٔ ابتدائی و حادثه اصلی است که در آن شخص مادی یا پهلوانی زورمند کارهای فوق عادت انجام می‌دهد تا آن که کم‌کم به صورت یک افسانه پر از عجائب و غرایب در می‌آید.<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمهٔ علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چهارم، ۱۳۷۰، ص۲۵.</ref>


به‌طور مسلّم همواره واقعیّاتی وجود دارد که بعضی با اغراض متفاوت بر آن افزوده‌اند، لذا عقل از پذیرش آن‌ها در سرگردانی می‌ماند.<ref>ر. ک. زرین کوب، عبد الحسین، در قلمرو وجدان، انتشارات علمی، اوّل، ص۴۰۴–۴۰۵.</ref> بر انسان عاقل است که با بکارگیری عقل و منطق، گرد و غبار را از واقعیّات بزداید.
به‌طور مسلّم همواره واقعیّاتی وجود دارد که بعضی با اغراض متفاوت بر آن افزوده‌اند، لذا عقل از پذیرش آن‌ها در سرگردانی می‌ماند.<ref>زرین کوب، عبد الحسین، در قلمرو وجدان، انتشارات علمی، اوّل، ص۴۰۴–۴۰۵.</ref> بر انسان عاقل است که با بکارگیری عقل و منطق، گرد و غبار را از واقعیّات بزداید.


قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>بقره: ۲/۲.</ref> در این کتاب هیچ شک و تردیدی نیست، هدایت برای متّقیان است.
قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>بقره: ۲/۲.</ref> در این کتاب هیچ شک و تردیدی نیست، هدایت برای متّقیان است.
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعهٔ بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات مطبوعاتی هدف، ص۱۵–۱۱.
۱. مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات مطبوعاتی هدف، ص۱۵–۱۱.


۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۶۸.
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۶۸.


۳. زرکوب، در قلمرو وجدان، تهران: انتشارات علمی ص۴۰۴.
۳. زرینکوب، در قلمرو وجدان، تهران: انتشارات علمی ص۴۰۴.


<span></span>
<span></span>
۱۵٬۱۴۷

ویرایش