۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== علت تامه کفر کافران == | == علت تامه کفر کافران == | ||
علت تامه کفر را خداوند به وجود نیاورده است تا بتوانیم کفر کافر را به اراده خداوند برگشت دهیم. کافر و مومن هر دو به صورت انسان آفریده شدهاند و ذاتاً طبق حکمت الهی و عدل الهی<ref>محاضرات فی الالهیات، ص۱۶۴.</ref> مختار هستند. انسانها با اختیار خود یکسری امور را انتخاب کرده و باعث ایجاد علت تامه برای کفر شده است. پس کفر کافر | علت تامه کفر را خداوند به وجود نیاورده است تا بتوانیم کفر کافر را به اراده خداوند برگشت دهیم. کافر و مومن هر دو به صورت انسان آفریده شدهاند و ذاتاً طبق حکمت الهی و عدل الهی<ref>محاضرات فی الالهیات، ص۱۶۴.</ref> مختار هستند. انسانها با اختیار خود یکسری امور را انتخاب کرده و باعث ایجاد علت تامه برای کفر شده است. پس کفر کافر در نتیجه انتخاب خود او بوده است. | ||
خداوند پس از خلقت انسان و اعطای اختیار به او، به رستگاری انسانها نیز کمک کرده است؛ عواملی که سبب کفر میگردد را بیان کرده و با وعد و وعید خود، انسانها را تشویق کرده به سوی اطاعت الهی بروند.<ref>ترجمه و شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۶۰.</ref> همچنین به انسان قدرت تفکر داده تا به عقل خود، حسن و قبح افعال را تشخیص دهد. رسولانی را برای تذکر دادن فرستاده تا مردم را هدایت کنند و معجزاتی را همراه آنها فرستاده است تا مردم یقین به حقانیت آنها کنند. | |||
پس | |||
خداوند علم به این دارد که انسان با اختیار خود به کدام سو حرکت میکند، ولی اقتضای خلقت حکیمانه آن است که هر شخصی که لیاقت وجود پیدا کردن را دارد، خلق کند و او را به کمال لایق خودش برساند، یکی کمالات را دنیوی میبیند و به همانها راضی میشود و دیگری به کمالات دنیوی و اخروی هر دو توجه میکند و خود را تحت ولایت عقل و رسولان قرار میدهد تا از نعمتهای هر دو جهان استفاده بکند. | |||
== تفاوت قضا و قدر تکوینی با قضا و قدر تشریعی == | |||
قضا و قدر الهی دارای مراتبی است که به بعضی از آنها اشاره میکنم: | قضا و قدر الهی دارای مراتبی است که به بعضی از آنها اشاره میکنم: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۴: | ||
الف: قضا و قدر تکوینی علمی عبارت است: علم خداوند به حدود اشیاء و خصوصیات آنها قبل از ایجاد کردن آنها و قضاء علمی یعنی علم خداوند به این که وجود اشیاء و از بین رفتن آنها زمانی که تمامی علتهای این دو امر وجود داشته باشد ضروری میباشد. | الف: قضا و قدر تکوینی علمی عبارت است: علم خداوند به حدود اشیاء و خصوصیات آنها قبل از ایجاد کردن آنها و قضاء علمی یعنی علم خداوند به این که وجود اشیاء و از بین رفتن آنها زمانی که تمامی علتهای این دو امر وجود داشته باشد ضروری میباشد. | ||
ب) قضا و قدر عینی | ب) قضا و قدر تکوینی عینی: این دو نوع از قضاء و قدر در متن واقع و تحقق بیرونی اشیاء میباشد. تقدیر عینی عبارت است از خصوصیاتی که شیء در زمان محقق شدنش از علتهای خود در وجود خارجی میگیرد و قضاء عینی عبارت است از ضرورت وجود شیء در زمانی که عله تامه آن موجود باشد.<ref>محاضرات فی الالهیات، ص۲۲۵ ـ ۲۳۴ ـ ۲۲۳.</ref> | ||
پس هر زمان که طبق سنّت الهی حاکم بر جهان علت تامه تحقق یک چیز محقق شود (که یکی از اجزای علت تامه اراده خداوند میباشد و تا اراده خداوند نباشد علت اصلاً علت تامه نمیشود) آن شیء به مقتضای قضای عینی الهی باید محقق شود و این تخلف پذیر نیست. حال اگر این موجود انسان شد به مقتضای حکمت الهی این شخص مختار است یعنی بزرگترین تفاوت انسانها با سایر مخلوقات در همین اختیار داشتن اوست و صرف اختیار داشتن مساوی با کفر نیست بلکه انسانیت مصادف است با اشرف مخلوقات بودن و مسجود ملائک شدن ـ حال آیا قابل قبول است که بگوییم خداوند کافر آفریده است. خیر زیرا کفر صفتی عارضی است که قابل تغییر است و ضمناً خداوند میفرماید: ما شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آوردیم در حالی که چیزی نمیدانستید.<ref>نحل / ۷۸.</ref> | |||
این بیانگر آن است که وجودی پاک از هر نوع شائبه کفر و نفاق پا به عرصه عالم میگذارد. | |||
پس این انسان میتواند با اختیار خود وجودی مؤمن بسازد یا با اختیار خود وجودی کافر بسازد و سرّ این مطلب این است که خداوند انسان را برای مختار بودن آفریده است و ذات او اقتضای اختیار میکند.<ref>کشف المراد، شرح تجدید الاعتقاد، متن خواجه نصیر الدین طوسی شرح علامه حلی، کتاب فروشی، ص۴۶۰، ترجمه شعرانی، ابوالحسن.</ref> | |||
پس مشخص میشود که عالم تشریع و تکوین دو عالم مجزا از هم هستند هر چند اصل در عالم تشریع آن است که بنا به قواعد تکوینیات اتفاق میافتد ولی خداوند این گونه نظام را پدیدآورده است که انسان در عالم تشریع مختار است و میتواند هر عملی خواست انجام دهد و از اعمال خود نتایجی را توقع داشته باشد که طبق قواعد تکوینی اتفاق میافتد. | پس مشخص میشود که عالم تشریع و تکوین دو عالم مجزا از هم هستند هر چند اصل در عالم تشریع آن است که بنا به قواعد تکوینیات اتفاق میافتد ولی خداوند این گونه نظام را پدیدآورده است که انسان در عالم تشریع مختار است و میتواند هر عملی خواست انجام دهد و از اعمال خود نتایجی را توقع داشته باشد که طبق قواعد تکوینی اتفاق میافتد. |