پرش به محتوا

عوامل غفلت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


== افراط ==
== افراط ==
افراط در امور معنوی تأثیر عکس گذاشته و پس از مدتی ممکن است فرد دچار غفلت و حتی دین‌زدگی شود.


== عبادت تجارتی ==
برخی نیز، تنها برای رسیدن به کمالات و درجات عرفانی به عبادت و امور معنوی می‌پردازند. این افراد در حقیقت برای خداوند تعیین تکلیف می‌کنند که چگونه به آنها مزد بدهد. این افراد پس از مدتی خسته شده و گاهی دچار غفلت می‌شوند.
برخی، عبادت‌هایشان جنبه تجارت دارد؛ یعنی منتظرند پس از مدتی مراعات آداب شرعی و عبادت، به کمالات و درجات عرفانی و کراماتی دست یابند در واقع این افراد برای خداوند تعیین تکلیف می‌کنند که چگونه مزد بگیرند. این افراد پس از مدتی خسته می‌شوند، گاهی در جا می‌زنند یا حتی عقب‌گرد می‌روند.


== ۵. ضعف اراده ==
انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند. خداوند در آیه ۳۷ [[سوره نور]]، مؤمنان را کسانی دانسته که تجارت و کار، آنها را از خداوند بازنمی‌دارد؛ یعنی انسان باید در همه حال حالت توجه به خدا را حفظ کند؛ نه اینکه برای خودسازی از همه امور فاصله بگیرد.
 
== ضعف اراده ==
یکی از عوامل غفلت که شاید مهمترین آنها نیز باشد ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمی‌دارد و موجب می‌شود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان را در نفس فراهم کند. وقتی اراده فرد ضعیف بود، شیطان سعی می‌کند او را از ادامه کارهای نیک و عبادت خدا بازدارد. روش غلبه و تسلط شیطان این است که ابتدا کارهای نیک و عبادت را کوچک جلوه می‌دهد. تلاش می‌کند انسان را به انجام کارهای صوری، بدون توجه و حضور قلب قانع سازد. می‌گوید: «تو وظیفه ای جز انجام واجبات را نداری، چه کار داری به انجام اعمال مستحبی؟ و اگر احیاناً به فکر افتاد که اعمال مستحبی انجام دهد، با صدها حیله و نیرنگ او را از اراده بازمی‌دارد و گاهی موضوع را آنقدر برای فرد دشوار جلوه می‌دهد که مأیوس و ناامید گردد.
یکی از عوامل غفلت که شاید مهمترین آنها نیز باشد ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمی‌دارد و موجب می‌شود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان را در نفس فراهم کند. وقتی اراده فرد ضعیف بود، شیطان سعی می‌کند او را از ادامه کارهای نیک و عبادت خدا بازدارد. روش غلبه و تسلط شیطان این است که ابتدا کارهای نیک و عبادت را کوچک جلوه می‌دهد. تلاش می‌کند انسان را به انجام کارهای صوری، بدون توجه و حضور قلب قانع سازد. می‌گوید: «تو وظیفه ای جز انجام واجبات را نداری، چه کار داری به انجام اعمال مستحبی؟ و اگر احیاناً به فکر افتاد که اعمال مستحبی انجام دهد، با صدها حیله و نیرنگ او را از اراده بازمی‌دارد و گاهی موضوع را آنقدر برای فرد دشوار جلوه می‌دهد که مأیوس و ناامید گردد.


automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش