automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←افراط) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== افراط == | == افراط == | ||
افراط در امور معنوی تأثیر عکس گذاشته و پس از مدتی ممکن است فرد دچار غفلت و حتی دینزدگی شود. | |||
برخی نیز، تنها برای رسیدن به کمالات و درجات عرفانی به عبادت و امور معنوی میپردازند. این افراد در حقیقت برای خداوند تعیین تکلیف میکنند که چگونه به آنها مزد بدهد. این افراد پس از مدتی خسته شده و گاهی دچار غفلت میشوند. | |||
== | انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند. خداوند در آیه ۳۷ [[سوره نور]]، مؤمنان را کسانی دانسته که تجارت و کار، آنها را از خداوند بازنمیدارد؛ یعنی انسان باید در همه حال حالت توجه به خدا را حفظ کند؛ نه اینکه برای خودسازی از همه امور فاصله بگیرد. | ||
== ضعف اراده == | |||
یکی از عوامل غفلت که شاید مهمترین آنها نیز باشد ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان را در نفس فراهم کند. وقتی اراده فرد ضعیف بود، شیطان سعی میکند او را از ادامه کارهای نیک و عبادت خدا بازدارد. روش غلبه و تسلط شیطان این است که ابتدا کارهای نیک و عبادت را کوچک جلوه میدهد. تلاش میکند انسان را به انجام کارهای صوری، بدون توجه و حضور قلب قانع سازد. میگوید: «تو وظیفه ای جز انجام واجبات را نداری، چه کار داری به انجام اعمال مستحبی؟ و اگر احیاناً به فکر افتاد که اعمال مستحبی انجام دهد، با صدها حیله و نیرنگ او را از اراده بازمیدارد و گاهی موضوع را آنقدر برای فرد دشوار جلوه میدهد که مأیوس و ناامید گردد. | یکی از عوامل غفلت که شاید مهمترین آنها نیز باشد ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان را در نفس فراهم کند. وقتی اراده فرد ضعیف بود، شیطان سعی میکند او را از ادامه کارهای نیک و عبادت خدا بازدارد. روش غلبه و تسلط شیطان این است که ابتدا کارهای نیک و عبادت را کوچک جلوه میدهد. تلاش میکند انسان را به انجام کارهای صوری، بدون توجه و حضور قلب قانع سازد. میگوید: «تو وظیفه ای جز انجام واجبات را نداری، چه کار داری به انجام اعمال مستحبی؟ و اگر احیاناً به فکر افتاد که اعمال مستحبی انجام دهد، با صدها حیله و نیرنگ او را از اراده بازمیدارد و گاهی موضوع را آنقدر برای فرد دشوار جلوه میدهد که مأیوس و ناامید گردد. | ||