تفاوت معجزه با سحر و جادو

از ویکی پاسخ
(تغییرمسیر از فرق معجزه با سحر)


سؤال

فرق معجزه با امور خارق‌العاده دیگر مانند سحر و جادو چیست؟

معجزه دارای امتیازها و ویژگی‌هایی است که در سایر کارهای خارق‌العاده وجود ندارد. این ویژگی‌ها عبارت است از:

۱. سحر و جادو و مانند آن، اموری فرا گرفتنی هستند و انجام آن‌ها به آموزش و تمرین و ریاضت نیاز دارد، قرآن در این زمینه می‌فرماید: ﴿وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ؛ لکن شیاطین کفر ورزیده و به مردم سحر تعلیم می‌دادند(بقره:۱۰۲) ولی معجزه، بدون آموزش و تمرین، آورده می‌شود؛ برای مثال، حضرت مسیح(ع) در گهواره با سخن گفتن خود، اعجاز می‌کند، بدون آن که آموزش و تربیت در این زمینه دخالتی داشته باشد.

۲. ساحران و مرتاضان و مانند آن‌ها، در هر شرایطی از زمان و مکان و با هر ابزاری، بر انجام کارهای خود توانایی ندارند و قدرت آن‌ها به امور معینی محدود است؛ لذا برای همه افراد همان کارهای معین را تکرار می‌کنند، ولی معجزه‌های پیامبران، هیچ‌یک از این قیدها و شروط را ندارد؛ چرا که به نیروی لایزال و نامحدود الهی وابسته است؛ از این رو، گاه مردم امر بی‌سابقه‌ای را از پیامبر می‌خواستند و او به اذن خداوند، آن را بر طبق خواسته‌های آن‌ها انجام می‌داد.

۳. ساحر و جادوگر ادعای پیامبری ندارد؛ اما پیامبر همزمان با ارائه معجزه، به پیامبری خویش تصریح می‌کند.[۱]

۴. سحر و جادو با نیروی قوی‌تر و بالاتر از نوع خود، قابل معارضه و شکست‌پذیر است، ولی معجزه را نمی‌توان شکست داد و با آن مقابله کرد.

۵. صاحبان سحر و جادو در بیشتر موارد به دنبال دنیا و منافع خود هستند یا اخلاق فاسدی دارند که نشان می‌دهد آنچه انجام می‌دهند، معجزه نیست، ولی معجزه تنها از کسانی صادر می‌شود که جلوه‌گاه ویژگی‌های نیک و اخلاق پسندیده هستند و دارای هدف عالی تربیتی و انسانی می‌باشند.

۶. معجزه پیغمبران، بر خلاف سحر و جادو، همراه با تحدی است؛ یعنی دعوت به مقابله و معارضه و اعلان به مردم که اگر می‌توانند، مانند آن را بیاورند.[۲]


مطالعه بیشتر

  • رسالت جهانی پیامبران، آیه الله جعفر سبحانی، ص۱۳۴–۱۴۰.
  • آموزش عقاید، استاد مصباح یزدی، ج۲، ص۲۶۴ به بعد.

منابع

  1. و یا امام ـ با تعمیم در مفهوم معجزه ـ اظهار می‌کند که وصی و خلیفه پیامبر است.
  2. البته لازم نیست که تحدی به صراحت اعلام شود، بلکه اگر کیفیت آوردن معجزه به گونه‌ای باشد که همگان تحدی را از آن بفهمند، کفایت می‌کند.