فهرست کتابهای آموزشی ریاضیات در تاریخ حوزهٔ علمیه
(تغییرمسیر از عناوین کتاب های آموزش ریاضی در تاریخ حوزه های علمیه)
سؤال
کتابهایی که برای دروس ریاضیات در حوزه بهعنوان متن درسی مورد استفاده قرار میگرفته چه بوده است؟
آموزش ریاضیات در حوزههای علوم دینی، به دلیل مناسبتی که این علوم با برخی از احکام داشتند، اهمیت داشت.[۱]
قبل از تفکیک علوم انسانی و تجربی و تخصصیشدن آنها، مراکز علمی در جهان اسلام منحصر در حوزههای دینی بود که دانشدوستان کتابهای علوم عقلی و نقلی را در آن فرا میگرفتند. پس از ورود دانش مدرن در ایران و رواج مدارس جدید این علوم از یکدیگر تفکیک شدند و آموزش دانشهای تجربی به دانشگاهها منتقل شد.[۲]
علم ریاضیات شامل علومی چون حساب، هندسه، هيئت و اُسْطُرْلاب بوده و کتابهایی در این علوم، در حوزههای علمیه تدریس میشده است.[۳]
حساب
- الفَوائد البهائیة فی القواعد الحسابیة: کتابی نگاشته عمادالدین ابن خَوّام (۶۴۳-۷۲۸ق) که در یک مقدمه و پنج مقاله با موضوعاتی درباره قواعد حساب، معاملات، مساحت، جبر و مقابله و استخراج مسائل سامان یافته است.[۴]
- شَمسیة الحساب: با عنوان اصلی الرسالة الشمسیة فی الاصول الحسابیة از نظامالدین حسن بن محمد نیشابوری (درگذشته بعد از ۷۲۸ق). کتابی مختصر شامل مقدمه و دو فن که مقدمه آن در تعریف علم حساب و موضوع آن و صور اعداد است. فن اول این کتاب در اصول حساب است و فن دوم آن درباره فروع آن است. این رساله را نظامالدین عبدالعلی بیرجندی (درگذشته ۹۳۴ق) شرح کرده است.[۵]
- مفتاح الحساب: غیاثالدین جمشید کاشانی (۷۹۰-۸۳۲ق) در این کتاب موفق به استنباط بسیاری از قواعد هندسه، حساب و جبر شده است. این کتاب شامل یک مقدمه و پنج مقاله است. مؤلف خود خلاصهای از این کتاب را، با نام تلخیص المفتاح، در سال ۸۲۴ق آماده کرد. او خود این خلاصه را با عنوان تنویر المصباح فی شرح تلخیص المفتاح شرح کرده است.[۶]
- خلاصه الحساب: از شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۱ق) کتابی است در علم حساب، هندسه، جبر و مقابله و مباحث دیگر ریاضی که مختصر، جامع، عمیق و پر مطلب خوانده شده است. این کتاب از آغاز نگارش و نشرش بهعنوان متن درسی مورد استفاده بوده است. ریاضیدانان زیادی بر این کتاب شرح یا حاشیه نگاشتهاند.[۷]
- کَنْز الحساب: از سید محمدعلی شهرستانی (۱۲۸۰–۱۳۴۴ق) از فقهای شیعه که شرحی بر مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی است.[۸]
هندسه
- تحریر اصول اُقْلیدِس: این کتاب تحریر و تنقیح خواجه نصیرالدین طوسی از کتاب اصول اقلیدس است که به کتابی متداول در میان دانشجویان علم هندسه تبدیل شد. این کتاب را جمعی از ریاضیدانان تحریر و شرح کردهاند. خواجه در شرح آن کتابی به نام البلاغ نگاشته است.[۹]
هیئت
- تحریر مَجِسْطی: کتابی از خواجه نصیرالدین طوسی که تهذیب و تحریری از کتاب المجسطی اقلیدس است. بر این تحریر جمعی از دانشمندان اسلامی شرح و حاشیه نگاشتهاند. کتاب المجسطی بیش از یک هزار سال محور بحثهای ریاضی و نجوم در حوزهها علمی اسلامی بوده است. این کتاب نهاییترین متن درسی حوزههای علوم اسلامی در این رشته بوده است.[۱۰]
- التذکرة فی علم الهیئة یا التذکرة النصیریه فی الهیئة: کتابی مختصر به زبان عربی از خواجه نصیرالدین طوسی که به همراه شروحش از کتابهای رایج علم هیئت در جهان اسلام بوده است؛ به همین دلیل شرحها و حاشیههای بسیاری بر آن نگاشته شده است [۱۱] این کتاب را جامع مسائلِ علم هیئت و از مهمترین کتابهای این دانش دانستهاند.[۱۲]
- الملخص فی الهیئة: کتابی مختصر از محمود بن محمد چَغْمینى خوارزمى (قرن هشتم)، در یک مقدمه و دو مقاله. مقدمه این کتاب درباره اقسام اجسام است. مقاله اول آن پیرامون اجرام علوی و مقاله دوم آن درباره بسائط سفلی است. این کتاب را تعدادى از ریاضىدانان اسلامى شرح کردهاند.[۱۳]
- شرح المُلَخّص چغمينى: مشهورترین و رایجترین شرح ملخص چغمینی در حوزههای علمیه نگاشته صلاحالدین موسی بن محمد مشهور به قاضیزاده رومی (۷۶۶-۸۴۰ق).[۱۴]
- رساله فارسی در هیئت: کتابی از علاءالدین علی بن محمد قُوشْچی (۸۰۵-۸۷۸ق) در علم هیئت است. این کتاب از متون درسی در حوزههای علمیه بوده است. به همین دلیل این کتاب مکرر در تهران و تبریز بهچاپ رسیده است.[۱۵]
- التَکْمِلة فی شرح التذکرة: کتابی از شمسالدین محمد بن احمد خِفْری (درگذشته ۹۵۷ق) که شرحی است بر بر تذكره خواجه نصیرالدین طوسی.[۱۶]
- تشریح الافلاک: کتابی از شیخ بهایی، که بعد از خلاصة الحساب، بیش از سایر آثار شیخ بهایی مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. این کتاب تا مدتها متن درسی در حوزههای علمیه بوده و شرحها و تعلیقهای فراوانی بر آن نوشته شده است.[۱۷]
- زِیْجْ بهادرخانی: این کتاب، که با نامهای دیگری چون زیج بهادری و زیج طغیانی هم از آن یاد شده، یكی از مهمترین زیجهای[۱۸] فارسی بهشمار میرود. نویسنده این زیج، غلامحسین بن فتحمحمد جونپوری (۱۲۰۵-۱۲۷۳ق)، آن را در سال ۱۲۵۴ق بهپایان رسانده است.[۱۹]
اُسْطُرْلاب
- اِسْتِیعاب الوجوه الممكنة فی صنعة الاسطرلاب: رسالهای مهم در تاریخ نجوم اسلامی از ابوریحان بیرونی درباره بررسی و مقایسه روشهای گوناگون ساخت انواع اسطرلاب است.[۲۰] این كتاب از جمله مهمترین آثار تاریخ نجوم بهشمار میآید و بخشهای مختلف آن (بهویژه مقدمه) توسط محققان اروپایی به زبانهای مختلف ترجمه و بررسی شده است.[۲۱]
- بیست باب در فن اسطرلاب: رسالهای از خواجه نصیرالدین طوسی که به زبان فارسی تألیف شده و از کتابهای آموزشی رایج این فن در حوزههای علمیه بوده است.[۲۲]
- هفتاد باب در اسطرلاب: رسالهای از شيخ بهايى که با عناوین تحفه حاتميه و رساله اسطرلاب از آن ياد مىشود. شیخ بهایی این کتاب را حاتمبيگ اردوبادى نصيرى متخلّص به صافى، وزير شاه عباس صفوی، در سال ۱۰۰۴ق در هفتاد باب تأليف كرده است.[۲۳]
- انیس الاَحباب فی بیان مسائل اسطرلاب: رسالهای به فارسی در دو فصل، تألیف ۱۲۳۴ق، در شرح رساله الصحیفه شیخ بهایی نوشته جونپوری. او سبب تألیف این رساله را بیانِ ساده طرز ساخت و كاربرد اسطرلاب عنوان کرده است. او در این رساله، پیش از موضوع اصلی، درباره مقدمات هندسی و نجومی مطالبی آورده است.[۲۴]
منابع
- ↑ حسنزاده آملی، حسن، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۳.
- ↑ زرینکوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۶ش، ص۴۵-۴۶.
- ↑ زرینکوب، کارنامه اسلام، ص۶۵-۷۲.
- ↑ معصومی همدانی، حسین، «حساب»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ج۲۰، ذیل واژه.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ۲۲۹.
- ↑ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، انتشارات فردوس، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص ۲۲۴-۲۲۵؛ نیز: صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۳۵۰.
- ↑ امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۱ق، ج۱۰، ص۲۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۱۴۱؛ نیز: آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۶، ص۳۳؛ نیز: مدرس رضوی، محمدتقی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۲.
- ↑ قاسملو، فرید، «تحریر مَجِسطی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج۶، ۶۲۹-۶۳۴.
- ↑ مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، ص؛ نیز: حسنزاده آملی، حسن، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ۳۹۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۳، ص۱۴۴؛ مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، ص۳۹۹؛ نیز: حسنزاده آملی، حسن، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ۳۹۴.
- ↑ قاسملو، فرید، «چغمینی، محمود بن محمدبن عمر»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ذیل واژه؛ نیز: صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، ص۲۷۴.
- ↑ قاسملو، «چغمینی، محمود بن محمدبن عمر».
- ↑ حسن زاده آملی، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، ج۱، ۳۹۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۴، ۴۰۹؛نیز: حسن زاده آملی، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، ج۱، ۳۹۴.
- ↑ ملازاده، محمدهانی، «بهاءالدین عاملی، محمدبن عزالدین حسین»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل واژه.
- ↑ مجموعه كتابهايى مشتمل بر جدولهاى عددى، روشهاى نجوم محاسباتى، توابع هيئت و دادههاى متعدد رياضى و مباحثى در احكام نجوم. زيجها از مهمترين دستاوردهاى نجوم محاسباتى در هر مكتب نجومى، از جمله نجوم دوره اسلامى، بهشمار مىآيند». قاسملو، فرید و پویان رضوانی، «زیج»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۲۲، ذیل واژه.
- ↑ انصاری، محمدرضاءاللّه و فرید قاسملو، «جونپوری، غلامحسین بن فتح محمدبن محمدعوض علویعباسی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۱، ذیل واژه.
- ↑ اسطرلاب آلتی است که بیشتر برای کارهای نجومی از قبیل تعیین ارتفاع خورشید و دانستن طول و عرض بلاد و معرفت بلندی کوهها و پهنای رودها به کار میرود. به اصول و قوانینی که برای استعمال این آلت مقرر داشتهاند علم اسطرلاب گفته میشود. این علم از فروع علم هیئت است. مدرس رضوی، آثار واحوال خواجه نصیرالدین طوسی، ص۴۱۴.
- ↑ بازورث، كليفورد ادموند و دیگران، «بیرونی ابوریحان محمدبن احمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۵، ذیل واژه.
- ↑ حسنزاده آملی، دروس هيئت و ديگر رشتههای رياضی، ج۱، ۳۹۴.
- ↑ ناجى نصرآبادى، سید محسن، کتابشناسی شیخ بهائی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۶۵.
- ↑ انصاری و قاسملو، «جونپوری، غلامحسین بن فتح محمدبن محمدعوض علویعباسی».