علی(ع) نفس رسول خدا(ص)
اگر علی به استناد «أنفسنا» در آیه مباهله نفس پیامبر باشد، اشکالات فراوانی پیش میآید از جمله:
- علی باید همچون پیامبر، پیامبر میشد و این صحیح نیست چرا که پیامبر خاتم الأنبیاء است. معنای أنفسنا از معنای أنفسکم مشخّص میشود، چرا که معنای أنفسکم یعنی شما نصارای نجران و اهل و اقرباء شما، نه اینکه مراد از أنفسکم اتحاد بین شخصیتهای نصاری باشد، چطور شیعیان أنفسنا را دالّ بر مماثلت و مساوات بین علی و پیامبر میدانند؟
- لازمه این اعتقاد این است که علی با دختر خود ازدواج کرده باشد.
- انفسنا لفظ جمع است چگونه بر علی بن ابی طالب که یک نفر است دلالت دارد.
- بر فرض مراد از انفسنا علی بن ابی طالب باشد، این آیه هیچ فضیلتی برای اهل بیت نیست.
مقتضای مثلیت و مانندی این است که حضرت علی از هر جهت مثل و مانند و مساوی با پیامبر است مگر در نبوت، زیرا محمد(ص) خاتم پیامبران است. آیه مباهله در مقام بیان جایگاه معنوی و اجتماعی حضرت علی(ع) است نه اینکه وی با رسول خدا یک جسم هستند تا ایراد شود چگونه وی با حضرت زهرا(س) ازدواج کرده است. معنای انفسکم یعنی شما مسیحیان و معنای انفسنا یعنی ما که در عمل غیر از پیامبر خدا(ع) و علی(ع) کسی نبود. این به معنای اتحاد دو نفر در یک جسم نیست. بیان دو جایگاه معنوی است.
متن آیه
﴿ | فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ
هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را دعوت کنید، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعن خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. آل عمران:۶۱ |
﴾ |
مباهله رسول خدا(ص) با مسیحیان
مباهله رویدادی تاریخی در صدر اسلام است که در آن پیامبر(ص) به همراه امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در برابر مسیحیان نجران قرار گرفت تا با لعنکردن، حقانیت خود را ثابت کنند. آیه نهم سوره آلعمران مربوط به واقعه مباهله است.
در سال دهم هجری، وقتی دعوت به اسلام و استدلال پیامبر(ص) با نمایندگان مسیحیان نجران نتیجه نداد قرار بر مباهله شد. قبل از شروع مباهله، نمایندگان مسیحیان نجران منصرف شدند و پرداخت جزیه را قبول کردند و با مسلمانان صلحنامه امضا کردند.
درباره علت انصراف مسیحیان گفته شده که وقتی آنان دیدند که پیامبر(ص) با نزدیکترین کسانش برای مباهله آمده است، به این نتیجه رسیدند که او پیامبر خداست و در ادعای خود صادق است؛ زیرا خانواده خود را برای مباهله آورده است.
قرآن مجید با صراحت به پیامبر(ص) دستور میدهد که در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع نمیشوند و اسلام نمیآورند، راه مباهله را در پیش بگیرد.[۱] مشهور میان عالمان اسلامی این است که روز مباهله، بیست و پنجم ذیالحجه سال دهم هجرت بوده است. به اتفاق همه مسلمانان، مکان مباهله اطراف مدینه و در صحرا بوده است.[۲]
ختم نبوت همسو با نفس رسول خدا بودن امیرمومنان
خداوند متعال در این آیه، علی(ع) را به تعبیر ﴿أَنْفُسَنا﴾ جان و نفس رسول خدا(ص) خوانده است. اتحاد و عینیت بین پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان امکانپذیر نیست، پس مراد این است که علی(ع) در مقام و منزلت دینی مثل و مانند پیامبر اکرم(ص) است و مقتضای مثلیت و مانندی این است که حضرت علی(ع) از هر جهت مثل و مانند و مساوی با پیامبر است مگر در نبوت، زیرا محمد(ص) خاتم پیامبران است[۳] و علی خلیفه و جانشین وی است و این همان است که در حدیث منزلت بدان تصریح شده است: «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَه هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَ بَعْدِي؛ تو براي من به منزله هارون براي موسي هستي، جز اينكه بعد از من پيامبري نيست.»[۴]
خداوند اولوا الامر را در کنار خدا و رسول قرار داده است: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید] اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این [کار] برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.﴾(نساء:۵۹) اما کسی نمیگوید با این نگرش، پیامبر خدا و اولوا الامر خدا هستند و بلکه بدان معناست که اطاعت رسول و اولوا الامر همانند اطاعت خداست.
نفس رسول خدا بودن به معنای پیامبر بودن حضرت علی نیست و بلکه چون با رسالت حضرت محمد، نبوت خاتمه یافته است پس امیر مؤمنان علی(ع) غیر از نبوت، بقیه مقامات معنوی و دینی رسول الله(ص) را داراست. امامت و ولایت جامعه، وجوب اطاعت از آن حضرت، معصوم بودن و تبیین احکام الهی از جمله این مقامات است.
نفس پیامبر بودن به معنای این نیست که از نظر جسم نیز دو نفر وجود ندارد و حکم یک نفر را دارند؛ پیامبر و امیر مؤمنان هر کدام پدر و مادر جداگانهای دارند و دختر رسول خدا(ص) میتواند با امیرمومنان علی(ع) ازدواج کند.
همسانی معنایی «أَنْفُسَنا» با «أَنْفُسَکُمْ» در آیه مباهله
﴿أَنْفُسَکُمْ﴾ یعنی شما مسیحیان خودتان بیایید. ضمیر انفسکم جمع است و شامل افراد حاضر در مباهله میشود و ﴿أَنْفُسَنا﴾ یعنی ما هم نفس خود را میآوریم. این کلمه را متکلم مع الغیر گویند که هم بر دو نفر و هم بر بیشتر دلالت دارد و چون در این داستان غیر از رسول خدا و علی بن ابی طالب کسی حاضر نبود و در مباهله تنها مصداق﴿أَنْفُسَنا﴾ رسول خدا(ص) و امیر مومنان(ع) میباشد؛ ایرادی ندارد که گفته شود امیرمومنان نفس رسول خدا قرار گرفته است و با لفظ جمع آمده باشد؛ چرا که عرب گاهی کلمه جمع را بر مفرد استعمال میکند.[۵]
قرآن بارها موضوعی را با لفظ جمع بیان کرده است در حالی که مصداق آن یک فرد خاص بوده است؛ مانند: آیه ۲۱۹ سوره بقره، آیه۱۸ سوره آل عمران، آیه ۲ و ۳سوره مجادله و ... .[۶]
آیه مباهله فضیلتی برای اهل بیت(ع)
فضیلت بودن آیه مباهله برای اهل بیت معصوم، مخصوص شیعه نیست؛ اهل سنت نیز در کتابها خود، آیه مباهله را بیانگر فضیلت و امتیاز امیرمومنان علی بن ابی طالب میدانند.
- در صحیح مسلم چنین آمده است: معاویه از سعد بن ابی وقاص سؤال کرد: چرا تو لعن و سبّ علی بن ابی طالب نمیکنی؟ سعد در جواب گفت: به خاطر سه امر: حدیث منزلت در جنگ تبوک؛ داستان پرچم در جنگ خیبر و داستان مباهله، وقتی که آیه «... تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُم…» نازل شد، پیامبر خدا، علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و گفت: بار خدایا! اینها اهل منند (اهل بیت من هستند).[۷]
- حامد حفنی داود براین باور است که آیه مباهله دلیل بر فضیلت و مقدم بودن علی بر ابوبکر و عمر است و اگر بخواهیم احادیث دال بر فضل علی بر آن دو را بیان کنیم، از صد تا روایت هم بیشتر است.[۸]
- فتح الدین حنفی هم مینویسد: بدان که اهل بیت پیامبر خدا عبارتند از علی، حسن و حسین و سیده نساء العالمین فاطمه زهرا که روایات مشهور فراوانی در کتب تفسیر و حدیث بر این مطالب دلالت دارد و بالاترین دلیل، آیه تطهیر[۹] و آیه مباهله[۱۰] است که بزرگان حدیث از اهل سنت هم چون ترمذی، دولابی، بیهقی، احمد حنبل رئیس مذهب حنبلی اهل سنت، طبرانی و … اینها را روایت کردهاند.[۱۱]
این عالم سنی در ادامه مینویسد: من دلایلی دارم که میرساند علی از بقیه انبیا، رسولان، ملائکه مقربین و همه مخلوقات خدای متعال به غیر از حضرت محمد افضل است و از جمله این دلایل آیه مباهله است که خداوند علی را نفس محمد قرار داده و چون محمد افضل همه است، پس علی نیز افضل از همه میباشد.[۱۲]
برداشت اهل سنت از آیه مباهله، بیانگر فضیلت اهل بیت و حقانیت مولای متقیان است هر چند جو حاکم و خفقانی که بر جامعه اولیه اسلام حکم فرما بود نگذاشته است این فضیلت به اوج خود برسد ولی با این همه نتوانستهاند خورشید درخشان امامت و ولایت واهل بیت عصمت و طهارت(ع) را خاموش کنند و در لابه لای کتابهای تفسیری و حدیثی خود به این حقانیت امیر مؤمنان(ع) و اهل بیت لب به اعتراف گشودهاند؛ هر چند عدهای تلاش دارند این فضایل دیده نشود اما اراده خدا بر آشکار شدن فضایل و حقانیت اهل بیت است: ﴿یُرِیدُونَ لِیُطْفِوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُون؛ آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خداوند نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند﴾(صف:۸)
منابع
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۶۱.
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۴۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۴۰: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۵۸۶.
- ↑ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۵۳.
- ↑ نیسابوری قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱.
- ↑ حامد حفنی داود، نظرات فی الکتب الخالده، مصر، قاهره، مطبوعات النجاح، چاپ اول، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۴.
- ↑ سوره احزاب، آیه۳۳.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۶۱.
- ↑ حنفی، علی محمد، فلک النجاه فی الامامه و الصلاه، بی جا، مؤسسه دار الاسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق، ص۳۴.
- ↑ حنفی، علی محمد، فلک النجاه فی الامامه و الصلاه، بی جا، مؤسسه دار الاسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۴.