مذهب ابن‌سینا

(تغییرمسیر از عقیده مذهبی ابن سینا)
سؤال

بوعلی سینا شیعه بوده یا سنّی؟

مذهب ابن‌سینا تشیع دانسته شده هرچند برخی او را شیعه اسماعیلی یا سنی‌مذهب دانسته‌اند. جایگاه برجسته علمی ابن‌سینا دلیلی بر اهمیت روشن‌شدن گرایش مذهبی او دانسته شده است؛ آنچنان که برای نمونه تک‌نگاری درباره اثبات تشیع امامی ابن‌سینا در دوره صفویه نگاشته شده است.

از نظر برخی محققان، درباره مذهب ابن‌سینا (۳۷۰–۴۲۸ق)، حکیم همه‌چیزدان ایرانی و یکی از بزرگترین دانشمندان اسلامی، چه در زمان حیاتش و چه پس از مرگ او نظرات مختلفی مطرح بوده است. این نظرات به‌طوری متنوع دانسته شده که برخی او را کافر و برخی مسلمان دانسته‌اند. اعتقاد به کفر ابن‌سینا به دلیل فیلسوف‌بودن او از سوی برخی مطرح شده است؛ قاضی نورالله شوشتری، تراجم‌نگار شیعه، بیشتر معتقدان به کفر ابن‌سینا را فقهای اهل‌سنت و جماعت دانسته است.

برخی محققان برای اثبات تشیع دوازده‌امامی ابن‌سینا دلایلی ارائه کرده‌اند: از جمله اینکه در آثار ابن‌سینا مطالبی است که به‌لحاظ ساختار و محتوا با معارف مذهبی شیعی نزدیکی دارد و اینکه ابن‌سینا در فضایی به‌دنیا آمد و رشد علمی و فرهنگی کرد که از نظر مذهبی غلبه با مذهب تشیع بود و بیشتر حکمای آن زمان به این مذهب گرایش داشتند.

اختلاف در مذهب ابن‌سینا

از نظر برخی محققان، درباره مذهب ابن‌سینا (۳۷۰–۴۲۸ق)، حکیم همه‌چیزدان ایرانی و یکی از بزرگترین دانشمندان اسلامی، چه در زمان حیاتش و چه پس از مرگ او نظرات مختلفی مطرح بوده است.[۱] این نظرات به‌طوری متنوع دانسته شده که برخی او را کافر و برخی مسلمان دانسته‌اند.[۲]

اعتقاد به کفر ابن‌سینا به دلیل فیلسوف‌بودن او از سوی برخی مطرح شده است؛ قاضی نورالله شوشتری، تراجم‌نگار شیعه، در کتاب مجالس المؤمنین بیشتر معتقدان به کفر ابن‌سینا را فقهای اهل‌سنت و جماعت دانسته است.[۳] اعتقاد به کفر ابن‌سینا در زمان حیات او هم از سوی دشمنانش مطرح می‌شده است؛ آنچنان که گفته شده شیخ در یک رباعی این اتهام را چنین پاسخ داده است:[۴]

کفر چو منی گزاف و آسان نبود محکم‌تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود

برخی محققان معتقدند که اگر، با فرضی ضعیف، از نظر منابع تاریخی نتوان اسلام ابن‌سینا را به‌روشنی اثبات کرد، می‌توان بر اساس جهان‌نگری فلسفی او دین او را تشخیص داد؛ زیرا جهان‌بینی دینی و سیاسی یک فیلسوف نمی‌تواند از حکمت نظری او جدا باشد. از نظر این محققان، حکمت نظری ابن‌سینا پیش از آنکه نشان دهد که او فیلسوفی مشائی است نشان می‌دهد که فیلسوفی مسلمان است که حکمتش بیش از آنکه تحت تأثیر فیلسوفان یونانی باشد تحت تأثیر حکمت دینی اسلامی است.[۵]

گفته شده که در میان اکثریتی که دین ابن‌سینا را اسلام دانسته‌اند، برخی او را سنی‌مذهب، برخی دیگر شیعه زیدی، عده‌ای شیعه اسماعیلی و گروهی او را شیعه دوازده‌امامی تلقی کرده‌اند.[۶] جایگاه برجسته علمی ابن‌سینا دلیلی بر اهمیت روشن‌شدن گرایش مذهبی او دانسته شده است؛ آنچنان که کتابی با عنوان توفیق التطبیق فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیة الإثنی عشریة توسط علی بن فضل‌الله گیلانی، از عالمان شیعی دوره صفویه (قرن یازدهم هجری قمری)، در اثبات تشیع امامیه ابن‌سینا نگاشته شده است.[۷]

دلایل تشیع دوازده‌امامی

برخی محققان برای اثبات تشیع دوازده‌امامی ابن‌سینا دلایلی ارائه کرده‌اند. عبدالله نعمة (۱۹۲۲–۱۹۹۴م)، عالم و ادیب شیعه لبنانی، در کتاب فلاسفة الشیعة: حیاتهم و آراؤهم تلاش کرده با ذکر دلایلی تشیع ابن‌سینا و تشیع امامی او را اثبات کند؛ از جمله این دلایل:

  • نام ابن‌سینا و پدران او نشان می‌دهد که او از خاندانی اصیل و دیرپای در تشیع بوده است؛ سلسله نسب ابن‌سینا اینگونه نقل شده است: ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی.[۸]
  • ابن‌سینا در فضایی به‌دنیا آمد و رشد علمی و فرهنگی کرد که از نظر مذهبی غلبه با مذهب تشیع بود و بیشتر حکمای آن زمان به این مذهب گرایش داشتند.[۹]
  • ابن‌سینا بیشتر در خدمت حکام شیعه، چون آل‌بویه، بود و بیشتر به حضور نزد آنان تمایل داشت. فرار او از سلطان محمود غزنوی، که به ضدیت با تشیع مشهور بود، و حاضرشدن نزد حکام شیعه خود نشان از گرایش مذهبی او به تشیع تلقی می‌شود.[۱۰]
  • در آثار ابن‌سینا مطالبی است که به‌لحاظ ساختار و محتوا با معارف مذهبی شیعه نزدیکی دارد؛ برای نمونه به این عبارت ابن‌سینا در رساله معراج‌نامه استناد شده است: «و برای این بود که شریفترین انسان و عزیزترین انبیا و خاتم رسولان(ص) چنین گفت با مرکز حکمت و فلک حقیقت و خزینه عقل امیر المؤمنین علی(ع) که یا علی: إِذَا تَقَرَّبَ النَّاسُ إِلَی خَالِقِهِمْ بِأَنْوَاعِ الْبِرِّ فَتَقَرَّبْ أَنْتَ إِلَیْهِ بِالْعَقْلِ حَتَّی تَسْبِقَهُمْ و این چنین خطاب جز ما چنو بزرگی راست نیامدی که او در میان خلق آن چنان بود که معقول در میان محسوس».[۱۱]

دلایل تشیع اسماعیلی

برخی برای اثبات اینکه ابن‌سینا شیعه اسماعیلی بوده به وضعیت مذهبی خانواده او اشاره کرده‌اند؛ موضوعی که ابن‌سینا خود در رساله سرگذشت به آن اشاره کرده است: پدرم دعوت فاطمی‌ها را پذیرفته بود، و اسماعیلی‌مذهب شمرده می‌شد. از عقل و نفس سخن می‌گفت، بر آن شیوه که داعیان این مذهب می‌گویند و می‌شناسند. برادرم نیز بر این عقیده بود. میان پدر و برادرم در این زمینه بسیار بحث می‌شد. من سخنان آنان را می‌شنیدم و می‌فهمیدم، ولی بر دلم نمی‌نشست.[۱۲] برخی محققان، با تکیه بر قسمت اخیر سخن ابن‌سینا گفته‌اند که باطنی‌گرایی بی‌ضابطه و افراطی در مذهب اسماعیلی نمی‌توانسته شخصی چون ابن‌سینا را به خود جذب کند و دلیل سخن او هم ناشی از همین است.[۱۳] از میان تراجم‌نگاران شیعه، سید محسن امین مذهب ابن‌سینا را تشیع اسماعیلی دانسته است.[۱۴]

منابع

  1. بهشتی، احمد، «مذهب اعتقادی بوعلی سینا»، در اندیشه‌های فلسفی، سال دوم، شماره ۴، زمستان ۱۳۸۴ش، ص۶.
  2. گیلانی، علی بن فضل‌الله، توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإمامیة الإثناعشریة، تحقیق محمد مصطفی حلمی، قاهره، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۳ق، ص۳.
  3. شوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین، مجالس المومنین، تحقیق سید احمد عبدمنافی، تهران، نشر اسلامیه، ۱۳۹۳ش. ج۲، ص۱۸۵.
  4. مدرس تبریزی، محمدعلی، قاموس المعارف، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۰۹.
  5. بهشتی، «مذهب اعتقادی بوعلی سینا»، ص۷.
  6. گیلانی، توفیق التطبیق، ص۳.
  7. گیلانی، توفیق التطبیق، مقدمه محقق، ص۱۵–۲۲.
  8. نعمة، عبدالله، فلاسفة الشیعة حیاتهم و آراؤهم، بیروت، درالفکر اللبنانی، بی‌تا، ص۲۹۷.
  9. نعمة، فلاسفة الشیعة، ص۲۹۷.
  10. نعمة، فلاسفة الشیعة، ص۲۹۷.
  11. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، معراج نامه، تحقیق نجیب مایل هروی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی استان قدس رضوی، ۱۳۶۶ش، ص۹۴.
  12. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، ترجمه رساله اضحویه، ترجمه حسین خدیوجم، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۶۴ش، مقدمه مترجم، ص۱۷.
  13. بهشتی، «مذهب اعتقادی بوعلی سینا»، ص۹.
  14. امین، سید محسن بن عبدالکریم، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۲.