عباد الرحمان در قرآن

(تغییرمسیر از عباد الرحمان)
سؤال

صفات و ویژگی بندگان خالص خدا در سوره فرقان چگونه بیان شده است؟

عباد الرحمان عنوانی است برای بندگان شایسته خدا. در سوره فرقان ۱۲ ویژگی برجسته برای آن‌ها بیان شده است. ویژگی‌های عباد الرحمن عبارتند از: تواضع در رفتار؛ تحمل و بردباری؛ عبادت خالصانه پروردگار؛ درخواست رهایی از عذاب جهنم؛ میانه‌روی؛ توحید خالص؛ پرهیز از ریختن خون بی‌گناهان؛ عفت و پاکدامنی؛ اجتناب از شهادت ناحق و پرهیز از شرکت در مجالس لهو؛ داشتن معرفت؛ مسئولیت‌پذیر؛ تلاش خستگی‌ناپذیر.

شرح و تفسیر آیات ویژگی‌های عباد الرحمان توسط آیت‌الله مکارم شیرازی

صفات بندگان رحمان در سوره فرقان

خداوند در سوره فرقان دوازده ویژگی برای عباد الرحمن شمرده است.

۱. تواضع در رفتار

یکی از ویژگی‌های بندگان خاص خدا تواضع (فروتنی) است که نشانه تسلیم آنان در مقابل حق بوده است: ﴿وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً؛ بندگان رحمان کسانی هستند که روی زمین با آرامش و وقار راه می‌روند.(فرقان:۶۳) در واقع نخستین توصیفی که از عِبادُ الرَّحْمنِ‏ شده است، نفی کبر و خودخواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن او آشکار می‌شود زیرا ملکات اخلاقی همیشه خود را در لابلای اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان می‌دهند، تا آنجا که از چگونگی راه رفتن یک انسان می‌توان با دقت و موشکافی به قسمت قابل توجهی از اخلاق او پی‌برد.[۱]

خدا به پیامبرش دستور داده که حتی در راه رفتن باید فروتن و متواضع باشد.[۲] و لقمان فرزندش را به پرهیز از راه رفتن متکبرانه فرا خوانده است.[۳]

۲. تحمل و بردباری

تحمل دیگران و بردباری در مقابل افراد نادان و فاسد، ضروری است. قرآن در شمردن ویژگی‌های عبد الرحمان می‌گوید از نشانه‌های آنان این است که هنگامی که جاهلان آنان را با سخنان زشت مورد خطاب قرار می‌دهند، در پاسخ آنان سلام می‌گویند. سلامی که نشانه بزرگواری است نه نشانه ضعف، سلامی که دلیل عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان است.[۴] سلامی که نشانه وداع گفتن با سخنان زشت جاهلان است: ﴿وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند)(فرقان:۶۳)

۳. عبادت خالصانه پروردگار در ظلمت شب

نشانه دیگری که خدا برای بندگان رحمان بیان فرموده، عبادت و شب زنده‌داری است: ﴿وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاما؛ و کسانی که در حال سجده و قیام برای پروردگارشان شب‌زنده‌داری می‌کنند.(فرقان:۶۴)

نکته دیگر این آیه، اخلاص در عبادت است: ﴿یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ این شب زنده‌داری، خالص برای خدا است؛ عبادت‌ها وقتی ارزشمندند که خلوص در آن‌ها باشد. زمانی که مردم در خواب فرورفته‌اند، جائی برای ریا نیست و در این زمان، از خواب خوش گذشتن و به خوش تر از آن رو آوردن؛ یعنی قیام و قعود برای خدا و ذکر خدا، نشانه خالص شدن است.[۵] امیرمومنان علی(ع) در خطبهٔ متّقین می‌فرماید: «أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ‏[۶]؛ در شب برای عبادت قیام می‌کنند و همواره بر پا می‌ایستند.»

۴. درخواست رهایی از عذاب جهنم

مؤمنان با اینکه شب‌ها به یاد خدا هستند و روزها در مسیر انجام وظیفه گام برمی‌دارند، باز هم دل‌شان لبریز از ترس و خشوع در برابر خداست. ترسی که عامل نیرومندی برای حرکت به سوی انجام وظیفه بیشتر و بهتر است و بسان یک مراقب نیرومند، انسان را از درون کنترل می‌کند.[۷] به همین جهت، یکی از دعاهای آنها این است که پروردگارا عذاب جهنم را از ما برطرف گردان که عذابش سخت و پردوام بوده و بد اقامتگاهی است: ﴿وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً۝۶۵إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاما۝۶۶؛ و کسانی که می‌گویند: پروردگارا! دربارهٔ ما از عذاب جهنم درگذر؛ که عذاب آن، غرامت سنگینی است و دوزخ، جایگاه و مکان بدی است.(فرقان:۶۶–۶۵)

۵. میانه‌روی

دوری از هر گونه افراط و تفریط در کارها مخصوصاً انفاق، یکی دیگر از شاخصه‌های بندگان شایسته خداست تا هم از بخشش بی‌رویه دوری شود و هم از سخت‌گیری بیش از حد در انفاق کردن جلوگیری شود:﴿وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛ و کسانی که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف می‌نمایند و نه سخت‌گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.(فرقان:۶۷) در اهمیت میانه‌روی در انفاق همان بس که خداوند رسول خدا را از افراط و تفریط نهی کرده است: ﴿وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرارگیری و از کار فرومانی.(اسراء:۲۹)

بندگان رحمان همان‌گونه که در شب‌ها به عبادت می‌پردازند و درخواست رهایی از آتش جهنم را دارند، انفاق نیز می‌کنند و سخاوت را فراموش نمی‌کنند؛ نه از حد می‌گذرانند و نه سخت می‌گیرند. کسی که خدا به او وسعت داده باید به اندازهٔ وسع خود انفاق کند و کسی که درآمد کم دارد باید به اندازه شأن و شرایطی که خدا برای او فراهم کرده سخاوت داشته باشد.[۸]

۶. توحید خالص

دوری از هر گونه دوگانه پرستی، بر زندگی عباد الرحمان حاکم بوده است و نور توحید سراسر زندگی فردی و اجتماعی‌شان را روشن ساخته است.[۹] توحید خالص از عبادت غیر خدا اساس باور بندگان وارسته است: ﴿وَ الَّذینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ؛ و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمی‌خوانند.(فرقان:۶۸)

۷. پرهیز از ریختن خون بی‌گناهان

عباد الرحمان از ریختن خون بی‌گناهان پرهیز می‌کنند: ﴿وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمی‌کشند(فرقان:۶۸)

۸. عفت و پاکدامنی

آلوده نشدن دامان عفت شان به زنا، هشتمین صفتی است که برای عباد الرحمن بیان شده است: ﴿وَ لا یَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً؛ و زنا نمی‌کنند و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید.(فرقان:۶۸)

برخی از مفسران بر این باورند که بزرگترین گناهان بعد از شرک و قتل نفس، زناست.[۱۰] افرادی که مرتکب این‌گونه از گناهان بشوند، عقوبت آن‌ها در روز قیامت چند برابر خواهد بود و مدت طولانی با حالت خواری در آتش جهنم خواهند ماند. مگر آن‌که از گناه خود توبه کرده و کارهای نیک‌انجام دهند و مورد بخشش الهی قرار گیرند.[۱۱]

۹. اجتناب از شهادت ناحق و پرهیز از شرکت در مجالس لهو

حضور در مجلس گناه مقدمه آلودگی روان و روح است؛ هم چنان‌که شهادت ناحق، انحراف از حق و تمایل به باطل دارای چنین فرجام می‌باشد. عباد الرحمان چون از بیهوده گران و بیهوده کاران متنفرند، در صورتی که این گونه کارها در مسیر زندگی‌شان قرار گیرد و توان جلوگیری از آن را نداشته باشند، با بی‌اعتنائی خودشان عدم رضایت باطنی‌شان را نسبت به چنین کار نشان می‌دهند: ﴿وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً؛ و کسانی که شهادت به باطل نمی‌دهند و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.(فرقان:۷۲)

کلمه «یَشْهَدُونَ» دو معنا دارد؛ یکی حضور یافتن است و دیگری خبر و گواهی دادن. در این آیه هر دو معنا را می‌توان استفاده کرد؛ یعنی آنان نه در مجالس بد حاضر می‌شوند و نه بر باطل گواهی می‌دهند. کلمه‏ «زور» به معنای کار باطلی است که در قالب حقّ باشد. مرور با کرامت، آن است که هرگاه ناچار شدند نام چیز زشتی را ببرند، با کنایه نام می‌برند. عباد الرحمان نه تنها انجام گناه حرام است، بلکه شرکت در جلسه گناه و شاهد بودن بر گناه نیز ممنوع است. حاضر نشدن در مجلس گناه و بی‌اعتنایی به گناهکاران، نوعی نهی از منکر است.[۱۲]

۱۰. داشتن معرفت

بصیرت، چشم بینا و گوش شنوا در زندگی فردی و اجتماعی و تسلیم در برابر خدا، از مهم‌ترین ویژگی‌های بندگان شایسته خدا است: ﴿وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً؛ و کسانی که هر گاه متذکر آیات پروردگارشان شوند، کر و کور با آن برخورد نمی‌کنند.(فرقان:۷۳)

بندگان راستین خدا با تفکر و چشم و گوش باز و بیداری، حق، قرآن و پیغمبر را می‌پذیرند؛ با چشم و دل باز به آسمان و زمین نگاه و به خدا اقرار می‌کنند. هم‌چنین در آیات قرآن تفکر می‌کنند و ایمان می‌آورند. عباد الرحمن کسانی هستند که هرگز به این قانع نیستند که خود، تنها راه حق را بروند، بلکه همت‌شان آن‌چنان والا است که می‌خواهند پیشوای جمعیت مؤمنان باشند و دیگران را نیز به این راه دعوت کنند.[۱۳]

۱۱. مسئولیت پذیر

آنان علاوه بر تلاش‌ها و انجام وظائف خویش نسبت به تربیت فرزندان و خانواده و قائل بودن مسئولیت ویژه برای خود در قبال آشنائی آنان به فروع و اصول اسلام، پیوسته از خدا یاری می‌خواهند تا آن‌ها مایه چشم‌روشنی باشند: ﴿وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ؛ و کسانی که می‌گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندان‌مان مایه روشنی چشم ما قرار ده!(فرقان:۷۴)

چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آن‌ها به اصول و فروع اسلام و راه‌های حق و عدالت فروگذار نمی‌کنند و در آنجا که دست‌شان نمی‌رسد، دست به دامن لطف پروردگار می‌زنند و دعا می‌کنند. باید به مقدار توانایی تلاش کرد و خارج از مرز توانایی باید دعا کرد.[۱۴] اینگونه درخواست‌ها عمل به دستورات الهی است که از مؤمنان می‌خواهد مراقب خود و خانواده باشند: ﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سخت‌گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند، اجرا می‌نمایند!(تحریم:۶)

۱۲. تلاش خستگی ناپذیر

یکی از برجسته‌ترین صفت عباد الرحمان، همت والای‌شان است. آنان به این قانع نیستند که فقط خویشتن را نجات دهند. سعی می‌کنند تا در هدایت جامعه سهیم باشند و عهده‌داری رهبری جامعه شوند: ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً؛ و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!(فرقان:۷۴)

خداوند بعد از شمردن ویژگی‌های بندگان ممتاز خود (عباد الرحمن) در آیات ۷۶–۶۳ سوره فرقان‏، می‌فرماید که اگر بندگان خدا دارای این ویژگی‌ها باشند، قطعاً هدایت یافته و به پاداش عظیم الهی خواهند رسید: ﴿أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلَامًا۝۷۵خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا۝۷۶؛ آن‌ها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیبایی‌اشان به آنان پاداش داده می‌شود و در آن، با تحیت و سلام روبه‌رو می‌شوند؛ درحالی‌که جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت خوبی!(فرقان:۷۶–۷۵)

مطالعه بیشتر

  • والاترین بندگان (شرح و تفسیر آیات عباد الرحمن)، ناصر مکارم شیرازی
  • سبک زندگی عبادالرحمن، احمد علم الهدی
  • صفات عباد الرحمن در قرآن، سلیمان رشیدی

جستارهای وابسته

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۴۷.
  2. سوره اسراء، آیه۳۷: ﴿وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً
  3. سوره لقمان، آیه۱۸: ﴿وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً
  4. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۳۳۱.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۵۰.
  6. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۴، خطبه۱۹۳.
  7. معارف قرآن، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۳۹.
  8. سوره طلاق، آیه۷.
  9. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۲۱، ص۳۳۶.
  10. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۸۰.
  11. سوره فرقان، آیه۷۱–۶۹.
  12. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم۵، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۳۳۷. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۲۸۶.
  13. سوره فرقان، آیه۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج ‏۱۵، ص ۱۶۸.
  14. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج ‏۱۵، ص ۱۶۸.