احادیث جعلی ابوهریره

از ویکی پاسخ
سؤال

چند نمونه از احادیث جعلی ابوهریره را که شناخت ساختگی بودن آن برای عموم خوانندگان آسان باشد، با ذکر منبع معتبر بنویسید؟

شناخت احادیث معتبر و نامعتبر، بسیار مهم است زیرا در طول تاریخ گروه‌های بسیاری پیدا شده‌اند که با انگیزه‌های گوناگون احادیثی ساخته، و به نام پیامبر(ص) یا صحابه یا اهل بیت(ع) نشر داده‌اند.

انگیزه‌هایی از قبیل خیانت یا حتی خدمت و تحصیل خشنودی خداوند و کسب پاداش اخروی، از روی عمد یا به سبب جهالت، در این امر دخیل بوده است.

برخی از صحنه‌گردانان میدان حدیث‌سازی، گوی سبقت را از دیگر رقیبان خود ربوده‌اند. که از آن جمله می‌توان از ابوهریره نام برد. ابوهریره یکی از سردمداران چرخه تولید اسرائیلیات است که در بین همه راویان حدیث، بیشترین تعداد حدیث را او نقل کرده است و تنها از پیامبر(ص) به تعداد (۵۳۷۴) حدیث نقل نموده است در حالی که او توانست تنها به مدت سه سال از حیات پیامبر(ص) را درک کند و این مطلبی است که بسیاری از علماء و محققین را به تعجب واداشته است.

ابوهریره کسی است که بسیاری از بزرگان صحابه، او را مورد طعن و تکذیب خود قرار داده‌اند، چنان‌که عمر؛ عثمان، علی(ع) و عایشه و… او را تکذیب کرده‌اند، و از خلیفه دوم، در گزارشی آمده «اکذب المحدثین ابوهریره» (دروغگوترین محدثین، ابوهریره است).[۱]

نمونه‌هایی از احادیث جعلی ابوهریره

  • استاد شهید مرتضی مطهری، ضمن بحث در زمینه، احیاء تفکر اسلامی، به نوعی از نوآوری ممنوع و حرام (یعنی بدعت) اشاره می‌کند و نمونه‌ای از آن را برمی‌شمارد که مربوط می‌شود به نوآوریهای ابوهریره، استاد چنین می‌گوید: «نوآوری در دین، (چیزی که در دین نیست به دین نسبت دادن) حرام و محکوم است، ابوهریره وقتی که حاکم مکه بود، مرد بیچاره‌ای از «عکّه» پیاز آورده بود که در «مکه» بفروشد. اما کسی از او نخریده بود و نزدیک بود که آن پیاز خراب شود. دست به دامان ابوهریره زد که چکار کنم، ورشکست می‌شوم. ابوهریره روز جمعه بالای منبر رفت و گفت: «سمعت من حبیبی رسول‌الله من اکل بصل عکه بمکه وجبت له الجنه، یعنی هر کس پیاز عکه را در مکه بخورد بهشت بر او واجب می‌شود! مردم هم مثل مور و ملخ ریختند و تمام پیازهایش را خریدند!».[۲]
  • صحیح بخاری از ابوهریره نقل می‌کند که: «از پیامبر(ص) دو ظرف را حفظ کردم، و یکی از آندو را گشودم و منتشر ساختم، اما آن دیگری را اگر بگشایم، خوار خواهم شد!»[۳]
  • ابن عساکر و ابن عدی و خطیب بغدادی از ابوهریره نقل نمودند: از پیامبر(ص) شنیدم که می‌گفت: «خداوند امانت وحی را به سه کس سپرد، من، جبرئیل و معاویه» !.[۴]
  • ابوهریره از پیامبر(ص) نقل نمود که: «شخصی سوار گاوی بود و آن گاو رویش را به طرف آن شخص برگرداند و گفت:من برای سواری دادن آفریده نشدم، بلکه برای شخم زدن خلق شدم! پیامبر(ص) بعد از شنیدن سخن گاو فرمود: من و ابوبکر و عمر سخن گاو را تأیید می‌کنیم»![۵]

ملاحظات

با اندکی تأمل در محتوای احادیث بالا به راحتی می‌توان به ساختگی و دروغ بودن آنها پی برد، چنان‌که بر هیچ متشرع خردورز پوشیده نیست که خوردن نوعی از غذا در نقطه‌ای خاص، نمی‌تواند شرط ورود به بهشت باشد، بنابراین، خوردن پیاز «عکه» در شهر «مکه» نمی‌تواند راه بهشت را هموار کند، از این رو راوی حدیث، دروغ آشکاری را به پیامبر(ص) نسبت داده است.

همچنین بر اساس حدیث دوم، ابوهریره، خود را صاحب اسرار خاص پیامبر(ص) معرفی کرده است، که دیگران ظرفیت و تحمل شنیدن آن را ندارند و تنها اوست که قابلیت و لیاقت آن را دارد، وقتی این سخن ابوهریره را با سابقه او مخصوصاً سفلگی و دنائت پیشگی او در دربار حکامی چون معاویه می‌سنجیم، به دروغ بودن این حدیث پی می‌بریم، آیا ممکن است کسی که حامل اسرار پیامبر خدا حضرت محمد(ص) است نان حدیث‌سازی برای معاویه را بخورد؟!

و براساس حدیث سوم: ابوهریره خود را در حفظ امانت «وحی» در ردیف جبرییل معرفی می‌کند و نیز معاویه را در کنار جبرییل می‌نشاند! دروغ بودن این حدیث هیچ نیازی به توضیح ندارد.

براساس حدیث چهارم: حتماً صاحب گاو (کسی که بر آن سوار بود، نیز حرف او را می‌شنید، چنان‌که ابوبکر و عمر نیز می‌شنیدند. این حدیث برای بالا بردن شأن کسانی است که نامشان را در کنار حضرت محمد(ص) ذکر کرده است و لذا به آنان قدرت شنوایی سخن حیوانات را نیز بخشیده است!.

نتیجه: اهمیت احادیث را در مجموعه معارف و احکام اسلامی نمی‌توان نادیده انگاشت، اما از آنجایی که احادیث معتبر با احادیث نامعتبر درآمیخته‌اند، باید تلاش کرد تا آنها را از هم جدا نمود.

ابوهریره از پیشتازان جعل احادیث محسوب می‌شود، و ساختگی بودن بسیاری از احادیث او نیاز به استدلال ندارد.


مطالعه بیشتر

  • معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی.
  • الصحیح من السیره، سید جعفر مرتضی.
  • سیری در صحیحین، محمد صادق نجفی.
  • دراسات فی الحدیث و المحدثین، هاشم معروف حسینی.


منابع

  1. سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، ج۱، ص۲۴۷.
  2. مطهری، مرتضی، حق و باطل به ضمیمه احیای تفکر اسلامی، ص۵۹.
  3. شیخ محمود ابوریه، اصفراء علی السنه المحمدیه، ص۲۱۱.
  4. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۲۰.
  5. هاشم معروف الحسینی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، ص۲۷۱.