چگونگی عذاب قبر در قبرهای چندطبقه

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
سؤال

با توجه به اینکه امروزه قبرها نزدیک هم و چند طبقه ساخته می‌شوند، آیا عذاب گنهکاران، سبب اذیت همسایه‌های او نمی‌شود؟

نشانه‌ها، ویژگی‌ها و احکامی که روایات در مورد قبر ذکر می‌کنند، با قبر خاکی سازگار نیست. این قبر کوچک، نمی‌تواند گودالی از گودال‌های جهنم یا باغی از باغ‌های بهشت باشد. این قبر ظاهری نمی‌تواند تا جایی که چشم کار می‌کند، گسترش یابد. همچنین قبر خاکی، گنجایش نود و نُه اژدها را ندارد.[۱] بنابر روایت امّ سلمه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) که فرمود علی (علیه السلام) در قبر به داد دوستانش می‌رسد و در پاسخ گفتن به آنها کمک می‌کند؛[۲] حضور امام با بدن مثالی امام و میّت سازگار است.

در دیگر روایات، پاسخ اصلی بیان شده است و آن اینکه قبر حقیقی را جزء عالم برزخ معرفی کرده‌اند و روایات تأکید دارند که بلافاصله پس از مرگ تا قیامت، یک عالم بیشتر نیست و آن عالم برزخ است.[۳]

بنابراین، عذاب قبر، حق است؛ ولی ماهیت عذاب از عالم مثال و برزخ است و مورد عذاب نیز بدن مثالی است که روح در آن به زندگی برزخی زنده است.

از اخبار به‌طور کامل می‌توان فهمید، قبر کجاست و بدنی که در قبر است کدام بدن است؟ در بعضی از اخبار فرموده‌اند که «ارواح در عالم قبر به صورت آبدان]آنها که در دنیا بود[ هستند.[۴] و این بدن، همان «جسم لطیف» است و از تبدّل بدن دنیوی فراهم آمده و به حرکت جوهری موجود شده است.[۵]

مشروح این روایات، از منابع عامه و خاصه در ماهیت پاسخ گفتن در قبر گذشت.

یادآوری می‌شود که خواب دیدن برای فهم جهان آخرت و برزخ، از جانب خداوند بر انسان‌ها ممکن شد; یعنی میان زندگی برزخی و عالم خواب تناسب وجود دارد، و آنچه در این خصوص به کار می‌آید، این است که بسیار مشاهده شده است کسی در حال خواب، با جسم و بدن مثالی در بدترین عذاب قرار گرفته است و شخص دیگر در کنار او آسوده خوابیده است. این بهترین تصویر از عذاب برزخی است که در قبر بر اموات عارض می‌شود.

امام خمینی(رحمهم الله) مسئله ی عذاب و ثواب را برای قبر برزخی می‌داند و می‌فرماید:

... چون این بدنی که الان به صورت جمادی درآمده ]است [سابقاً بدن مسلمانی بوده]است[، الآن هم از نظر شرعی محترم است; اما این مطلب بدان معنا نیست که همین قبر، دار سؤال و آرامگاه مؤمن باشد. آن قبری که سؤال و جواب و یا اَلَم و غم و یا سرور و شادی دارد، در نشئه ی طبیعت نیست; بلکه در نشئه ی برزخ و عالم مثال است... .[۶]

قبری که یک متر و نیم طول و نیم متر عرض دارد، همان قبری نیست که گفته‌اند: «بین المشرق و المغرب» است، یا مثلاً در این قبرها هر چه بگردیم، اژدهایی نمی‌یابیم، با اینکه در روایت آمده است، در قبر گنه کار نود و نُه اژدهاست که قدرتشان به گونه ای است که اگر یک فوت به این جهان بکنند، در تمام دنیا گیاهی نمی‌روید.[۷]

بنابراین نتیجه ی بحث این می‌شود که عذاب و فشار قبر، مانند پرسش و پاسخ در قبر و مانند تداوم عذاب یا راحتی‌های برزخی، ماهیت مادی دنیایی ندارد; بلکه واقع بر بدن مثالی میت (بدنِ سبکِ لطیف و غیر محسوس) است. پیش تر گفته شد که در عالم مثال و برزخ تزاحم نیست; بلکه ممکن است هزاران انسان در یک منزل یا مسجد گرد آیند، بدون اینکه با هم تزاحم داشته باشند. درست مانند هزاران تصویری که در آینه می‌افتند و مانند دو شخصی که در کنار هم خوابیده‌اند و یکی خواب وحشتناک می‌بیند و دیگری خواب لذت آور و هیچ گونه مزاحمتی برای هم ندارند.

ممکن است پرسیده شود که آیا خدا نمی‌تواند اموات را، در قبرها با بدن دنیایی عذاب کند، بدون این که برای دیگران مزاحمتی باشد و انسان‌های زنده نیز آثار و لوازم آن را حس نکنند؟ در پاسخ می‌توان گفت:

اولاً: بحث ما بر اساس ضوابط و قوانین دنیا است که آثار دنیای مادی، از آن منفک و جداناشدنی است و قدرت خداوند بر امور ممکن تعلق می‌گیرد. بنابراین ده‌ها مار و اژدها، در قبر مادی دنیایی جا نمی‌گیرند واگر آتشی برافروخته شود همسایگان را در بر می‌گیرد.

ثانیاً: چه نیازی داریم که لوازم ذاتی مادیات را از آن جدا بدانیم، تا حتماً عذاب مادی را ثابت کنیم، با وجود این همه روایات که عالم برزخ و مثال را ثابت کرده‌اند.

ثالثاً: تداوم عذاب و نعمت‌های برزخی با بدن مادی، هیچ گونه سازشی ندارد. از این رو کسانی که عذاب و فشار قبر را مادی می‌دانند، تداوم عذاب برزخی را، با جسم مثالی می‌دانند. آیا بهتر نیست نوع عذاب و نعمت‌ها را از همان آغاز به عالم برزخ و بدن مثالی مربوط بدانیم؟!

منابع

  1. همان، ص۲۱۹، باب ۸، ح ۱۳.
  2. ر. ک. پرسش ماهیت عذاب و پاسخ در قبر.
  3. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، کتاب الجنائز، باب ما ینطق به موضع القبر، ح ۳.
  4. همان، ص۲۴۴.
  5. معاد از دیدگاه امام خمینی(رحمهم الله)، ص۱۷۲.
  6. معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۱۷۱ و ۱۷۲.
  7. بحار الانوار، ج۶، ص۲۱۹، کتاب العدل و المعاد، باب ۸، ح ۱۳.