پیدایش اختلاف در کیفیت وضو

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
سؤال

پیامبر وضو گرفتنشان به چه سبکی بوده و وضو گرفتن کدام یک از شیعه و سنی شبیه پیامبر است؟

دین مبین اسلام آخرین و کامل‌ترین دین الهی است و قرآن کریم و سنت رسول خدا منبع بزرگ احکام شرعی و فقهی آن به شمار می‌رود. پس در هر مسئله ای باید با این دو منبع مطابقت داشته باشد. وضو نیز از جمله طهارت‌های شرعی است که آداب و شرایط ویژه آن باید از این دو منبع اخذ شود. برای نحوه وضو گرفتن در مذهب شیعه و اهل سنت دو دستور متعارف هست که باید ضمن بررسی آیه وضو و سیره نبوی و منشأ اختلاف در وضو آن را واکاوید. ضمن حفظ وحدت مسلمین باید توجه داشت که باب تحقیق علمی بسته نشود تا در این مسیر با شناخت حقیقت سنت پیامبر از آن بزرگوار الگو بگیریم و طبق آن عمل کنیم.

آیه وضو: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ؛ ای اهل ایمان! هنگامی که به [قصدِ] نماز برخیزید، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت پا مسح کنید(مائده:۶).

از نظر شیعه وضو چهار جزء دارد شستن صورت، شستن دست‌ها، مسح سر، مسح پاها که البته باید شرایط واجب دیگر مانند نیت، ترتیب و موالات را نیز در عمل به جا آورد.

اهل سنت از چهار گروه عمده تشکیل می‌شوند، حنفیان، حنبلی‌ها، شافعی‌ها، مالکی‌ها، حنفیان مانند شیعه هستند به جز پاها که به جای مسح معتقد به شستن پاها هستند. حنبلی‌ها نیز معتقدند واجبات وضو شش تاست ۴ موردی که قرآن ذکر کرده به علاوه ترتیب و موالاه. شافعی‌ها نیت و ترتیب مذکور در قرآن را به چهار جزء وضو که در قرآن آمده اضافه کرده و معتقد به۶ واجب هستند مالکی‌ها نیز علاوه بر ۴ مورد مذکور در قرآن نیت، موالات و دلک الاعضاء (کشیدن دست بر اعضاء) را جزء اجزاء واجب وضو می‌دانند.[۱]

بنابر این گرچه در تعداد اجزاء واجب وضو اختلاف است امّا مهم نیست زیرا در عمل همه آنها، تمام موارد بالا را عمل می‌کنند برخی به عنوان جزء و برخی به عنوان شرط. تنها اختلاف مهم و اساسی در وضوی شیعه و سنّی در پاهاست شیعه معتقد به مسح پاها و سنی معتقد به شستن آن در وضوست و هر دو به آیه قرآن استناد می‌کنند. شیعه معتقد است ارجلکم منصوب است و به محل برؤوسکم در (و امسحوا برؤوسکم) است ولی اهل سنت معتقدند (و امسحوا برؤوسکم) مانند جمله معترضه ای است که میان ارجلکم و ایدیکم فاصله انداخته بنابر این شیعه معتقد است دو شستن داریم (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم) و دو مسح (و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم) ولی اهل سنت معتقد به سه شستن و یک مسح هستند. این نظر شیعه در روایات زیادی نیز وارد شده مثلاً امام رضا(ع) فرمود: جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و دو شستن و دو مسح را به او ابلاغ نمود.[۲] در روایت دیگری از امام صادق ـ(ع) ـ آمده: جلو سر و جلو دو پای خود را مسح کنید و اول پای راست را مسح کنید.[۳] ابن عباس هم نقل کرده که رسول خدا(ص) وضو گرفت در حالی که هر دو پای خود را مسح کشید.[۴]

حال باید با یک بررسی تاریخی بفهمیم که این اختلاف در وضو در چه زمانی رخ داده؟ توسط چه کسی؟ به چه انگیزه ای؟ امامان چگونه با آن مقابله کرده‌اند.

کیفیت وضو در تاریخ اسلام

اختلافی نبودن کیفیت وضو در زمان پیامبر

مسلمانان در زمان پیامبر به یک گونه وضو می‌گرفتند. هیچ اختلافی در نحوه وضو گرفتن بین مسلمانان در زمان پیامبر گزارش نشده است. اگر هم اختلافی پدید آمده باشد با حضور پیامبر حل شده است، به ویژه این که مسلمانان مخصوصاً صحابه در عمل به سنت پیامبر کوشا بودند و از هم سبقت می‌گرفتند. آن‌ها توجه داشتند که پیامبر با کدام پا وارد مسجد می‌شد یا در چه روزی و چه ساعتی ناخن‌ها را کوتاه می‌کند چه رسد به نحوه وضو گرفتن که اهمیت بیشتری دارد.[۵]

برخی گفته‌اند:[۶] احتمال دارد اختلاف در وضو به علت این است که پیامبر دو گونه وضو گرفته و اگر واقعاً چنین باشد هر دو نوع آن درست است و شخص مکلّف مختار است هر کدام را انجام دهد یا برای احتیاط هر دو نوع وضو را جمع کند. پاسخ اینست که این فقط یک احتمال است و هیچ سندی برای آن ارائه نشده است علاوه بر اینکه هیچیک از مذاهب اهل سنت و شیعه معتقد به جمع یا تخییر و این که پیامبر دو نوع وضو می‌گرفت نبوده و نیستند. آن‌ها هم که احتیاط می‌کنند به خاطر این است که نمی‌دانند سنت رسول خدا(ص) کدام است نه به خاطر این که چون رسول خدا(ص) هر دو را عمل می‌کرده است.

اختلافی نبودن کیفیت وضو در زمان ابوبکر

هیچ اختلافی در نحوه وضو گرفتن در زمان ابوبکر نیست بلکه اشاره‌ای هم به اختلافی نشده همچنین در هیچ جا نیامده که ابوبکر وضوی پیامبر را توضیح دهد یا عملاً مردم را به وضو گرفتن تعلیم داده و تشویق کند. دلیل آن روشن است زیرا مردم وضوی پیامبر را دیده و روزی چند نوبت به آن عمل کرده‌اند و پیامبر تازه از میان مسلمانان رفته است بنابر این وضو یک نحوه بوده و بدون اختلاف.[۷]

وضو در زمان عمر:[۸]

در زمان عمر نیز اختلاف عمده ای در نحوه وضو گرفتن گزارش نشده جز یک مورد آن هم چنین است: مردی وضو گرفته و از روی پای‌افزار مسح کشید سپس داخل مسجد شد تا نماز بخواند. امیر المؤمنین ـ(ع) ـ فرمود وای بر تو بدون وضو نماز می‌خوانی؟ (کنایه از این که وضویت صحیح نیست) گفت: عمر چنین امر کرده. حضرت دست او را گرفت و نزد عمر آورده فرمود: (انظرما یروی هذا علیک) یعنی ببین این مرد چه مطلب نادرستی را به تو نسبت می‌دهد. عمر گفت بله من امر کرده‌ام زیرا رسول خدا(ص) چنین مسح می‌کرد حضرت علی(ع) فرمود: آیا چنین مسحی قبل از سوره مائده بود یا بعد از آن عمر گفت نمی‌دانم. حضرت فرمود پس چرا فتوا می‌دهی در حالی که نمی دانی.[۹]

اگر به کلمه (علیک) دقت کنیم در می‌یابیم که مسح روی پا مرسوم بوده و عمومیت داشته و عمر هم آن را پذیرفته بود ولی عمر مسح بر روی پای‌افزار را که قبل از نزول سوره مائده جایز بود تجویز کرده بود. بنابر این هر دو طرف اختلاف در این که باید مسح کرد موافقند در نهایت عمر با اقرار به عدم علم به تقدم و تأخر آیه سوره مائده چنین حکمی کرده بود. این اختلاف اکنون اصلاً در بین مذاهب نیست و هیچ مذهبی قائل به آن نیست بلکه از همان وقت بساط آن برچیده شده اختلاف کنونی در شستن یا مسح پاست.[۱۰]

وضو در زمان عثمان.[۱۱]

در بین سه خلیفه اول تنها عثمان است که در صدد بیان نحوه وضو گرفتن پیامبر است. او وضوی خاصی را می‌گیرد و ادعا می‌کند که همانند وضوی پیامبر است. مهمترین منابع اهل سنت نیز به این مطلب تصریح کرده‌اند، چنان‌که کنزل العمّال منشأ اختلاف را عثمان آن هم در زمان خلافتش می‌داند.[۱۲] مسلم نیز در صحیح مسلم نقل می‌کند که عثمان وضو گرفت و گفت «مردم» از رسول خدا(ص) مسائلی را نقل می‌کنند که من نمی‌دانم چیست ولی من دیدم که رسول خدا(ص) مثل من وضو می‌گرفت؛ و فرمود هر کس چنین وضو بگیرد گناهان گذشته اش بخشیده می‌شود.[۱۳]

بنابر این در زمان عثمان دو نوع وضو بود وضوی عثمان و وصنوی «مردمی»[۱۴] که مخالف وضوی عثمان بودند و آن را مطابق وضوی رسول خدا(ص) نمی‌دانستند. با کمی دقت در روایات و اسامی مخالفین وضوی عثمانی می‌فهمیم که «مردم» همان صحابه بزرگ پیامبر و فقها هستند.[۱۵] کسانی مانند علی ـ(ع) ـ انس بن مالک، سعد بن ابی وقاص، ابن مسعود، زبیر، طلحه، مقداد، عبد الرحمن بن عوف، همسران پیامبر و … امّا وضوی عثمانی را تنها سه نفر نقل کرده‌اند عبدالله بن عمرو عاص، عبد الله بن زید و ربیع.[۱۶] جای تعجب است عثمان وضو می‌گیرد و آن را به پیامبر نسبت می‌دهد در حالی که هیچ‌یک از صحابه مذکور که بسیار نزدیک تر به رسول خدا(ص) بودند و مدت بیشتری در کنار پیامبر زندگی کرده‌اند چنین چیزی ندیده‌اند. عثمان صورت و دست‌ها را سه بار سه بار شست و پس از مسح سر پاهایش را به جای مسح کردن شست.

وضو در زمان حضرت علی ـ(ع) ـ

سؤال: اگر چه عثمان با تأکید فراوان سعی کرد وضوی جدیدی ابداع کند و آن را تا حدی رواج دهد سؤال این است که موضع حضرت علی ـ(ع) ـ در قبال این بدعت چه بود و پس از آن در زمان خلافت خود چه اقداماتی در این باره انجام داد.

جواب: اقدامات حضرت را در سه زمینه می‌توان مطرح کرد:[۱۷] ۱ـ با ظهور بدعت عثمان، صحابه بزرگ پیامبر و عشره مبشره، و همسران پیامبر و برخی فقها و قراء کتاب خدا مخالفت صریح خود را با این نوع وضو صریحاً اعلام می‌کردند و این وضو به صورت عمومی مورد پذیرش عموم مسلمین واقع نشد تا برخورد خیلی شدیدی از طرف حضرت واقع شود گرچه در بسیاری از موارد که دیگران ساکت بودند حضرت حق را اظهار می‌کرد البته احتمالاً در این مورد بوده که به دست امویان و عباسیان حذف یا تحریف شده است.

۲ـ وضو یک عمل است بنابر این مخالفت عملی اثر بیشتری دارد. روایاتی هست که حضرت کوزه آبی طلب کرد و صورت و دست‌ها را شست (هر کدام دوبار نه سه بار) و سرو پاها را مسح کشید پس فرمود: چه کسی از وضوی رسول خدا(ص) می‌پرسید: وضوی پیامبر چنین بوده چنین است وضوی کسی که بدعت ندارد.[۱۸]

۳ـ تدوین وضوی نبوی در زمان خلافت حضرت علی ـ(ع) ـ به دستور حضرت عده ای مأموریت یافتند سنت نبوی را در علوم و احکام مختلف ثبت و تدوین شود. مثلاً علی بن ابی رافع و برادرش عبید الله از طرف حضرت مأمور شدند کتابی در فقه (وضو و صلاه و …) بنویسند.[۱۹]صاحب المراجعات گفته امامان معصوم اهل بیت این کتاب را تعلیم داده و شیعیان را به آن ارجاع می‌دادند.[۲۰]

بنابر این امام علی(ع) تنها وارث راستین پیامبر که به سیره پیامبر عمل می‌کرد و هیچ تغییر در آن ایجاد ننمود و این روش به شیعه منتقل شد بنابر این وضوی شیعه عین وضوی پیامبر است. قبل از پرداختن به قسمت بعد چند نکته لازم است: پیامبر به عمار فرمود ای عمار همیشه از علی(ع) تبعیت کن وقتی دیدی تمام مردم به یک راه می‌روند و علی تنهایی یک راه را انتخاب کرده پشت سر علی حرکت کن. این حدیث خود بهترین دلیل است که پیامبر تمام کارهای علی را که وضو نیز یکی از آن هاست مورد تأیید قرار داده، و این وضوی پیامبر از طریق فرزندانش (ائمه) به شیعه رسیده است وضوی اهل سنت از طریق اهل بیت نیست بلکه از طریق، افرادی است که قرن‌ها پس از پیامبر در این مورد نظر داده‌اند ولی تمام رفتار شیعه از طریق اهل بیت به پیامبر می‌رسد.

در نتیجه وضو در زمان پیامبر و ابوبکر و عمر یک شکل بود. در زمان عثمان توسط او اختلاف حاصل شد. صحابه بزرگ با او مخالفت کردند و در نهایت به علت فسادهای مالی و تقسیم بیت المال و مناصب حکومتی بین خانواده و خویشاوندان (بنی امیه) و ایجاد بدعت‌های زیاد در دین مغضوب مسلمین و صحابه و همسران پیامبر شد و به قتل رسید. حضرت علی نیز علاوه بر مخالفت‌های قولی و فعلی به تدوین کتاب در سنت پیامبر پرداخت تا سنت و سیره رسول خدا از تحریف زدوده شود.

در آخر جدول[۲۱]زیر ارائه می‌شود تا معلوم شود مشکل نحوه وضو گرفتن پیامبر در بین عموم مسلمین و نوع صحابه حل شده بود و عموم صحابه بزرگ با این که هزاران حدیث نقل کرده‌اند حدیثی در بیان نحوه وضوی پیامبر نقل نکرده‌اند جز عده کمی که قابل اعتنا نیست.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

کتاب وضوء النبی، از آیت الله سیستانی.


منابع

  1. الفقه المقارن، قم، المنظمه العالمیه للحوزات و المدارس الاسلامیه، ۱۳۷۹ش، صص ۴۱–۱۱؛ مغنیه، محمد جواد، فقه تطبیقی، پور جوادی، کاظم، صص ۴۲–۳۸. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی زنجانی، جامعه مدرسین، قم، ج۵، ص۳۶۰.
  2. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، باب ۲۵، ج۱، ح ۱۲.
  3. همان.
  4. همان.
  5. سیستانی، سید علی، وضوء النبی، دار المؤرخ العربی، بیروت، ص۳۲، دانشمند، مهدی، افسانه خلافت، خادم الرضا، قم، ۱۳۸۱، ص. ۱۸.
  6. سیستانی، سید علی، وضوء النبی، ص۳۳.
  7. افسانه خلافت، همان، ص۱۸۱؛ وضوء النبی، همان، ص۳۴.
  8. افسانه خلافت، همان، ص۱۸۴؛ وضوء النبی، همان، ص۳۶–۳۴.
  9. وضوء النبی، همان، ص۳۵ به نقل از تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۷، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۴۱–۲۴۶.
  10. وضوء النبی، همان، ص۳۵–۳۶.
  11. همان، ص۸۰–۳۷.
  12. افسانه خلافت، همان، ص۱۸۷ به نقل از کنزل العمّال، ج۲، ص۴۴۳؛ وضوء النبی، همان، ص۳۸.
  13. وضوء النبی، همان، ص۳۸ به نقل از صحیح مسلم، ج۱، ص۲۰۷.
  14. وضوء النبی، همان، ص۵۲.
  15. همان.
  16. همان، ص۸۷ تا ۹۶.
  17. همان، ص۱۱۶–۹۹.
  18. همان، ص۱۰۰ به نقل از سنن بیهقی، ج۱، ص۷۵.
  19. همان، ص۱۱۴ به نقل از رجال نجاشی، ۶/۲.
  20. همان، ص۱۱۴ به نقل از المراجعات، ص۳۰۶، مراجعه ۱۱۰.
  21. وضوء النبی، همان، ص۴۳.