ولایت

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۴ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} سؤال: خواهش مي كنم به طور كامل با مفهوم ولايت منو آشنا كنيد. پاسخ اجمالي : «ولايت» واژه‏اي عربي است كه از كلمه «وَلْي» گرفته شده است. «وَلْي» در لغت عرب، به معناي آمدن چيزي است در پي چيز ديگر؛ بدون آنكه فاصله‏اي در ميان آن دو باشد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)



سؤال: خواهش مي كنم به طور كامل با مفهوم ولايت منو آشنا كنيد.

پاسخ اجمالي :

«ولايت» واژه‏اي عربي است كه از كلمه «وَلْي» گرفته شده است. «وَلْي» در لغت عرب، به معناي آمدن چيزي است در پي چيز ديگر؛ بدون آنكه فاصله‏اي در ميان آن دو باشد كه لازمه چنين تواني و ترتّبي، قرب و نزديكي آن دو به يكديگر است. مقصود از واژه «ولايت» در ولایت خدا و پیامبر و امامان معصوم(ع) و ولایت فقیه به معنای سرپرستی و اولی به تصرف است.

پاسخ تفصيلي :

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي. از اينکه با مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات مکاتبه نموده ايد صميمانه تشکر مي کنيم.

«ولايت» واژه‏اي عربي است كه از كلمه «وَلْي» گرفته شده است. «وَلْي» در لغت عرب، به معناي آمدن چيزي است در پي چيز ديگر؛ بدون آنكه فاصله‏اي در ميان آن دو باشد كه لازمه چنين تواني و ترتّبي، قرب و نزديكي آن دو به يكديگر است. از اينرو، اين واژه با هيئت‏هاي مختلف (به فتح و كسر) در معانيِ «حبّ و دوستي»، «نصرت و ياري»، «متابعت و پيروي»، و «سرپرستي» استعمال شده كه وجه مشترك همه اين معاني همان قرب معنوي است.

مقصود از واژه «ولايت» در ولایت خدا و پیامبر و امامان معصوم(ع) و ولایت فقیه به معنای سرپرستی و اولی به تصرف است

این ولایت به دو ولایت تکوینی و تشریعی تقسیم می شود :

ولایت تکوینی به معنای تصرف در نظام خلقت و قانون مندی های مربوط به طبیعت است که اساساً مربوط به خدای متعال است که خالق هستی در نظام خلقت و قوانین حاکم برآن است و خداوند این ولایت را به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) عطا نموده است[۱]، پس ولایت تکوینی یعنی سرپرستی موجودات جهان و عالم در خارج و تصرف عینی داشتن در آنهاست .[۲]

قسم دوم ولایت تشریعی است که به معنای ولایت در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است که این ولایت از امور اعتباری و قراردادی است.[۳]

ولایت خداوند چه ولایت تکوینی و چه ولایت تشریعی ، ولایت بالذات است زیرا خداوند مالک و صاحب اختیار تمامی هستی است و هیچ کس حق تصرف در چیزی را مگر با اجازه خدا ندارد . خداوند این اجازه را در امور تکوینی و تشریعی به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) داده است . این ولایت تبعی و در طول ولایت خداوند متعال است .

ولایتی که در ولایت فقیه مطرح است ، از سنخ ولایت تکوینی نیست بلکه ولایت تشریعی است که امری اعتباری است و خداوند متعال به افراد دارای صلاحیت واگذار نموده است. این ولایت ، در طول ولایت پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) بوده و مربوط به امور حکومتی و اداره جامعه است و حوزه فردی و شخصی افراد و اموری که از اختصاصات معصوم(ع) است را شامل نمی شود .

از یک منظر ، ولایت به اعتبار افراد تحت ولایت ، به ولایت عامه و ولایت خاصه قابل تقسیم است. اگر ولایت و سرپرستی نسبت به افراد خاصی باشد آن ولایت خاصه است مثل ولایت اولیای میّت و یا ولایت اولیای دم و وارثان مقتول یا قیم و وصی یا ولایت پدر بر فرزند که همه این ها چون ولایت بر فرد خاصی دارند به آن ولایت خاصه گفته اند.

اگر ولایت و سرپرستی نسبت به عموم افراد جامعه باشد این نوع ولایت را ولایت عامه گویند مثل ولایت پیامبران، امامان و فقیهان که ولایت آنان نسبت به عموم افراد جامعه است لذا ولایت عامه دارند.

يکي از مشخصه هاي ولايت در اسلام اين است که با وجود اينکه در آن بحث حکومت ، حاکميت ، سرپرستي جامعه و نوعي آمريت لحاظ مي شود اما در عين حال از يک سو حاکم اسلامي از مردم به دور نبوده و ارتباط وثيقي با جامعه دارد و از سوي ديگر به دليل اينکه لازم است «ولي» داراي صلاحيت هاي حکومتداري خاصي باشد مصلحت جامعه در آن مورد توجه قرار مي گيرد و از جانب سوم حاکم اسلامي لازم است در حصار چارچوب ها و موازين مشخصي حرکت نمايد و در نهايت شرايط به گونه اي فراهم مي شود که حکومت ولايي بيشترين مصلحت مردمي را تامين نموده و از حکومت هاي استبدادي متمايز مي گردد .

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در توضيح حکومت ولايی می فرمايند:[۴] اسلام، حكومت را با تعبير «ولايت» بيان مي‌كند... معناي آن، اين است كه در نظام سياسي اسلام، آن كسي كه در رأس قدرت قرار دارد و آن كساني كه قدرت حكومت بر آن‌ها در اختيار اوست، ارتباط و اتصال و پيوستگي جدايي‌ناپذيري از هم دارند. اين، فلسفه سياسي اسلام را در مسأله حكومت، براي ما معنا مي‌كند. هر حكومتي كه اين طور نباشد، اين ولايت نيست يعني حاكميتي كه اسلام پيش‌بيني كرده است، نيست. اگر فرض كنيم در رأس قدرت، كساني باشند كه با مردم ارتباطي نداشته باشند، اين ولايت نيست، اگر كساني باشند كه رابطه آنها با مردم، رابطه ترس و رعب و خوف باشد اين ولايت نيست. اگر كساني با كودتا بر سر كار بيايند، اين ولايت نيست. اگر كسي با وراثت و جانشيني نَسَبي منهاي فضايل و كيفيات حقيقي كه در حكومت شرط است، در رأس كار قرار بگيرد، اين ولايت نيست.

همچنين ايشان می فرمايند: «اسلام منهاي مفهوم ولايت ـ كه يك مفهوم مردمي و متوجه به جهت حقوق مردم و رعايت آنها و حفظ جانب انسان‌هاست ـ هيچ حاكميتي را بر مردم نمي‌پذيرد و هيچ عنوان ديگري را در باب حكومت قائل نيست، آن كسي كه ولي و حاكم مردم است، يك سلطان نيست، يعني عنوان حكومت، از بُعد اقتدار و قدرت او بر تصرف ملاحظه نمي‌شود، از بُعد اين كه هر كاري كه مي‌خواهد، مي‌تواند بكند مورد توجه و رعايت نيست.[۵] اگر اين مفهوم ولايت و آنچه را كه اسلام براي ولي، والي به عنوان شرط و وظيفه قرار داده است بشكافيم خواهيم ديد كه مردمي‌ترين نوع حكومت است.[۶] مفهوم اسبتداد يا خودسري، به ميل خود يا به ضرر مردم تصميم گرفتن مطلقاً در معناي ولايت اسلامي نيست.[۷] ولايت، يعني حاكميت انسان‌هاي پارسا، انسان‌هاي مخالف با شهوات و نفس خودشان، انسان‌هاي عامل به صالحات اين معناي ولايت است.[۸]

شايان ذکر است علاوه بر آنچه در باره مفهوم ولايت گفته شد مباحث فراواني هم در ارتباط با اين موضوع قابل طرح است که به دليل گستردگي مباحث امکان طرح همه آنها در اين مختصر وجود نداشته وجهت آشنايي هر چه بيشتر منابعي معرفي مي گردد که اميد است راهگشا باشد :

1. موسوی خمینی ، سید روح الله ، ولایت فقیه ، تهران : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره ، ۱۳۷۷. 2. 3. جوادي آملي،عبدالله، كتاب «ولايت فقيه ولايت فقاهت و عدالت»، مؤسسه اسراء. 4. 5. مصباح يزدي، محمدتقي ، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، مؤسسه آموزش و پژوهش امام خميني (ره). 6. 7. مصباح یزدی ، محمد تقی ، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه ، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره ، ۱۳۷۸ 8. 9. جوان آراسته ، حسین ، مبانی حکومت اسلامی ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ، ۱۳۸۲. 10.

منابع

  1. مصباح یزدی ، محمد تقی ، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه ، قم:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره ، ۱۳۷۸، ۷۹
  2. جوادی آملی ، عبد الله ، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ص۱۲۳
  3. همان ، ص۱۲۴
  4. آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي، روزنامه جمهوري اسلامي، ۷/۲/۷۶.
  5. آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي، حديث ولايت، ج۷، ص۱۸۵.
  6. همان.
  7. همان.
  8. همان، ص۱۸۵ـ۱۹۰.