وصیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}{{سوال}}
{{شروع متن}}{{سوال}}
دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟
دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}واژه وصیت ریشه قرآنی و روائی دارد و در آیات متعددی کلمه وصیت به کار رفته {{قرآن|یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَه بَیْنِکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکمْ…}}.<ref>مائده: ۱۰۶.</ref> «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید، ...».
{{پاسخ}}واژه [[وصیت]] ریشه قرآنی و روائی دارد و در آیات متعددی کلمه وصیت به کار رفته است: {{قرآن|یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَه بَیْنِکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکمْ…|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید.|سوره=مائده|آیه=۱۰۶}}


وصی به معنای متصل شدن و متصل کردن است، ایصاء و توصیه به معنای سفارش و دستور است، وصیّت یعنی چیزی توصیه شده و سفارش شده».<ref>قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.</ref>وصیت کردن یعنی اندرز کردن، سفارش کردن، سفارش نامه، اندرز نامه ای که شخصی بنویسد و مهر و امضا کند تا وصی پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند».<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.</ref>
وصی به معنای متصل شدن و متصل کردن است، ایصاء و توصیه به معنای سفارش و دستور است، وصیّت یعنی چیزی توصیه شده و سفارش شده».<ref>قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.</ref>وصیت کردن یعنی اندرز کردن، سفارش کردن، سفارش نامه، اندرز نامه ای که شخصی بنویسد و مهر و امضا کند تا وصی پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند».<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.</ref>


== وصیت از دیدگاه اسلام ==
== وصیت از دیدگاه اسلام ==
دیدگاه اسلام، درباره وصیت، روشن و صریح است، یکی از احکامی است که همواره مورد تأیید و تأکید فراوان قرار گرفته و آن را از کارهای شایسته و پسندیده دانسته و برای پیروان خود دستور داده است که بر انجام امر وصیت کوشا باشند. از دیدگاه اسلام وصیّت احترامی برای صاحب مال است، و او با اذعان به این که اراده و خواست ولی پس از مرگ نیز نافذ و محترم است. مالی را که بعد از مرگش باقی می‌ماند می‌خواهد در راه صحیح به مصرف برسد و به مال خویش دل می‌بندد و می‌کوشد آن را از راه حلال تهیه کند و مسیر آن مال را مشخص می‌کند که برای یتیمان، مساکین، خویشان، نیازمندان… صرف گردد. <ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.</ref>
دیدگاه اسلام، درباره وصیت، روشن و صریح است. وصیت یکی از احکامی است که همواره مورد تأیید و تأکید فراوان قرار گرفته و آن را از کارهای شایسته و پسندیده دانسته و برای پیروان خود دستور داده است که بر انجام امر وصیت کوشا باشند. از دیدگاه اسلام وصیت احترامی برای صاحب مال است، و او با اذعان به این که اراده و خواستش پس از مرگ نیز نافذ و محترم است، مالی را که بعد از مرگش باقی می‌ماند می‌خواهد در راه صحیح به مصرف برسد و به مال خویش دل می‌بندد و می‌کوشد آن را از راه حلال تهیه کند و مسیر آن مال را مشخص می‌کند که برای یتیمان، مساکین، خویشان، نیازمندان… صرف گردد.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.</ref>


اسلام با دید باز و مثبت همراه با عزت و احترام به این مسئله توجه خاص دارد، و جهت آن، ارج نهادن به زحمات و تلاش‌های پیگیر خود انسان است که از آن بهره نهائی را برده باشد و هم مایه دل گرمی اقتصادی برای باز ماندگان باشد؛ لذا قرآن کریم وصیت را حقی بر ذمه پرهیزگاران و خوبان دانسته و می‌فرماید: کتِبَ عَلَیْکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِن تَرَک خَیْرًا الْوَصِیَّه لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ <ref>بقره : ۱۸۰.</ref> «بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند و این حقی است بر ذمه متقین».
اسلام با دید باز و مثبت همراه با عزت و احترام به این مسئله توجه خاص دارد، و جهت آن، ارج نهادن به زحمات و تلاش‌های پیگیر خود انسان است که از آن بهره نهائی را برده باشد و هم مایه دل گرمی اقتصادی برای باز ماندگان باشد؛ لذا قرآن کریم وصیت را حقی بر ذمه پرهیزگاران و خوبان دانسته و می‌فرماید: کتِبَ عَلَیْکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِن تَرَک خَیْرًا الْوَصِیَّه لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ <ref>بقره : ۱۸۰.</ref> «بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند و این حقی است بر ذمه متقین».

نسخهٔ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۳

سؤال

دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟

واژه وصیت ریشه قرآنی و روائی دارد و در آیات متعددی کلمه وصیت به کار رفته است: ﴿یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَه بَیْنِکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکمْ…؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید.(مائده:۱۰۶)

وصی به معنای متصل شدن و متصل کردن است، ایصاء و توصیه به معنای سفارش و دستور است، وصیّت یعنی چیزی توصیه شده و سفارش شده».[۱]وصیت کردن یعنی اندرز کردن، سفارش کردن، سفارش نامه، اندرز نامه ای که شخصی بنویسد و مهر و امضا کند تا وصی پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند».[۲]

وصیت از دیدگاه اسلام

دیدگاه اسلام، درباره وصیت، روشن و صریح است. وصیت یکی از احکامی است که همواره مورد تأیید و تأکید فراوان قرار گرفته و آن را از کارهای شایسته و پسندیده دانسته و برای پیروان خود دستور داده است که بر انجام امر وصیت کوشا باشند. از دیدگاه اسلام وصیت احترامی برای صاحب مال است، و او با اذعان به این که اراده و خواستش پس از مرگ نیز نافذ و محترم است، مالی را که بعد از مرگش باقی می‌ماند می‌خواهد در راه صحیح به مصرف برسد و به مال خویش دل می‌بندد و می‌کوشد آن را از راه حلال تهیه کند و مسیر آن مال را مشخص می‌کند که برای یتیمان، مساکین، خویشان، نیازمندان… صرف گردد.[۳]

اسلام با دید باز و مثبت همراه با عزت و احترام به این مسئله توجه خاص دارد، و جهت آن، ارج نهادن به زحمات و تلاش‌های پیگیر خود انسان است که از آن بهره نهائی را برده باشد و هم مایه دل گرمی اقتصادی برای باز ماندگان باشد؛ لذا قرآن کریم وصیت را حقی بر ذمه پرهیزگاران و خوبان دانسته و می‌فرماید: کتِبَ عَلَیْکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِن تَرَک خَیْرًا الْوَصِیَّه لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ [۴] «بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند و این حقی است بر ذمه متقین».

این آیه مبارکه، می‌فرماید، اگر انسان در آستانه مرگ قرار گرفت برای والدین و خویشان خود وصیت کند و این دستور را با جمله «کتب علیکم» تأکید و محکم نموده «لسان این آیه لسان وجوب است نه استحباب، لکن از آنجا که همین کلمه را مقید نموده به (متقین) دلالت بر وجوب را سست می‌کند». [۵]

در روایات زیادی نیز تأکید فراوان در زمینه وصیّت شده است، در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) می‌خوانیم «ما ینبغی لامرء مسلم ان یبیت لیله الا و وصیته تحت راسه. سزاوار نیست مسلمان شب بخوابد مگر این که وصیت نامه اش زیر سر او باشد». [۶]روایت دیگر آمده: «من مات بغیر وصیّه مات میته جاهلیه. کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است». [۷]

البته باید توجه داشته باشیم، تعبیرات که در روایات به کار رفته، جنبه تأکید بر قضیه دارد نه این که واقعاً مرگ او مرگ جاهلی باشد، و برای این که این امر مهم به دست فراموشی سپرده نشود و یک مسلمان از مزایای آن بهره‌مند گردد چنین تعبیراتی را به کار برده است و روایات دیگری در این زمینه فراوان است که مانند این تعبیرات را دارد.

وصیت ذاتاً از مستحبات مؤکد است و واجب نمی‌باشد ولی گاهی شکل وجوب پیدا می‌کند مثل این که انسان در پرداخت حقوق واجب الهی کوتاهی کرده باشد یا اماناتی از مردم نزد او است که در صورت عدم وصیت احتمال می‌دهد حق آنان از بین برود و از آن مهم‌تر این که گاهی موقعیت شخص در جامعه چنان است که اگر او وصیّت نکند ممکن است لطمه شدید و ضربه جبران ناپذیر بر نظام سالم اجتماعی یا دینی وارد گردد در تمام این صورت‌ها وصیت کردن واجب می‌شود. [۸]

منابع

  1. قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.
  2. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.
  3. جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.
  4. بقره : ۱۸۰.
  5. طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه الميزان، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هفدهم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۶۶۷.
  6. العاملي، محمد بن الحسن الحر، وسائل الشيعه، موسسه آل البيت لاحياء التراب، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۲۵۸.
  7. ج۴ ص۲۵۹
  8. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلاميه، چاپ بيست و هفتم، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۲۱.


منابع