نهی از زیاد سوال پرسیدن از عالم و شبهه عدم پاسخگویی
امام علی(ع) و امام صادق(ع) در حدیثی فرمودهاند که «یکی از حقوق عالم بر تو این است که زیاد از حد پرسش نکنی و در پی مخالفت با او مگو فلانی چنین و چنان گفت.» با وجود این حدیث این سوال پیش میآید که اگر شاگرد پرسش نکند شبهات او حل نمیشود و چرا نباید آراء صاحب نظران را برای استاد آورد؟
حدیث زیاد سوال نپرسیدن از عالم در منابع روایی چنین نقل شده: {{متن عربی|عن أبی عبدالله(ع) قال: کان امیر المؤمنین(ع) یقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ علیْک أنْ لاتکثُرَ علیه السؤالَ …؛ از جمله حقوق عالم برتو این است که زیاد از او سؤال نکنی، و سندش معتبر است.[۱]
باید گفت که پرسشگران چند نوعند: بعضی از کسی به ناحق سؤال میکنند تا این که طرف مقابل را اگر نتوانست پاسخ دهد مسخره و رسوا کنند، این نوع سؤال مذموم است. بعضی سؤالشان از باب امتحان است، مثل استادی که از شاگردانش میپرسد تا آنها را امتحان کند که آیا درسشان را میخوانند یا خیر؟ و بعضی دیگر مقصودشان این است که مجهولات و مشکلات علمی خود را برطرف کنند و به معلوماتشان بیفزایند، این دو نوع سؤال نه تنها دارای اشکال نیست، بلکه توصیه و سفارش هم شده است؛ مثلاً در قرآن خداوند در دو آیه میفرماید:[۲] اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید. و در روایات اسلامی هم وارد شده چیزی را که نمیدانید سؤال کنید، مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ»؛[۳] علم در خزینه است و کلید آن خزینه سؤال کردن است. حضرت علی(ع) در جواب کسی که گفته بود: از شما در مورد چیزهایی سؤال دارم فرمود: «سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً»[۴] سؤال کن برای فهمیدن نه این که برای عاجز کردن. اصحاب پیغمبر و ائمه اطهار(ع) نیز از آنها سوالهایی میکردند، مثلاً علامه مجلسی در بحار الانوار در مورد سلمان فارسی نقل میکند: «کان سلمان کثیر السؤال عن رسول الله(ص)» سلمان فارسی از پیامبر اسلام زیاد سؤال میکرد. با توجه به سیره مستمرّه امامان معصوم و یارانشان و بعد از آنها بین اساتید و شاگردان، سؤال کردن برای فهمیدن هیچگونه ایرادی ندارد بلکه کاری پسندیده است و در مقابل نپرسیدن و در جهل و نادانی ماندن، نقص است. اصولاً این کار یک حکم عقلی است زیرا عقل میگوید کسی که نمیداند باید از کسی که میداند بپرسد و اصطلاحاً رجوع جاهل به عالم در مسائلی که نمیداند حکمی است عقلی.
بنابراین سؤال کردن زیاد شاگرد از استاد اگر به قصد یادگیری باشد، مشمول حدیث مذکور در سؤال نیست، امّا اگر برای اذیت و آزار باشد، کار درستی نیست و مورد مذمّت است.
منابع
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ خصال، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، ص۵۰۴، ح۱.
- ↑ نحل/۴۴؛ انبیاء/۸.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج۲، ص۱۲۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، جامعه مدرسین، ص۲۰۹.