نقش ازدواج در تکامل ایمان

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ

در روایتی از رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است که با ازدواج، نصف دین حفظ می‌شود؛ منظور از این حدیث چیست؟



در قرآن آیاتی در مورد اهمیت و ضرورت ازدواج به چشم می‌خورد، همچنین در متون روایی ازدواج از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که علماء اسلام ازدواج را از امور مستحب مؤکد قلمداد کرده‌اند.[۱]

در زیر به برخی از این روایات اشاره می‌شود:

الف) امام علی(ع) می‌فرمایند: هیچ‌یک از یاران رسول خدا(ص) ازدواج نکرد، مگر این که پیامبر پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش کامل شد.[۲]

ب) رسول مکرم اسلام(ص) می‌فرمایند: هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوب تر و عزیز باشد.[۳]

ج) رسول گرامی اسلام می‌فرمایند: هر کس می‌خواهد خدا را در حال پاکیزگی و طهارت ملاقات کند به وسیله ازدواج عفت پیشه سازد.[۴]

د) رسول مکرم اسلام(ص) می‌فرمایند: ای گروه جوانان! هر یک از شما که می‌تواند ازدواج کند، اقدام نماید، زیرا ازدواج موجب می‌گردد تا چشم و دامن انسان از گناه بازداشته شود و عفت انسان حفظ گردد

ازدواج از نظر اسلام به وجود آورنده مطمئن‌ترین و آرام بخش‌ترین رابطه‌ها و آغاز گر زندگی همراه با طراوت، مودت و ایثار است. از آیات و نشانه‌های قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا درکنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد.[۵] بدیهی است منشأ گرایش مرد به زن در خواسته‌های جنسی خلاصه نمی‌شود که چنین غرایزی در حیوانات نیز موجود است، آنچه که باعث گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن، مودت و رحمتی است که خداوند بین آن‌ها قرار داده است تا در سایه این مودت به آرامش برسند.[۶] این پیوند مقدس روان پر التهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیک می‌کند تا در پرتو این آرامش پاسخ دهد و استعدادهای درونی و فطری خود را به فعلیت برساند و پله‌های تکامل را یکی پس از دیگری طی کند.

  • کنترل غریزه جنسی: ازدواج یکی از عوامل کنترل غریزه جنسی و قرار گرفتن آن در مسیر طبیعی خود شمرده شده است. با ازدواج زمینه‌های گناهانی که عامل آن غریزه جنسی است، کمتر می‌شود. عالمان اخلاق یکی از عوامل مهم گناه را غریزه جنسی دانسته‌اند.[۷] همچنین ازدواج باعث می‌شود نیرویی که انسان برای کنترل این غریزه استفاده می‌کرد برای کمال خود استفاده کند.
  • زن و مرد کامل کننده یکدیگر: مفسران بر اساس آیه ۱۸۷ سوره بقره، زن و مرد را مایه آرامش یکدیگر دانسته‌اند.[۸] دلیل این آرامش را این شمرده‌اند که زن و مرد کامل‌کننده یکدیگر و مایه شکوفایی و پرورش یکدیگرند، به طوری که هر یک بدون دیگری ناقص است.[۹]
  • ترک خودخواهی: ازدواج را از عوامل ترک خودخواهی دانسته‌اند؛ زیرا پس از ازدواج سرنوشت همسر و فرزندان برای فرد مهم شده و حاضر است با چشم‌پوشی از لذت‌های خود برای آنان آسایش فراهم کند.[۱۰] عالمان اخلاق خودخواهی را از عوامل انحراف از مسیر حق دانسته‌اند.
  • تعادل روحی و روانی: انسان نیازهای مختلفی دارد و از جمله نیازهای جسمانی، نیاز به محبت، نیاز به زیبائی، نیاز به ایمان و خداپرستی و… ارضای نیازهای انسان در سلامت روانی و جسمانی او مؤثر است و بدیهی است تا زمانی که نیازهای مختلف انسان به‌طور کامل و به‌طور صحیح پاسخ داده نشود طی کردن مسیر رشد و کمال با مشکل و سختی رو برو خواهد شد نیازهایی چون نیاز به خداپرستی و ایمان زمانی به صورت کامل در انسان شکل می‌گیرد که نیازهایی که در سطح پائین‌تر قرار دارند تا حدی ارضاء شوند. ازدواج و تشکیل خانواده ابزار مناسبی جهت پاسخ گویی به این گونه نیازها می‌باشد.

و در پرتو ارضاء نیازهای روحی، روانی، عاطفی و جسمانی انسان حس خداپرستی و ایمان به‌طور کامل تری در انسان شکل می‌گیرد.[۱۱]

البته نقش ازدواج در کمال ایمان انسان به موارد بالاخلاصه نمی‌شود و ما برای طولانی نشدن بحث به این موارد اکتفاء کردیم. شما می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر به منابعی که در پایان پاسخ معرفی می‌شود مراجعه کنید.


منابع

  1. مستدرک الوسائل، نشر مؤسسه آل البیت، چاپ چهارم، ج۱۴، ص۱۵۰.
  2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۲۶۲.
  3. مستدرک الوسائل، همان، ج۱۴، ص۱۵۰.
  4. روم / ۲۱.
  5. معرفت، شماره ۱۰۴، ص۳۵.
  6. همان.
  7. برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ پانزدهم، ج۱، ص۶۵۰.
  8. برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ پانزدهم، ج۱۶، ص۳۹۱.
  9. سالاری فر، محمد رضا، نظام خانواده در اسلام، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، چاپ اول، ص۳۰؛ مطهری، مرتضی، به نقل از تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام، ص۱۶۶–۱۶۷.
  10. نظام خانواده در اسلام، ص۲۱.
  11. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ هفتم، ج۵، ص۲۲۵۰، ح۷۸۰۵.