نظر پیامبر(ص) درباره فتح ایران توسط مسلمانان

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۷ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}. سؤال: آيا پيامبر((ص))، با فتح ايران توسط اعراب موافق بودند؟ آيا ج...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

.


سؤال: آيا پيامبر((ص))، با فتح ايران توسط اعراب موافق بودند؟ آيا جنگ به خاطر تبليغ اسلام درست است؟

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي! از اينكه با مركز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علميه قم مكاتبه نموده‌ايد، صميمانه تشكر مي‌كنيم؛ اميد آن كه تحقيق و پاسخ ارايه شده، رهگشاي انديشه پويشگرتان باشد.

پاسخ اجمالی

نکته اصلی و اساسی این است که خسرو پرویز پادشاه مستبد ساسانی، نه تنها سیاست عاقلانه ای در قبال دعوت رسول رحمت و مهربانیت، از خود نشان نداد، بلکه در صدد دستگیری آن حضرت بود که به دست کسان خود کشته شد؛ در زمان خلیفه دوم، پادشاه ساسانی، قصد حمله به حجاز را داشت که مسلمانان، حمله پیشدستانه کردند . [۱]

پاسخ تفصیلی

با توجه به جهانی بودن آئین نورانی اسلام، پيامبر(ص) در زمان حيات مبارکشان، تمام سران دنيا از جمله ايران را با ارسال نامه اي، به آيين توحيد و سعادت دنيا و آخرت دعوت فرمود. اما اين پادشاه مستبد و مغرور ايران بود که از اين فرصت نوراني استفاده نکرده و حتي نامه حضرت را پاره نمود.[۲]

بنابراين، قبل از اينکه جريان فتوحات، از جمله فتح ايران بعد از رحلت پيامبر(ص) پيش بيايد، آن حضرت رسالت خود را به سران دنيا اعلام فرموده بود. اين خسرو پرويز بود که کم عقلي به خرج داد و نامه پيامبر رحمت(ص) را پاره کرد. اسلام در زمان رسول الله(ص) به صورت مسالمت آميز عرضه شد.

آن زمان مثل امروز نبود که پيامبر(ص) و يا جانشينان آن حضرت از طريق تلويزيون، ماهواره، اينترنت و... و از راه دور بتوانند دين اسلام را در ايران تبليغ و به مردم عرضه نمايند. تبليغ اسلام فقط يک راه داشت و آن عبارت بود از اعزام مبلغ که سران کشورها به هيچ عنوان چنين اجازه اي را به رسول خدا(ص) و يا جانشينان وي نمي دادند.

موضع گيري سران برخی کشورها و ممانعت از ترويج اسلام و اسلام خواهي مردم، باعث شد تنها راهي که براي جانشينان پيامبر(ص) باقي بماند، حمله نظامي و برداشتن مانعي جدي به نام حکومت هاي جوربود تا راه براي عرضه اسلام به مردم فراهم شود.

نتیجه گیری

این امر که پیامبر(ص) به گسترش دین مبین اسلام به تمامی نقاط جهان اهتمام داشتند، با توجه به جهانی بودن تعالیم اسلام و سیطره حکام جور و ظلم بر ممالک مهم جهان آن روز و لزوم نجات انسانها و رساندن پیام الهی به گوش جهانیان امری بدیهی به نظر می رسد؛ حضرت، در مرحله نخست به نامه نگاری به سران ممالک مختلف و دعوت آنها به پذیرش آیین جدید پرداختند و اگر عمر ایشان کفاف می داد، چه بسا خود به فتوحات اقدام می کردند، اما هدف مهم ایشان همانا نجات بشریت از سیطره ظلم و جور و گسترش آیین یکتا پرستی و عدالت انسانی بود؛ رفتار پیامبر(ص)، در فتح مکه، دومه الجندل و پیمان نامه های متعدد با قبائل مختلف، نشانگر پیگیری این هدف اساسی می باشد؛[۳]بعد از رحلت آن بزرگوار و انحراف جریان رهبری مسلمانان از نقشه طراحی شده پیامبر(ص)، بعضاً رفتارهای ناسازگار با تعالیم اسلامی، با مردم مناطق فتح شده صورت گرفت که نمونه هایی از آن در فتوحات خالد بن ولید و در مناطقی از ایران به ثبت رسیده است.[۴]

رسول مکرم اسلام((ص))، اصل فتوحات را خبر و بشارت داد و نه نحوه آن را؛ به عبارت واضحتر، حضرت به یارانش مژده داد که شما در آینده به برکت اسلام، دارای شوکت و عظمت زایدالوصفی خواهید شد؛ پیش بینی آن بزرگوار به وقوع پیوست و تحقق یافت؛ صحابی بزرگواری از قبیل سلمان و... حضور داشتند و این مسأله موجب می شد که حتی الامکان این فتوحات، صبغه دینی و اخلاقی داشته باشد و با تلفات کمتر صورت بگیرد؛ البته در مواردی نیز برخی فرماندهان خودسر و نالایق، ممکن بود که دست به کارهای خلاف دین و انسانیت بزنند؛ ناگفته نماند که برخی اغراق ها و دروغها نیز توسط راویانی چون سیف بن عمر گزارش شده است که باید در پذیرش آنها احتیاط و وسواس به خرج داد.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

1. سایت اندیشه قم؛ 2. 3. سایت ویکی پاسخ؛ 4. 5. سیره رسول خدا(ص)، رسول جعفریان . 6. حدیث اخلاقی:

رسول خدا ((ص) وسلم):

«انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق؛ برای (احیای) مکارم اخلاق و نیکی‌های اخلاقی مبعوث شده‌ام».[۵]

منابع

  1. شیخ مفید٬ الارشاد، موسسه آل البيت ٬ ۱۴۱۳هق٬ج ۱، ص۲۰۷، مجلسی٬بحارالانوار، بیروت موسسه الوفا٬ ۱۴۰۳هق٬ج ۴۰، ص۲۵۳، ح ۲۸ .
  2. ابن سعد، طبقات الکبري، ج۱، ص۲۶۰.
  3. جهت مطالعه تفصيلی موارد ياد شده، به منابع تاريخ اسلام مانند ترجمه تاريخ طبری، سيره ابن هشام و ... مراجعه کنيد.
  4. نک: الفتوح ابن اعثم کوفی.
  5. بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۰.