مورد اتفاق نبودن خلافت ابوبکر

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۱۸ توسط Golpoor (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آيا خلافت ابوبكر مورد اتفاق تمام مسلمين بود؟ {{...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آيا خلافت ابوبكر مورد اتفاق تمام مسلمين بود؟

بر اساس شواهد تاريخي معتبر در ميان صحابه و پيروان ايشان افراد زيادي بودند كه باانگیزه‌های گوناگون از بيعت با ابوبكر خودداري كردند. كه به‌طور اختصار از بعضي از آن‌ها نام برده مي‌شود:

سعد بن عباده: وي كه از بزرگان انصار و رئيس قبيله خزرج بود با رحلت پيامبر(ص) برآن شد تا انصار اوس و خزرج را بر بيعت با خود متحد گرداند ولي آن گاه که در اثر حسادت رقباي اوسي و خزرجي خود از دستيابي به هدف خود بازماند و خلافت را از دست رفته ديد از بيعت با ابوبكر نيز امتناع كرد و از هرگونه همراهي با حكومت خودداري کرد و در همين راستا از يثرب که موطن او بود خارج شد و به شام رفت و سرانجام در سال ۱۵ هجري کشته شد و مرگ او را به اجنه نسبت دادند. سخنان سعد در اجتماع سقيفه بني ساعده و پس از آن در كتب تاريخي از جمله: تاريخ يعقوبي، الامامه و السياسه ابن قتيبه، تاريخ طبري،الكامل ابن اثير و رجال برقي... گزارش شده است.

علي(ع) و بني هاشم نيز از جمله اصحابي بودند که در مخالفت با ابوبکر و به تبعيت از سخنان پيامبر(ص) در روز غدير با خلافت ابوبکر مخالفت کردند.

برخي از صحابه نيز در مدينه در حمايت از خلافت و امامت علي(ع) از بيعت با خليفه خودداري کردند، يعقوبي از برخي از اين صحابه ياد کرده است : زبير بن عوام، خالدبن سعد، مقداد بن عمرو، سلمان فارسي، ابوذر غفاري، عمار ياسر، براء ‌بن عازب و ابيّ بن كعب ازجمله اين افراد بودند[۱]، حباب بن منذر انصاري کسي بود که در حمايت از علي(ع) و مخالفت با ابوبکر شمشير کشيد عمر دستور داد تا شمشير او را گرفتند و به سنگ زدند و آن را شكستند.[۲]

ابن هشام نيز ضمن بيان حوادث سقيفه بني ساعده به اعتراض عدّه‌اي از صحابه به خصوص انصار و امام علي(ع) و زبير بن عوام به خلافت ابوبكر اشاره مي‌كند[۳]. زبير بن بكار كه از خاندان زبير بوده و ابن ابي الحديد او را از منحرفان از اميرمؤمنان معرفي مي‎كند در كتاب اخبار الموفقيات سخنان و اخبار زيادي درباره اختلاف ميان انصار و قريش آورده است.

محدثان و علماي اهل سنت نيز به بسياري از اين مخالفت¬ها اشاره کرده¬اند: بخاري و مسلم، دو محدث بزرگ اهل سنت به سرپيچي علي(ع) از بيعت با ابوبکراشاره کرده وآورده¬اند كه علي(ع) با ابوبكر بيعت نكرد تا هنگامي كه فاطمه زهرا ـ عليها السّلام ـ از دنيا رفت[۴].

يعقوبي در تاريخ خود بعد از نقل جريان مخالفت علي(ع) و عدّ‌ه‌اي از صحابه با خلافت ابوبكر مي‌گويد:

«پس ابوبكر نزد عمر بن خطاب و ابو عبيده بن جرّاح و مغيره بن شعبه فرستاد و پرسيد كه مصلحت چيست؟ گفتند مصلحت آن است كه عباس بن عبد المطلب را ببيني و براي او در اين امر بهره‌اي قرار دهي كه حق او و سپس حق فرزندان او باشد و بدين وسيله دست علي(ع) را كوتاه كنيد تا آن گاه كه عباس به شما پيوست شما را حجتي بر علي(ع) باشد و ...[۵]».

مورّخين ديگري نيز مخالفت اميرمومنان(ع) را با ابوبكر به صراحت نوشته‌اند از جمله آنان ابن عبدربه در العقد الفريد، ابن قتيبه در الامامه و السياسه، مسعودي در مروج الذهب، ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه، و ... مي‌باشند.

شهرستاني دانشمند بزرگ اهل سنت نيز مسأله خلافت را يكي از بزرگترين اختلافات اسلامي مي‌شمارد و چنين بيان مي‌كند: « ... مسأله (خلافت) خلفا از جمله مسائلي است كه براي مسلمانان گران و سنگين تمام شده است و در هيچ زمان بر سر يك اصل ديني بسان اين اصل شمشير كشيده نشده است و...[۶]»

در خارج از مدينه نيز برخي قبائل در حمايت از امامت علي(ع) از اطاعت خليفه و حکومت مرکزي سرباز زدند گرچه جريان حاکم تلاش کرد تا با هدف سرپوشي اين اعتراضات، از اين گروه نيز با عنوان "رده" ياد نمايند و آنان را همانند آن دسته از قبائل تازه مسلماني، که پس از رحلت پيامبر(ص) اسلام را رها کرده و بت پرستي را ادامه دادند، بدانند اما گزارش¬هاي برخي از منابع از تمايلات اين گروه از قبايل پيرو علي(ع) سخن رانده¬اند. واقدي در کتاب خود با عنوان" الرده" و ابن اعثم کوفي در"الفتوح" به اين دسته از گزارشات اشاره دارند.

مطالعه بيشتر

تاریخ اسلام نوشته مهدی پیشوایی


منابع

  1. يعقوبي، تاريخ، ترجمه محمد ابراهيم آيتي،‌ انتشارات علمي فرهنگي، ج۱،‌ص ۵۲۴.
  2. طبري، تاريخ ، بيروت، انتشارات دارالكتاب العلميه، ج۲، ص۱۴۴.
  3. ابن هشام، السيره النبويه ، بيروت، انتشارات دارالقلم، ج۴، ص۳۰۶.
  4. صحيح بخاري، جزء سوم،‌ قاهره، چاپ سنه ۱۳۰۹، ص۳۶، صحيح مسلم، جزء دوم، چاپ سال ۱۳۲۷، ص۷۲، (اين دو نفر به اسنادي كه به عايشه مي‌رسد مخالفت علي(ع) را صريحاً بيان مي‌كنند و اين قضيه را دنبال غزوه خيبر و به مناسبت تقسيم خمس غنائم اين جنگ آورده‌اند).
  5. تاريخ يعقوبي، چاپ بيروت، ج۱،‌ص ۵۲۴.
  6. شهرستاني، الملل و النحل، بيروت، انتشارات دارالمعرفه، ج۱، ص۲۴.