مذهب حافظ شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
{{نوشتار اصلی| حافظ شیرازی}}
{{نوشتار اصلی| حافظ شیرازی}}


شمس‌الدین محمد حافظ غزل‌سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ اصلاً از کوپای (کوهپایه) اصفهان بوده‌اند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمده‌اند. شغل پدرش را بازرگانی و مادرش را از اهالی کازرون دانسته‌اند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستی زندگی می‌کرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند.
شمس‌الدین محمد حافظ غزل‌سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ از کوپای (کوهپایه) اصفهان بودند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری به شیراز آمد. پدر حافظ بازرگان بود. مادرش را از اهالی کازرون دانسته‌اند. حافظ پس از فوت پدرش با مادر در تنگدستی زندگی می‌کرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند.


به تصریح محمد گلندام، حافظ در علوم شرعی، فقه و ادب به تحصیل و پژوهش پرداخت، علوم قرآنی و قرائت‌های مختلف را پیش قوام‌الدین آموخت و از حفاظ قرآن شد. حافظ با [[تفسیر]] و کلام به خوبی آشنا بود و به مطالعه دیوان‌ اشعار شاعران پارسی‌گوی و عرب زبان پرداخت. وی به مناسبت نام برخی از ایشان مثل فردوسی، سعدی، نظامی، ظهیر فاریابی، سلمان، خواجوی کرمانی را در ضمن اشعار خود آورده است. حافظ با بزرگانی چون میر سید شریف جرجانی، خواجه کمال الدین ابوالوفاء، شاه نعمت‌الله ولی، خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، عماد فقیه کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و… هم عصر بود.<ref>ر. ک. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، چاپ قم، تهران صفی علیشاه، ۱۳۷۱ش، مقدمه.</ref>
به تصریح محمد گلندام، حافظ در علوم شرعی، فقه و ادب به تحصیل و پژوهش پرداخت، علوم قرآنی و قرائت‌های مختلف را پیش قوام‌الدین آموخت و از حافظان قرآن شد. حافظ با [[تفسیر]] و کلام به خوبی آشنا بود و به مطالعه دیوان‌ اشعار شاعران پارسی‌گوی و عرب زبان پرداخت.<ref>ر. ک. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، چاپ قم، تهران صفی علیشاه، ۱۳۷۱ش، مقدمه.</ref>


شیراز در عصر حافظ اوضاع سیاسی آرام و ثابتی نداشت، اما از مراکز علمی و ادبی ایران و جهان اسلام بشمار می‌رفت و این مسئله به خاطر تدابیر اتابکان سلغری فارس بود که شیراز را در مقابل حملات مغول محفوظ نمودند، لذا حافظ در مرکزی که مجمع عالمان و اندیشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش پرورش یافت.<ref>صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چاپ نهم، تهران،انتشارات فردوس، ۱۳۷۲، ج۳، بخش دوم، ص۱۰۶۴.</ref>
شیراز در عصر حافظ، اوضاع سیاسی آرام و ثابتی نداشت، اما از مراکز علم و ادب در ایران و جهان اسلام بشمار می‌رفت. این مسئله به خاطر تدابیر اتابکان سلغری فارس بود که شیراز را در مقابل حملات مغول، محفوظ داشتند. حافظ در مرکزی که مجمع عالمان و اندیشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش بود، پرورش یافت.<ref>صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چاپ نهم، تهران،انتشارات فردوس، ۱۳۷۲، ج۳، بخش دوم، ص۱۰۶۴.</ref>


==مذهب حافظ==
==مذهب حافظ==

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۱

سؤال

آیا حافظ شیعه بوده است؟

شمس‌الدین محمد حافظ از شاعران غزل‌سرا و حافظ قرآن در قرن هشتم هجری است. وی از کودکی درتنگدستی می‌زیست و در کنار کارکردن به تحصیل پرداخت و با علوم شرعی، فقه، ادب، علوم قرآنی، تفسیر، کلام و اشعار شاعران فارسی و عربی آشنا شد. به ادعای برخی محققان با این‌که او در دوره حکومت شاهان اهل‌سنت می‌زیست، اما بر مذهب شیعه بود. این مطلب از برخی اشعار او به دست می‌آید.

زندگی‌نامه و تحصیلات

شمس‌الدین محمد حافظ غزل‌سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ از کوپای (کوهپایه) اصفهان بودند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری به شیراز آمد. پدر حافظ بازرگان بود. مادرش را از اهالی کازرون دانسته‌اند. حافظ پس از فوت پدرش با مادر در تنگدستی زندگی می‌کرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند.

به تصریح محمد گلندام، حافظ در علوم شرعی، فقه و ادب به تحصیل و پژوهش پرداخت، علوم قرآنی و قرائت‌های مختلف را پیش قوام‌الدین آموخت و از حافظان قرآن شد. حافظ با تفسیر و کلام به خوبی آشنا بود و به مطالعه دیوان‌ اشعار شاعران پارسی‌گوی و عرب زبان پرداخت.[۱]

شیراز در عصر حافظ، اوضاع سیاسی آرام و ثابتی نداشت، اما از مراکز علم و ادب در ایران و جهان اسلام بشمار می‌رفت. این مسئله به خاطر تدابیر اتابکان سلغری فارس بود که شیراز را در مقابل حملات مغول، محفوظ داشتند. حافظ در مرکزی که مجمع عالمان و اندیشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش بود، پرورش یافت.[۲]

مذهب حافظ

در عصر حافظ اکثر نقاط ایران، حاکمان اهل‌سنت حکمرانی می‌کردند. در دوره حکومت غزنویان حاکمان بسیار سختگیری می‌کردند تا جایی که کتاب‌های شیعه و مراکز علمی آنها را به آتش کشیدند و بسیاری از شیعیان کشته شدند. بر این اساس عرفا و شعرای بزرگ و علمای اسلام بیشتر در حالت تقیه زندگی می‌کردند و فضای سیاسی اقتضاء می‌کرد که خردمندان اظهار عقیده و مذهب ننمایند، بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصت‌های به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچ‌کس با قاطعیت نمی‌تواند بگوید که حافظ شیرازی سنی مذهب (پیرو اهل‌سنت) است. همه اتفاق دارند که حافظ از دانشمندان و ادیبان بزرگ جهان اسلام و ایران است و هرگز نمی‌توان حافظ را در قید مذهب محصور کرد و او را به گروهی خاص منتسب داشت. او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبه‌ای رسیده بود که به جز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهل‌بیت نمی‌توان به آن جایگاه رسید، اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشه‌ها معذور بودند، قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که نشان از علاقه او به خاندان پیامبر و امیرالمؤمنین دارد، چنان‌که مولوی و سعدی و عطار از این ویژگی برخوردار هستند و هر یک از آنها در اشعار خود ارادت کاملی به اهل‌بیت اظهار کرده‌اند، حافظ در جایی نجات و رسیدن به کمال را اینگونه ممکن می‌داند:

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق * * * بدرقه رهت شود همت شحنهٔ نجف

شارحان اشعار حافظ این بیت را چنین توضیح داده‌اند:

ای حافظ اگر راه خاندان پیامبر را صادقانه بپوئی عنایت و توجه امیر نجف (امام علی(ع)) نگاهبان تو خواهد شد.[۳]

سید محسن امین نیز نام حافظ را در کتاب خود که به بزرگان شیعه اختصاص دارد یاد کرده است.[۴] شهید مطهری از طباطبائی نقل نموده است که «حافظ را در عصر خودش و عصرهای بعد شیعه … می‌دانستند.»[۵] بنابراین دلایلی که حافظ را شیعه بدانیم بیشتر است از دلایلی که او را پیرو مکتب خلافت (اهل سنت) دانسته‌اند.


مطالعه بیشتر

  • عرفان حافظ شهید مطهری.
  • مجالس المؤمنین قاضی نور الله شوشتری.
  • شرح اشعار حافظ خطیب رهبر.

منابع

  1. ر. ک. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، چاپ قم، تهران صفی علیشاه، ۱۳۷۱ش، مقدمه.
  2. صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چاپ نهم، تهران،انتشارات فردوس، ۱۳۷۲، ج۳، بخش دوم، ص۱۰۶۴.
  3. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، ص۴۰۳.
  4. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۰.
  5. شهید مطهری، عرفان حافظ، چاپ پانزدهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۷، ص۶۲.