مجازات دزدی در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مجازات دزد در اسلام دو نوع است،  الف. حدّ. ب. تعزیر.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۷۰ و ۳۷۳.</ref>
مجازات دزد در اسلام به دو شکل انجام میگیرد. اگر شرایطی را از جمله ... داشته باشد مجازات آن حد است که دفعه اول قطع دست است و دفعه چهارم اعدام. اگر شرایط حد نباشد تعزیر میشود که زندان و شلاق و... را شامل می شود.


== الف. حدّ ==
== حدّ ==
سرقت در اسلام (با وجود شرایط) چنین است، مرتبه اول: قطع ۴ انگشت دست راست. مرتبهدوم: قطع نصف پای چپ. مرتبه سوم: حبس ابد. مرتبه چهارم: اعدام.<ref>همان، ص۳۷۰.</ref> البته حدّ دوم وقتی اجرا می‌شود که قبلاً حدّ سرقت (قطع دست) جاری شده باشد و بهمین صورت حدود بعدی.
سرقت در اسلام (با وجود شرایط) چنین است<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۷۰ و ۳۷۳.</ref>، مرتبه اول: قطع ۴ انگشت دست راست. مرتبهدوم: قطع نصف پای چپ. مرتبه سوم: حبس ابد. مرتبه چهارم: اعدام.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۷۰.</ref> البته حدّ دوم وقتی اجرا می‌شود که قبلاً حدّ سرقت (قطع دست) جاری شده باشد و بهمین صورت حدود بعدی.


== ب. تعزیر ==
=== شرایط وجوب حدّ سرقت ===
اگر شرایط اجرای حدّ حاصل نشود، مجازات دزد به نظر قاضی واگذار شده است، مثل: تازیانه، زندان و…، به این مجازات تعزیر گفته می‌شود.
 
== شرایط وجوب حدّ سرقت ==
الف. شرایط عمومی تکلیف (و مسؤولیت): بلوغ، عقل و اختیار. ب. شرایط خاص این جرم: ۱. سرقت با تجاوز به حرز (مثل قفل، حصار و دیوار) باشد. ۲. خارج ساختن مال از حرز (تنهایی یا با مشارکت). ۳. برداشتن مال، پنهانی باشد. ۴. حداقل مالی که برداشته می‌شود کمتر از ربع دینار (ربع مثقال طلای رایج) نباشد. ۵. آنچه دزدیده شده خوردنی در سال قحطی نباشد. ۶. دزد، پدر صاحب مال نباشد.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، رساله نوین، ج۴، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref> ۷. سرقت از روی شبهه نباشد، یعنی اگر دزد به خیال این‌که مال خودش است برداشته، یا به خیال حلال بودن برداشته باشد.
الف. شرایط عمومی تکلیف (و مسؤولیت): بلوغ، عقل و اختیار. ب. شرایط خاص این جرم: ۱. سرقت با تجاوز به حرز (مثل قفل، حصار و دیوار) باشد. ۲. خارج ساختن مال از حرز (تنهایی یا با مشارکت). ۳. برداشتن مال، پنهانی باشد. ۴. حداقل مالی که برداشته می‌شود کمتر از ربع دینار (ربع مثقال طلای رایج) نباشد. ۵. آنچه دزدیده شده خوردنی در سال قحطی نباشد. ۶. دزد، پدر صاحب مال نباشد.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، رساله نوین، ج۴، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref> ۷. سرقت از روی شبهه نباشد، یعنی اگر دزد به خیال این‌که مال خودش است برداشته، یا به خیال حلال بودن برداشته باشد.


شرایط اثبات سرقت: سرقت به دو طریق ثابت می‌شود: ۱. دو بار اقرار خود متهم. ۲. شهادت دو شاهد عادل (مرد).<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ الی ۳۷۰.</ref> ۳. علم قاضی.
شرایط اثبات سرقت: سرقت به دو طریق ثابت می‌شود: ۱. دو بار اقرار خود متهم. ۲. شهادت دو شاهد عادل (مرد).<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ الی ۳۷۰.</ref> ۳. علم قاضی.


== شرایط اجرای حدّ سرقت ==
=== شرایط اجرای حدّ سرقت ===
۱. شکایت و مطالبه مالک مال مسروقه. ۲. توبه نکردن سارق قبل از اقرار یا شهادت گواهان؛ یعنی اگر قبل از اثبات توبه کند حدّ ساقط می‌شود و اگر مالک، قبل از شکایت، سارق را عفو کرد، حدّ جاری نمی‌شود.<ref>همان.</ref>
۱. شکایت و مطالبه مالک مال مسروقه. ۲. توبه نکردن سارق قبل از اقرار یا شهادت گواهان؛ یعنی اگر قبل از اثبات توبه کند حدّ ساقط می‌شود و اگر مالک، قبل از شکایت، سارق را عفو کرد، حدّ جاری نمی‌شود.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ الی ۳۷۰.</ref>


== عدم اجرای حد سرقت ==
=== عدم اجرای حد سرقت ===
ممکن است چند علّت داشته باشد:
ممکن است چند علّت داشته باشد:


# ما از اجرای آن احکام خبر نداشته باشیم یا رسانه‌ها آن را منعکس نکنند.
# ما از اجرای آن احکام خبر نداشته باشیم یا رسانه‌ها آن را منعکس نکنند.
# چون مردم همه از شرایط وجوب حدّ سرقت آگاه نیستند خیال می‌کنند هر دزدی، باید فوراً دستش قطع شود. در حالی که همان‌طور که ذکر شد شرایط زیادی برای اجرای حدّ سرقت در شرع مقدّس تعیین شده است. و خیلی کم اتفاق می‌افتد که همه این شرایط با هم حاصل شود تاحدّ جاری شود، زیرا حتی اگر یکی از آن شرایط موجود نباشد اجراء حد منتفی است.
# چون مردم همه از شرایط وجوب حدّ سرقت آگاه نیستند خیال می‌کنند هر دزدی، باید فوراً دستش قطع شود. در حالی که همان‌طور که ذکر شد شرایط زیادی برای اجرای حدّ سرقت در شرع مقدّس تعیین شده است. و خیلی کم اتفاق می‌افتد که همه این شرایط با هم حاصل شود تاحدّ جاری شود، زیرا حتی اگر یکی از آن شرایط موجود نباشد اجراء حد منتفی است.
گاهی ممکن است به دلیل فشارها و تهدیدات بین الملی اجرای برخی احکام اسلامی آشکارا صورت نگیرد، یعنی به خاطر مصلحت بالاتری ملاحظاتی صورت پذیرد البته حکم اولی شرع همان است که گفته شد نمی‌توان به هر دلیل و با تبلیغات استکباری اجرای حدود اسلام را متوقف کرد.
#گاهی ممکن است به دلیل فشارها و تهدیدات بین الملی اجرای برخی احکام اسلامی آشکارا صورت نگیرد، یعنی به خاطر مصلحت بالاتری ملاحظاتی صورت پذیرد البته حکم اولی شرع همان است که گفته شد نمی‌توان به هر دلیل و با تبلیغات استکباری اجرای حدود اسلام را متوقف کرد.
 
#این احتمال هم هست که در موارد بسیار نادری بی‌هیچ دلیلی در اجرای حدود الهی کوتاهی شود، که از طرفی هرکس باشد محکوم و مورد نکوهش خداوند متعال است. در سوره مبارکه مائده در آیات ۴۴، ۴۵ و ۴۷، آنهایی را که طبق کتاب خدا و آنچه نازل فرموده حکم ننمایند، کافر، ظالم و فاسق معرفی می‌فرماید.
۴. این احتمال هم هست که در موارد بسیار نادری بی‌هیچ دلیلی در اجرای حدود الهی کوتاهی شود، که از طرفی هرکس باشد محکوم و مورد نکوهش خداوند متعال است. در سوره مبارکه مائده در آیات ۴۴، ۴۵ و ۴۷، آنهایی را که طبق کتاب خدا و آنچه نازل فرموده حکم ننمایند، کافر، ظالم و فاسق معرفی می‌فرماید.
== تعزیر ==
{{پایان پاسخ}}
اگر شرایط اجرای حدّ حاصل نشود، مجازات دزد به نظر قاضی واگذار شده است، مثل: تازیانه، زندان و…، به این مجازات تعزیر گفته می‌شود.{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}



نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۰

سؤال

مجازات دزد در اسلام چیست؟ و چرا در برخی مواقع اجرا نمی‌شود؟

مجازات دزد در اسلام به دو شکل انجام میگیرد. اگر شرایطی را از جمله ... داشته باشد مجازات آن حد است که دفعه اول قطع دست است و دفعه چهارم اعدام. اگر شرایط حد نباشد تعزیر میشود که زندان و شلاق و... را شامل می شود.

حدّ

سرقت در اسلام (با وجود شرایط) چنین است[۱]، مرتبه اول: قطع ۴ انگشت دست راست. مرتبهدوم: قطع نصف پای چپ. مرتبه سوم: حبس ابد. مرتبه چهارم: اعدام.[۲] البته حدّ دوم وقتی اجرا می‌شود که قبلاً حدّ سرقت (قطع دست) جاری شده باشد و بهمین صورت حدود بعدی.

شرایط وجوب حدّ سرقت

الف. شرایط عمومی تکلیف (و مسؤولیت): بلوغ، عقل و اختیار. ب. شرایط خاص این جرم: ۱. سرقت با تجاوز به حرز (مثل قفل، حصار و دیوار) باشد. ۲. خارج ساختن مال از حرز (تنهایی یا با مشارکت). ۳. برداشتن مال، پنهانی باشد. ۴. حداقل مالی که برداشته می‌شود کمتر از ربع دینار (ربع مثقال طلای رایج) نباشد. ۵. آنچه دزدیده شده خوردنی در سال قحطی نباشد. ۶. دزد، پدر صاحب مال نباشد.[۳] ۷. سرقت از روی شبهه نباشد، یعنی اگر دزد به خیال این‌که مال خودش است برداشته، یا به خیال حلال بودن برداشته باشد.

شرایط اثبات سرقت: سرقت به دو طریق ثابت می‌شود: ۱. دو بار اقرار خود متهم. ۲. شهادت دو شاهد عادل (مرد).[۴] ۳. علم قاضی.

شرایط اجرای حدّ سرقت

۱. شکایت و مطالبه مالک مال مسروقه. ۲. توبه نکردن سارق قبل از اقرار یا شهادت گواهان؛ یعنی اگر قبل از اثبات توبه کند حدّ ساقط می‌شود و اگر مالک، قبل از شکایت، سارق را عفو کرد، حدّ جاری نمی‌شود.[۵]

عدم اجرای حد سرقت

ممکن است چند علّت داشته باشد:

  1. ما از اجرای آن احکام خبر نداشته باشیم یا رسانه‌ها آن را منعکس نکنند.
  2. چون مردم همه از شرایط وجوب حدّ سرقت آگاه نیستند خیال می‌کنند هر دزدی، باید فوراً دستش قطع شود. در حالی که همان‌طور که ذکر شد شرایط زیادی برای اجرای حدّ سرقت در شرع مقدّس تعیین شده است. و خیلی کم اتفاق می‌افتد که همه این شرایط با هم حاصل شود تاحدّ جاری شود، زیرا حتی اگر یکی از آن شرایط موجود نباشد اجراء حد منتفی است.
  3. گاهی ممکن است به دلیل فشارها و تهدیدات بین الملی اجرای برخی احکام اسلامی آشکارا صورت نگیرد، یعنی به خاطر مصلحت بالاتری ملاحظاتی صورت پذیرد البته حکم اولی شرع همان است که گفته شد نمی‌توان به هر دلیل و با تبلیغات استکباری اجرای حدود اسلام را متوقف کرد.
  4. این احتمال هم هست که در موارد بسیار نادری بی‌هیچ دلیلی در اجرای حدود الهی کوتاهی شود، که از طرفی هرکس باشد محکوم و مورد نکوهش خداوند متعال است. در سوره مبارکه مائده در آیات ۴۴، ۴۵ و ۴۷، آنهایی را که طبق کتاب خدا و آنچه نازل فرموده حکم ننمایند، کافر، ظالم و فاسق معرفی می‌فرماید.

تعزیر

اگر شرایط اجرای حدّ حاصل نشود، مجازات دزد به نظر قاضی واگذار شده است، مثل: تازیانه، زندان و…، به این مجازات تعزیر گفته می‌شود.


مطالعه بیشتر

۱. رساله نوین، امام خمینی (ره)، بی‌آزار شیرازی، ج۴.

۲. ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ بعد.


منابع

  1. موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۷۰ و ۳۷۳.
  2. موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۷۰.
  3. موسوی خمینی، سید روح الله، رساله نوین، ج۴، ص۳۳۰ و ۳۳۱.
  4. موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ الی ۳۷۰.
  5. موسوی خمینی، سید روح الله، ترجمه تحریر الوسیله، ج۴، ص۳۶۹ الی ۳۷۰.